پروفسور دکتر گونتر
کروبر
پروفسور دکتر کاملیا
وارنکه
برگردان
شین میم شین
1
· نظریات
مربوط به رابطه فرم و محتوا در تاریخ فلسفه، همواره در پیوند تنگاتنگ با دو مسئله
زیر بوده است:
الف
· در پیوند
تنگاتنگ با پاسخی بوده که به مسئله اساسی فلسفه داده می شد.
· مراجعه
کنید به مسئله اساسی فلسفه در تارنمای
دایرة المعارف روشنگری
ب
· در پیوند
تنگاتنگ با پاسخی بوده که به رابطه ماده و حرکت داده می شد.
2
· تفاوتگذاری
میان فرم و محتوا با تفاوتگذاری میان فرم و جنس (اشتوف) یکی انگاشته می شد و با
مجزا کردن غیر دیالک تیکی جنس از خواص آن همراه بود.
فرم
در فلسفه
دموکریت
دموکریت
(460 ـ 371 ق. م.)
فیلسوف
ماتریالیست یونان باستان
از فلاسفه
پیشاسقراطی
شاگرد لویکیپ و
بزرگترین فیلسوف طبیعتفلسفه
نماینده
ماتریالیسم اتمیستی
او کل طبیعت را
متشکل از ذرات تقسیم ناپذیر (اتم) می دانست.
شعار اصلی او:
چیزها فقط به
ظاهر رنگ دارند، فقط به ظاهر شیرین و یا تلخ اند.
در واقع فقط اتم ها در فضای خالی وجود دارند و
لاغیر!
· به نظر
دموکریت، فرم و ساختار هر چیز وابسته به تعداد، نوع، توالی و نظام اتم ها ست.
· به
عبارت دیگر فرم هرچیز، بنا بر ساختار درونی آن چیز تعیین می شود.
فرم
در فلسفه
افلاطون
افلاطون
(447 ـ 347 ق. م.)
فیلسوف یونان باستان
از شاگردان سقراط
نماینده ایدئالیسم
تماشای ایده عینی
توسط روح در ایام تهی بودن
از جسم
1
· به نظر
افلاطون، فرم از خارج، به مثابه یک اصل مجزا، محرک و شکلبخش به مواد ـ که بنظر او
ثابت، بی حرکت و بی فرم اند ـ اهدا می شود:
· به همان
گونه که انسان ها به مواد خمیرگونه ی بی شکل، فرم می بخشند.
2
· ایده
غیرمادی و نا محسوس باید در هرج و مرج مواد بی جان نفوذ کند، تا شکل مشخص چیز
واقعی به وجود آید.
· (این
نظریه یاد آور قصه آفرینش در قرآن است که جبرئیل گل «بی فرم» را فرم می بخشد و سپس
خدا به قالب بی جان، روح می دمد:
· خدا و
جبرئیل هر دو در خارج از گل یا ماده قرار
دارند. مترجم )
3
· افلاطون
بدین طریق، محتوا را با جنس یکی می داند و فرم را با ایده.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر