فریبرز رئیس دانا
(۱۳۲۷)
سرچشمه:
صفحه
فیسبوک روزبه نوید
ویرایش
و تحلیل از
مسعود
بهبودی
ژاله
بر گل نشان، گل، پران کن
بر
شهيدان، زمين گلستان کن
نام گمنام ها جاودان کن
·
سیاوش در این بند شعر، سوبژکت مبهم
و مجهولی را و به احتمال قوی همرزمان توده ای اش را مورد خطاب قرار می دهدو
·
سیاوش بسان رهبری رهنمود می دهد:
·
خبر سرکوب تظاهرات مسالمت آمیز مردم
در میدان ژاله را به هر طریق و ترفندی به گوش خلایق در اقصا نقاط جهان برسانید.
·
زمین را به گلزار شهیدان مبدل کنید
و نام گمنامان را جاودان سازید.
·
در ادامه این بند شعر مسئله روشن
تر می شود:
1
تا
به صبح آيد این شام تيره ،
در
شب تيره آتشفشان کن
·
معنی تحت اللفظی:
·
برای تبدیل این شام تیره به صبح
روشن، دست به آتش افشانی بزنید.
·
منظور سیاوش از مفهوم آتش افشانی
چیست؟
2
تا
به صبح آيد این شام تيره ،
در
شب تيره آتشفشان کن
·
شاید منظور سیاوش روشنگری باشد.
·
سیاوش دیالک تیک ابزار و آماج را
به شکل دیالک تیک روشنگری و ظلمت ستیزی بسط و تعمیم می دهد.
·
واقعا و عملا هم گذار از شب تیره
به روز روشن، از طریق طلوع آفتاب، چراغ افروزی، روشنگری امکان پذیر می گردد.
3
تا
به صبح آيد این شام تيره ،
در
شب تيره آتشفشان کن
·
احتمال آن هم می رود که منظور
سیاوش از مفهوم «آتشفشانی»، گذار از فرم مسالمت آمیز مبارزه به فرم مسلحانه ی
مبارزه باشد.
·
توده ی افتاده به دام ارتجاع فئودالی ـ
فوندامنتالیستی ـ روحانی هم در تظاهرات خیابانی و جنگ و گریز های «پارتیزانی»، خواهان شروع جنگ مسلحانه با رژیم انقلاب بورژوائی سفید شده بود تا به قول سیاوش
قال قضیه را بکند.
4
دست
در کُن،
شو،
خطر کُن
خانه
ی ظلم، زير و زبر کن
·
معنی تحت اللفظی:
·
متحد شوید.
·
ریسک کنید و خانه ظلم را زیر و زبر
کنید.
·
این شعار سرنگونی است که از زبان
شاعر توده و حزب توده جاری می شود.
·
سیاوش اما می داند که اگر رژیم
انقلاب بورژوائی سفید سرنگون شود، زمام امور را نه توده تحت رهبری حزب توده، بلکه ارتجاع
فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی به دست خواهد گرفت.
·
مسئله درست همین جا ست.
·
چگونه می توان این معما را حل کرد؟
·
چرا باید حزب توده به آلترناتیو
بمراتب ارتجاعی تر از نظام انقلابی ـ بورژوائی سفید دل خوش کند و بدتر از آن با
ارتجاع فئودالی، فوندامنتالیستی و روحانی «دست درکند» و به براندازی نظام بهتر
بپردازد؟
4
دست
در کُن،
شو،
خطر کُن
خانه
ی ظلم، زير و زبر کن
·
قبل از حل این مسئله، باید به
ضرورت مبرم حل این مسئله اشاره کرد.
·
هم اکنون همه دار و دسته های
اپوزیسیون ضد جماران و جمکران، شعار تفاوت در عندیشه و وحدت در عمل می دهند.
·
از سر ـ تنت ـ طلبیسم تا سطل ننه
ات طلبیسم، همه خواهان صرفنظر از نظر و وحدت در عمل اند.
·
همه چیز نفی می شود تا سرنگونی
جمارانیان اثبات شود.
·
جبهه متحد ضد جماران بی پروا
ایدئالیزه می شود.
·
تا چشم می بیند، آلترناتیو بهتری
در دیدرس نیست.
·
اصلا معلوم نیست که اجامر اپوزیسیون
چه می خواهند.
5
تا
به صبح آيد این شام تيره ،
در
شب تيره آتشفشان کن
·
آنچه مشخص است، ماهیت بورژوائی
جمارانیان و جمکرانیان است.
·
جنبش حصر سبز سال 88 فرق ماهوی با
جمارانیان ندارد.
·
امپریالیسم می توانست حتی از این
عنقلابیون مخملی حمایت کند.
·
عدم حمایت امپریالیسم از این جماعت،
فرم دیگری از حمایت از این جماعت بوده است.
·
عدم حمایت علنی امپریالیسم بنا بر
بحث های جاری در رسانه ها در آن زمان، برای ندادن بهانه به دست جمارانیان بود:
·
نمی خواستند رابطه این کثافات سبز
با امپریالیسم افشا شود و پایگاه توده ای شان کاهش یابد.
6
تا
به صبح آيد این شام تيره ،
در
شب تيره آتشفشان کن
·
اپوزیسیون خارج از کشور مثلا سطل
ننه ات طلب ها، چه الترناتیوی برای نظام فعلی دارند؟
·
کاپیتالیسم همین است که برقرار
است.
·
بالاتر از سیاهی که رنگی وجود
ندارد.
7
تا
به صبح آيد این شام تيره ،
در
شب تيره آتشفشان کن
·
سازمان مجاهدین فضائی، چه آلترناتیوی
برای جمارانیان و جمکرانیان دارد؟
·
فرخ سیستم نگهدار غیر از
کاپیتالیسم چه بدیلی برای کاپیتالیسم جمارانی دارد؟
·
احزاب و سازمان های قومی و ملی و پانیستی
ـ عزرائیلیستی ـ عرعرستانیستی ـ عردوغانیستی تعفن انگیز چه الترناتیوی جز تجزیه
این ویرانه در کیسه دارند؟
·
به کجای این اپوزیسیون های از سر
تا پا وابسته و خود فروخته ی داخلی و خارجی، خلایق باید بیاویزند، امید خسته خود
را؟
8
تا
به صبح آيد این شام تيره ،
در
شب تيره آتشفشان کن
·
سیاوش ساده لوحانه می خواهد که شام
تیره تحت تأثیر آتش افشانی توده گرفتار در کمند اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی، سحر
شود.
·
سحر که نریخته زیر دست و پا.
·
همه می بینند که آلترناتیو واقعا
موجود، در حرف و عمل فاجعه دارد.
·
اشرافیت بنده دار و فئودال و
روحانی که پدیده جدیدی نیست.
·
1300 سال است که این زباله ها جامعه را به
گند کشیده اند.
·
راسیونالیته بورژوازی ایراسیونالیست
مدرن برخاسته از انقلاب بورژوائی سفید، هزاران بار قوی تر و اصیل تر از
ایراسیونالیته اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی بوده است.
·
چرا و چگونه می توان به این اجامر
ارتجاعی امید بست؟
9
جان
خواهر، کارگر،
روستايی، برادر
پيشه
ور، ای جوان، ای دلاور
ما
همه يک صف و در برابر
آن
ستمکاره، آن تاج بر سر
·
اکنون مخاطب سیاوش به نام نامیده
می شود:
·
مخاطب سیاوش توده است که از زنان،
کارگران، دهقانان، پیشه وران، برادران، جوانان و دلاوران تشکیل شده است.
·
خدای خاک که سیاوش در شعر دیگری بر
زبان رانده، نتیجه تجرید همین ها ست.
·
خدای حقیقی، انعکاس زمینی ـ انتزاعی
همین زنان، کارگران، دهقانان، پیشه وران، برادران، جوانان و دلاوران است.
·
خدای واهی، انعکاس آسمانی ـ انتزاعی
اعضای طبقات حاکمه در طول تاریخ است:
·
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی اشرافیت
بنده دار و فئودال و روحانی و بورژوازی است.
10
جان
خواهر، کارگر،
روستايی، برادر
پيشه
ور، ای جوان، ای دلاور
ما
همه يک صف و در برابر
آن
ستمکاره، آن تاج بر سر
·
سیاوش در این بند شعر دیالک تیک
توده و طبقه حاکمه را به شکل دیالک تیک زنان، کارگران، دهقانان، پیشه وران، برادران، جوانان
و دلاوران و شاه بسط و تعمیم می دهد.
·
سیاوش در مفهوم شاه (ستمکاره تاج
بر سر)، اعضای طبقه حاکمه بورژوائی مدرن را تجرید می کند.
·
این تحلیل سیاوش از جامعه،
رئالیستی نیست.
·
از سیاوش بعید است که مرتکب خطای
خطیری از این دست شود.
·
ولی واقعیت جز این است:
·
سیاوش و حزب توده عاجز از تحلیل ماتریالیستی
ـ دیالک تیکی (رئالیستی ـ راسیونالیستی) جامعه است.
·
این اشتباه سیاوش و حزب توده هم
برای خود حزب توده و هم برای توده و هم برای جامعه بسیار گران تمام خواهد شد.
·
بدون تئوری انقلابی، امیدی به جنبش
انقلابی نیست.
·
زنده باد لنینیسم که هر کس با آن
در افتاد، «بر او همان رفت که بر باخه رفته است.» (کلیله و دمنه)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر