۱۳۹۵ بهمن ۷, پنجشنبه

سیری در جهان بینی شاملو (28)


تحلیلی از
یدالله سلطان پور

احمد شاملو

به نو کردنِ ماه
بر بام شدم
با عقیق و سبزه و آینه.


داسی سرد بر آسمان گذشت
که پروازِ کبوتر ممنوع است.

صنوبرها به نجوا چیزی گفتند
و گزمگان
ـ به هیاهو ـ
شمشیر در پرندگان نهادند.
ماه
بر نیامد.

پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری

نو کردن ماه
به معنی رؤیت هلال ماه است.
نو کردن ماه
حاوی آداب و سنتی است.
مثلا نگریستن به اشیاء و افراد خاص.
شیرین کردن دهان و نگاه کردن به آب و روشنایی.

در شعر زیر
چیزهایی که ضمن نو کردن ماه
در هر کدام از ماه ها
باید به آنها نگریست
نام برده می شوند:

محرم، زر است و صفر، آینه
ربیع نخست، آب و دیگر، غنم
(غنم یعنی گوسفند)

جمادی اول به سیم سفید
(سیم یعنی نفره)
جمادی دوم، کَس محترم

رجب، مصحف و ماه شعبان به گل
(مصحف یعنی قران)
مه روزه، تیغ گهربار خم
(مه روزه یعنی ماه رمضان)  
(تیغ گهربار خم یعنی شمشیر خمیده مزین به گوهر)

به شوال، سبزی و ذیقعده، طفل
به ذیحجه، دیدار نیکو صنم
(دیدار یعنی سیما
صنم یعنی جانان پرستیدنی بت واره)  

احمد شاملو
به نو کردنِ ماه
بر بام شدم
با عقیق و سبزه و آینه.

1
شاعر هم قصد رؤیت هلال ماه را
با آداب و سنت خاص قبیله خود
داشته است.

احمد شاملو
داسی سرد بر آسمان گذشت

1
هلال ماه از دیرباز توسط هنرمندان مثلا حافظ
به داس تشبیه شده است.

2
شاملو در این شعر انتقادی ـ عنقلابی
داس را به مثابه آنتی هلال ماه (ضد هلال ماه)
به خدمت می گیرد

3
داس که یکی از وسایل اساسی تولید کشاورزی است
در این شعر بار معنائی منفی کسب می کند و
داس ماه (هلال ماه)
ایدئالیزه می شود.

4
بدین طریق ناتورالیته تجلیل می شود و سوسیالیته تحقیر.

5
طبیعت به عرش اعلی برده می شود و جامعه به توپ تف و تحقیر و توهین بسته می شود.

6

این بدان می ماند که عرعر خر و چهچه بلبل و زوزه گرگ
تجلیل شود و
سمفونی موتسارت و بتهون و نوای تار علی زاده
تحقیر.

احمد شاملو
داسی سرد بر آسمان گذشت
که پروازِ کبوتر ممنوع است.

1
در آن دوره
کفتر ها به اگزوز هواپیما ها کشیده می شدند و
موجب سقوط هواپیما می گشتند.

2
به همین دلیل کفترپرانی ممنوع اعلام شده بود.

3
شعرای فئودالی، فاشیستی، فوندامنتالیستی کشور عه «هورا» و عا «شورا»
که طرفدار سرسخت کفتر و کفتربازی و کفترپرانی بودند،
به انتقاد از این تصمیم دولت بورژوائی برخاسته بودند و
 ضمنا ممنوع کردن کفترپرانی را متافوریزه می کردند
و به مثابه مبارزه با آزادی 
جا می زدند
 و هارت و پورت می کردند.

4
لامصبا
فراموش می کردند که قدمای خردگرا
 گفته اند:
الشعراء ابله فی الآخرالزمان

احمد شاملو
صنوبرها به نجوا چیزی گفتند

1
منظور شاعر از صنوبرها
ـ قبل از همه ـ
شخص خشیص خودش است
بعد نوبت به شعرای هپیلی هپوی عنگلابی دیگر می رسد
که حسابی انتقاد می کنند.

احمد شاملو
و گزمگان
ـ به هیاهو ـ
شمشیر در پرندگان نهادند.

1
منظور از گزمگان
مأمورین دولت بورژوائی اند
که واکنش نشان می دهند و پوزه بند بر پوزه ی شعرای عنقلابی
می بندند تا به عوض عن چیز دیگری به قلاب صید خر ببندند و هارت و پورت نکنند.

احمد شاملو
ماه بر نیامد.

1
ماه هم که نوچه سنتی دیرین شعرای هپیلی هپو بوده است،
قهر می کند و رخ نشان خری نمی دهد
و شعرای عنقلابی از نو کردن ماه محروم می شوند.
چه فاجعه مهیبی

با پوزش از 
ادبا 
و
 با ادبا

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر