۱۳۹۵ بهمن ۱۰, یکشنبه

سیری در گفت و گوی شهاب شهسوار و رئیس دانا (40)


فریبرز رئیس ‌دانا
 (۱۳۲۷) 
سرچشمه:
صفحه فیسبوک روزبه نوید 
ویرایش و تحلیل از
مسعود بهبودی

شهاب:

اما خب ده سال فاصله بود بین انقلاب کوبا
و اولین نمونه مبارزه مسلحانه در ایران
یعنی ماجرای سیاهکل.

رئیس دانا:

 اولین نمود مبارزه مسلحانه در ایران
 ده سال بعد از انقلاب کوبا، سال ۱۳۴۹
در ماجرای سیاهکل رخ داد، که
 حتی آن هم به نوعی یک مبارزه مسلحانه برنامه
‌ریزی شده
‌نبود بلکه تحت شرایطی بالاجبار تبدیل
به مبارزه مسلحانه شد.

شاید اگر آن اتفاق رخ نمی ‌داد
مبارزه مسلحانه بر علیه رژیم پهلوی در ایران
باز هم بیشتر به تاخیر می‌افتاد.

اما مساله اینجا ست که از بعد از کودتای ۲۸ مرداد،
فکر و ذهنیت مبارزه مسلحانه در بین نیروهای چپ شکل گرفته‌ بود و
آمادگی برای آن وجود داشت،
هر چند که نزدیک به دو دهه طول کشید
تا چنین مبارزه مسلحانه‌ ای عملا اجرایی شود.
من خودم به شخصه شاهد گفتگوها و گفت و شنودهایی 
در مورد جنبش مسلحانه میان دوستانی
مانند جلیل افشار و بیژن جزنی بودم.

·       شهاب واقعا علامه است:

شهاب:
اما خب ده سال فاصله بود بین انقلاب کوبا
و اولین نمونه مبارزه مسلحانه در ایران
یعنی ماجرای سیاهکل.

·       یکی از سیاهکلی ها که تیر به پایش خورده بود، زنده مانده بود و در زندان بود.
·       برای خود علامه نمائی نزد صفر قهرمانی رفته بود و پرسیده بود:
·       «صفرخان تو که از فرقه دموکرات آذربایجان هستی، در حزب دموکرات شیخ محمد خیابانی بوده ای؟»

·       دود از دودمان روان صفرخان برخاسته بود و گفته بود:
·       «لامصب، تو چه چریکی هستی که از تاریخ آذربایجان حتی بی خبری، چه رسد به تاریخ کوبا و کاسترو؟»

·       سواد شهاب هم در حد سواد فدائیان قله سیاهکل است.

·       بچه فئودال های عاصی در سیاهکل به نظر شهاب اولین نمونه مبارزه مسلحانه را عرضه کرده اند.
·       آن هم 10 سال پس از انقلاب ضد فئودالی کوبا.

1
·       طنز قضیه هم درست همین جا ست:
·       عیرانی ها مینی ژوپ می پوشند، ولی در اوتوبوس شرکت واحد از فرط شرم، کیف روی پاهای شان می گذارند تا از شر نگاه های هیز این و آن نجات یابند.
·       شعر شاملو را هم حزب «توده» منتشر می کند، هم سلطنت طلب ها و هم عیاشان بی شعور درجه اول و هم عنقلابیون قلابی.
·       عیرانی جماعت فرم را تقلید می کنند، بی آنکه از محتوای آن کمترین خبری داشته باشند.

·       فدائیان قله سیاهکل هم فرم انقلاب ضد فئودالی کوبا را برای مبارزه بر ضد انقلاب ضد فئودالی بر «گزیده» بودند.

·       جالب اما فرمایشات رئیس دانایان است:  

2
رئیس دانا:
 اولین نمود مبارزه مسلحانه در ایران
 ده سال بعد از انقلاب کوبا، سال ۱۳۴۹
در ماجرای سیاهکل رخ داد، که
 حتی آن هم به نوعی یک مبارزه مسلحانه برنامه
‌ریزی شده نبود
بلکه تحت شرایطی بالاجبار تبدیل
به مبارزه مسلحانه شد.

·       رئیس دانایان، نمی گوید که جنبش فئودالی فدائی و مجاهد، 7 ـ 8 سال پس از پیروزی انقلاب ضد فئودالی در خرابه ایران تشکیل شده و تقلید کودکانه و فرمال از کرد و کار های گروه پارتیزانی فیدل کاسترو و یاران بوده است.

·       جنبش فئودالی فدائی و مجاهد فقط به لحاظ فرم شباهت های جسته ـ گریخته با انقلاب کوبا داشته است.
·       و گرنه بلحاظ ماهیت درست عکس آن بوده است.

·       جنبش فئودالی فدائی و مجاهد از فرق سر تا نوک پا ارتجاعی و ضد انقلابی بوده است.

·       دیری است که از ماهیت هر دو جریان آوانتوریستی ـ ارتجاعی پرده بر افتاده است.

·       جنگ خونین سازمان مجاهدین خلق با اجامر جماران بر سر قبضه بلامنازع قدرت سیاسی بوده است.

·       در آوردن ادای اپوزیسیون توسط فدائیان فئودالی دیروز و بورژوائی امروز، به نیت ارسال توده به دنبال نخود سیاه است.
·       برای حفظ و توسعه و تحکیم سیستم اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی بورژوا شده است.

·       این جریانات مسلحانه بلحاظ سمتگیری طبقاتی، جریانات آنتی کمونیستی بوده اند، کماکان هم هستند و خواهند بود.
·       آدم باید خر باشد و گول اینها را بخورد.

3
رئیس دانا:
شاید اگر آن اتفاق رخ نمی ‌داد
مبارزه مسلحانه بر علیه رژیم پهلوی در ایران
باز هم بیشتر به تاخیر می‌افتاد.

·       رئیس دانایان احتمالا استاد اقتصاد سیاسی در دانش کاه عیران است.
·       ولی تنها هنری که ندارد، توجه به زیربنای اقتصادی جامعه قبل از پیروزی ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی است.

·       به همین دلیل نعل وارونه می زند و از مبارزه مسلحانه بر ضد «رژیم پهلوی» دم می زند.

·       رئیس دانایان روبنای ایده ئولوژیکی را بطرز مثله و مخدوش برجسته می کند تا زیربنای اقتصادی را پرده پوشی کند.

·       بعید است که او از ماهیت ضد فئودالی انقلاب بورژوائی سفید و از راه رشد کاپیتالیستی ایران در آن زمان بی خبر باشد.

4
رئیس دانا:
اما مسئله اینجا ست که از بعد از کودتای ۲۸ مرداد،
فکر و ذهنیت مبارزه مسلحانه در بین نیروهای چپ شکل گرفته‌ بود و
آمادگی برای آن وجود داشت،
هر چند که نزدیک به دو دهه طول کشید
تا چنین مبارزه مسلحانه‌ ای عملا اجرایی شود.

·       رئیس دانا با  مفاهیم انتزاعی دست به عوامفریبی می زند:
·       او از مفهوم «نیروهای چپ» دم می زند.

·       منظور او مثلا باند بیژن جزنی است که از جبهه ملی آمده است.
·       ظاهرا در 13 سالگی هم از کادرهای رهبری حزب توده بوده است.

·       بقایای این «نیروهای چپ» هنوز حی و حاضرند.
·       مثلا فرج سرکوهی در بی بی 30
·       فرخ نگهدار در  30 عن عن

·       چگونه می توان اینها را «نیروهای چپ» جا زد و به عوامفریبی دست نزد؟

·       ما مطلبی از بیژن جزنی و فرج سرکوهی تحلیل کرده ایم.

·       معلوم نیست که رئیس دانایان به چه ترفندی اینها را «نیروهای چپ» محسوب می دارد.

·       تعیین دقیق هویت طبقاتی و ایده ئولوژیکی مثلا فرج سرکوهی، یار غار بیژن جزنی، بنظر ما امکان ناپذیر است.

·       دار و دسته های فدائی و مجاهد و امثالهم را در بهترین حالت می توان به عنوان طیفی از روشنفکران فئودالی و بورژوائی واپسین محسوب داشت که بدترین دشمنان توده و طبقه کارگر و از سر تا پا، آنتی کمونیستی اند.

5
رئیس دانا:
من خودم به شخصه
شاهد گفتگوها و گفت و شنود هایی در مورد جنبش مسلحانه
میان دوستانی
مانند جلیل افشار و بیژن جزنی بودم.

·       بر منکرش لعنت.
·       کسی تروریسم فدائی و مجاهد را زیر علامت سؤال قرار نداده است.
·       مسئله ماهیت ارتجاعی این جریانات است.

·       مسئله این است که این جریانات پس از پیروزی انقلاب بورژوائی سفید و پس از شکاف افتادن در طبقه حاکمه، یعنی پس از قبضه قدرت توسط بورژوازی انقلابی ـ سفید و خلع ید از اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی و بورژوازی بازاری تشکیل و تقویت شده اند.

·       سازمان فدائیان و مجاهدین را می توان بازوهای مسلح ارتجاع فئودالی و بورژوائی سنتی محسوب داشت.
·       با هزار من سریش هم نمی توان اینها را جزو «نیروهای انقلابی» قلمداد کرد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر