«نظام»
را چگونه بفهميم
عبدی
کلا نتری
سخنرانی
در مرکز کِه وُرکيان
دانشگاه
نيويورک
( ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۶)
سرچشمه:
صفحه
فیسبوک
وی وی یان
تحلیلی
از
یدالله
سلطان پور
1
سطح سوم،
تحليل عرصه ی فرهنگی و ايدئولوژيک است،
يعنی
نحوه ای که
يک نظام به قلب ها و ذهن ها نفوذ مي کند،
راه های راضی
نگهداشتن مردم
و
مشروع
ساختن نظام،
چه
رسانه ای، چه از راه هنر يا موسيقی يا مراسم اعياد و عزاداری و فولکلور شيعی،
فرهنگ
توده گير، صدا و
سيما، سينما، تئاتر،
يا آموزش و پرورش، کودکستان و دبستان،
و
کانالهای ارتباطی ديگر
·
بیگانگی عبد «کلان» تر ها با تفکر مفهومی
دراین بخش از پریشانگوئی هایش به طرز بارزی آشکار می گردد:
1
مشروع
ساختن نظام
·
مشروعیت بخشیدن به نظام آماج طبقه
حاکمه است.
·
آماج در دیالک تیک وسیله و آماج می
تواند وجود داشته باشد.
·
مراجعه کنید به دیالک تیک وسیله و آماج
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
2
چه
رسانه ای
·
رسانه های همگانی تمام کشوری و
تمام ارضی (ملی و گلوبال)، وسیله و ابزار اند.
·
می توان گفت که دیالک تیک ابزار و آماج
به شکل دیالک تیک رسانه (رادیو، تلویزیون، انترنت، مطبوعات، منابر، مجالس وعظ و
مرثیه و غیره) و مشروعیت بخشی به نظام اجتماعی ـ اقتصادی بسط و تعمیم می یابد.
·
ولی از آنجا که عبد «کلان» تر ها
با تفکر مفهومی بیگانه است، مجبور به روده درازی شده است:
3
چه از راه هنر
·
هنر یکی دیگر از عناصر روبنای ایده
ئولوژیکی است.
·
هنر با رسانه تفاوت دارد.
·
رسانه های همگانی در انحصار طبقه
حاکمه «ملی» و بین المللی اند.
·
امروزه البته می توان از انترنت
تحت کنترل طبقه حاکمه برای روشنگری نیز استفاده کرد.
·
ولی زیر بمباران ایده ئولوژیکی طبقه
حاکمه کمتر کسی برای روشنگری علمی و انقلابی تره خرد می کند.
·
خلایق عکس و سکس و لایک و لاس و
لیس را به روشنگری علمی و انقلابی ترجیح می دهند.
·
هنر فرمی از شعور اجتماعی است و به
مثابه شعور اجتماعی، پدیده ای طبقاتی است:
·
هر طبقه اجتماعی، هنر طبقاتی خاص
خود را دارد:
الف
چه
از راه هنر
·
طبقه حاکمه فئودالی ـ فوندامنتالیستی
و طبقه حاکمه امپریالیستی هنرمند (شاعر و نویسنده و مداح و نقاش و نوحه خوان و
مرثیه خوان و غیره) خاص خود را دارند.
ب
چه
از راه هنر
·
توده مولد و زحمتکش ملی و بین
المللی هم هنرمند (شاعر و نویسنده و نقاش و تندیس ساز و فیلم بردار و غیره) خاص
خود را دارد.
4
چه
از راه هنر
·
نه آثار هنری هنرمندان طبقه حاکمه به
درد توده می خورند و نه آثار هنری هنرمندان توده به درد طبقه حاکمه.
·
هنرمندان طبقه حاکمه در
خدمت مشروعیت بخشیدن به حاکمیت طبقه حاکمه اند.
·
در حالیکه هنرمندان توده در صدد
احیای حاکمیت بر باد رفته و از یاد رفته توده و سرنگونی حاکمیت طبقه حاکمه فئودالی
ـ فوندامنتالیستی و امپریالیستی اند.
·
هر گردی، گردو نیست.
5
يا
موسيقی
·
مگر موسیقی به قول خود عبد «کلان»
تر ها «زیرمجموعه» هنر نیست؟
·
برای چه آن را جدا از مجموعه
فراگیر هنر تکرار می کند؟
·
موسیقی هم بسان دیگر عناصر هنر، طبقاتی
است.
·
طبقه حاکمه فئودالی ـ فوندامنتالیستی
ـ روحانی هم در سطح ملی و هم در مقیسا بین المللی دشمن سرسخت موسیقی و طرفدار
مرثیه و نوحه است و از موسیقی برای کسب مشروعیت به سیستم عهد عتیقش نمی تواند بهره
برگیرد.
·
طبقه حاکمه امپریالیستی موسیقی را
به ابتذال می کشد و پورنوفیزه می کند تا کودکان و نوجوانان جهان را به لحاظ اخلاقی
به لجن بکشد و جنده واره سازد.
·
طبقه حاکمه امپریالیستی از طریق
ترانه های بند تنبانی، ایده ئولوژی خود را بطور غیر مستقیم و بی سر و صدا در روح و
روان جامعه بشری رخنه می دهد.
·
موسیقی بندتنبانی وسیله مناسبی
برای «به یغما بردن دل و دین توده است.» (سایه)
6
مراسم
اعياد
·
اعیاد ملی اولا ریشه های تاریخی
دارند.
·
عید نوروز اصلا به طبقه حاکمه فئودالی
ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی ربطی ندارد.
·
این طبقه حاکمه مخالف سرسخت عید
نوروز و جشن چهارشنبه سوری و سیزده بدر و غیره است.
·
عید نورزو به اجامر اشرافیت بنده
دار و فئودال و روحانی تحمیل شده و برای نیاوردن به روی مبارک خویش، ادعا کرده اند
که اول فروردین، روز تولد حضرت علی علیه السلام است.
·
عید نوروز را ممد رضا و فرح الدوله
دیلمی و سطل ننه ات طلبیسم برای مشروعیت بخشیدن از در عقب به سلطنت پهلوی مورد
بهره برداری قرار می دهند، نه اجامر جماران و جمکران.
·
این اجامر از آتش مقدس نه برای
پریدن از روی شعله های سرخ سرکشش، بلکه برای به آتش کشیدن سینما ها و شهر نو ها استفاده
می کنند.
·
برای پراندن استفاده می کنند و نه
برای پریدن.
7
عزاداری
·
عزاداری و رابطه اشرافیت بنده دار
و فئودال و روحانی با آن موضوع بحث انگیزی است:
·
روی این موضوع باید بحث مفصلی صورت
گیرد.
·
مسئله عزاداری و قمه زنی و زنجیر
زنی و غیره به این سادگی ها نیست.
ادامه دارد.
ویرایش:
پاسخحذفطبقه حاکمه فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی هم در سطح ملی و هم در مقیاس بین المللی دشمن سرسخت موسیقی و طرفدار مرثیه و نوحه است و از موسیقی برای کسب مشروعیت به سیستم عهد عتیقش نمی تواند بهره برگیرد.