۱۳۹۵ مهر ۲۲, پنجشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (345)


جمعبندی از
مسعود بهبودی

چامسکی
غول اندیشه نیست.
چامسکی یکی از ایدئولوگ های چپنمای امپریالیسم است.

1
چامسکی نماینده آنارشیسم است که تاریخی ننگ آور دارد.

2
آنارشیسم
بدترین دشمن زحمتکشان جهان بوده است.

3
سران آنارشیسم
بهترین همکاران پلیس های امنیتی طبقه حاکمه بوده اند.
کماکان هم هستند.

4
سران آنارشیسم
فعالین سندیکا ها را و رهبران احزاب کارگری را لود داده اند و چه بسا حتی ترور کرده اند.

مراجعه کنید به
آنارشیسم، آنارکو کمونیسم، آنارکو سندیکالیسم
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

تفکر و شعور بطور کلی
ثانوی است.

1
شعور و یا روح (به زبان فلسفی)
انعکاس وجود است.

2
طرز تهیه مایحتاج زندگی
تعیین کننده ی طرز تفکر است.

3
تفاوت طرز تفکر در کاخ و کوخ
به همین دلیل متفاوت است.

4
تعیین کننده ی تفاوت انسان با جانور
کار است.

5
کار سرچشمه تفکر و تکلم بوده است.

6
امتحانش آسان است:

الف
به هنگام کار
هم
مغز بطور اوتوماتیک به کار می افتد و می اندیشد
و
هم
زبان بطور اوتوماتیک و بی اختیار
به زمزمه می پردازد.

ب
بنابرین،
سرچشمه موسیقی و ترانه و آواز و آهنگ نیز
کار است.

7
به قول حریفی به نام فریدریش انگلس
خالق انسان
کار 
است.

شعار «حکومت آخوندی»
خود خدعه طبقاتی دیگری است.

1
فرق هم نمی کند که دهنده این جور شعار ها
به محتوای ایده ئولوژیکی آنها واقف باشند و یا نباشند.

2
یعنی فرق نمی کند که دهنده این جور شعار ها
ابله باشند و یا عوامفریب.

3
میان جامعه ایران و جوامع سرمایه داری دیگر
فرق ماهوی وجود ندارد.

4
نظام اجتماعی ـ اقتصادی ایران را
نظام سرمایه داری را
فقط از موضع توده زحمت (پرولتاریا ) می توان
به چالش کشید و نه از مواضع طبقات دیگر.

5
برای جامعه سرمایه داری ایران
همان آلترناتیو و بدیل سوسیالیستی
وجود دارد که
برای جامعه سرمایه داری امریکا و انگلیس و اسرائیل و ترکیه
 و آلمان و روسیه و فرانسه و غیره وجود دارد.

در باره چه گوارا
چیز به درد بخوری
برای مطالعه وجود ندارد.

1
مردم ایران همانقدر چه گوارا را می شناسند که
خسرو روزبه را
مرتضی کیوان را،
هوشنگ تیزابی را
و
دیگرسلحشوران بزرگ توده را

2
همه اینها اسطوره اند.

3
راجع به همه اینها
هر ننه قمری شعری سروده است.
حتی بدترین دشمنان اینها.

4
سؤالی که ما را به خود مشغول داشته این است که
این اساطیر به چه علل و نیاتی سرهم بندی می شوند؟

5
پشت سر این اساطیر شاید علل و نیات زیر کمین کرده اند:

الف
اسطوره سازی توسط توده ی «بی همه چیز» از پهلوانان انگشت شمار خویش
به دلیل در انحصار طبقه حاکمه امپریالیستی بودن همه رسانه ها
و به دلیل فقر شناخت توده از پهلوانان خویش است.

ب
اسطوره سازی توسط اجامر طبقه حاکمه
به نیت تحریف هویت، سمتگیری و بیوگرافی شخصیت های مربوطه است.

پ
با این ترفند ایده ئولوژیکی
شخصیت رئال با معایب و محاسن انسانی معمولی
با شخصیت سمبلیکیِ ایدئالیزه گشته
جایگزین می شود.

ت
بدین طریق
شخصیت های توده ای
تحریف و حتی تخریب می شوند.

ث
در نتیجه
با این اسطوره سازی
آب به آسیاب طبقه حاکمه انگل ریخته می شود.

ج
مثلا هویت و ماهیت و سمتگیری طبقاتی و حزبی وارطان
فراموش می شود و «نه» گفتن او به شکنجه گر
مطلق و ضمنا ایدئالیزه و سرمشق واره می شود:

1
«نه» گفتن و سماجت
به مثابه خصوصیت پسیکولوژیکی
به درجه ایدئال دسترس ناپذیر
ارتقا داده می شود.

2
آنگاه هر ننه قمری که «نه» به جلاد بگوید،
خدا واره می شود.
شیراهنکوهمرد می شود.

3
یعنی نفس سماجت
نفس مرگ
نفس شهادت
یعنی نیهلیسم برهنه و عریان
ایدئالیزه می شود
به عرش اعلی برده می شود.

4
نتیجه اش همین است که می بینیم:
سران احزاب و سازمان های عنگلابی
جز فحاشی و هارت و پورت هنری ندارند.
حتی شعور کره خری را ندارند.

این بحث مفصلی است که باید در فرصت دیگری بدان پرداخت. 
 
 
گوژپشت نوتره دام
در جامعه فرانسه آن دوره
نازل ترین فرد در هیرارشی (سلسه مراتب) اجتماعی بوده و
مورد تمسخر و تحقیر و آزار حتی کودکان قرار می گرفته است.

1
به همین دلیل
به گربه ای که داشت
امر و نهی می کرد
(اعمال اوتوریته می کرد)

2
درست به همان سان که دختر کولی
پناهنده به کلیسای نوتره دام
به او اعمال اوتوریته می کرد
تا بتواند از شر کشیش حشری در امان بماند.

3
اعمال اوتوریته به گربه
برای او
به معنی خروج از هیچ وارگی بود.
به معنی کسب هویت بود.

4
کودکان همین رابطه را با عروسک ها و غیره دارند.

5
می توان حدس زد که در روانشناسی کودکان
رابطه آنها با مثلا عروسک شان
همان رابطه والدین با کودکان است.

6
اوتوریته مبتنی بر عشق
دیالک تیک تربیت
دیالک تیک تنبیه و تحبیب

احتمالا این سخن اینشتین غلط ترجمه شده است.

1
جهان محصول اندیشه نیست.

2
درست برعکس:
اندیشه محصول جهان است.

3
اندیشه منشاء مادی دارد.

4
مفهوم (واژه ی) سیب
تصویر سیب واقعی و عینی
در آیینه ذهن و ضمیر است.

5
اندیشه ثانوی است.

6
منظور او شاید این بوده که
بشر قبل از بنای جهان
مدل فکری آن را در ذهن خود می سازد
و
بعد با مصالح موجود
(با مصالح به میراث مانده از نسل های پیشین)
به مدل فکری خویش
مادیت و شیئیت می بخشد.

7
آن سان که نهایتا
در خطوط کلی اش
چیزی تشکیل می شود
که شبیه مدل فکری او ست.

8
در دیالک تیک ماده و روح
وجود و شعور
وجود اجتماعی و شعور اجتماعی
نقش تعیین کننده از آن ماده و وجود و وجود اجتماعی است

مفهوم «جامعه زنان اشتراکی» نداریم.

1
این کم و نیست ها
اصلا کمونیست نیستند.

2
این اجامر
به عوض سواد
مواد
دارند.

3
اینها نه انقلابی، بلکه عنگلابی اند.

5
منظور انگلس 
احتمالا
پاسخ به تهمت زیر بوده است:
بورژوازی به پرولتاریا تهمت می زد که
قصد اشتراکی کردن زنان جامعه را دارند.

6
دلیلش این بود که کارگران می خواستند وسایل تولید را اجتماعی کنند.

7
از دید بورژوازی زنان وسایل تولید اند و نه اعضای جامعه
و نه پرولتاریای مضاعف

8
به همین دلیل اعلام می کرد که
کمونیست ها قصد اشتراکی کردن زنان را دارند.

9
باید اصل این مطلب را دید و درست ترجمه کرد.

10
این تهمت را در ایران به توده ای ها و حزب توده می زدند.

ناتالی توزیا
ـ تنیس باز فرانسوی ـ
با مارتینا هینگیس
ـ تنیس باز سوئیسی ـ
در یکی از هزاران بازی (مسابقه) تنیس
بازی کرده بود و برنده شده بود.

1
ژرونالیست های فرانسوی با
ناتالی
(اندیشنده ی استثنائی در گله تنیس بازها)
چنان مصاحبه می کردند که ناتالی شوکه شد و گفت:

2
«لا مصبا
من اولا در یک بازی (گی م) برنده شده ام
و نه در یک جنگ جهانی.

3
ثانیا
من در یکی از بازی ها
ـ استثنائا و تصادفا ـ
برنده شده ام و صدها بار هم به او باخته ام.
کجای کارید؟»

4
حالا قضیه ما ست.

5
بانی مسئله اساسی فلسفه
فریدریش انگلس است و نه ما.

6
ضمنا این حرف ها اصلا مال ما نیستند.

7
حتی ژرژ پولیتسر
در اثرش تحت عنوان
«اصول مقدماتی فلسفه»
این الفبا را به پرولتاریای پاریس تدریس کرده است.

لومپن پرولتریزاسیون بشریت
یکی از برنامه های استراتژیکی طبقه حاکمه امپریالیستی و فوندامنتالیستی است.
طبقه حاکمه می خواهد که جهان
گداخانه، جنده خانه و دیوانه خانه شود.
موفق هم شده است.

حریف
یکی از مهم‌ترین پروسه‌هایی ‌که رَوندِ سازمان ‌یابی سوسیالیستی را در 
عرصه‌ ی مبارزات کارگری به ‌کیفیت مطلوب و مؤثر می‌رساند

1
این جمله معیوب
ربطی به ماتریالیسم دیالک تیکی ندارد.

2
موضوع ماتریالیسم دیالک تیکی
کل هستی (طبیعت، جامعه، تفکر) است

3
کجای این جمله مربوط به طبیعت و تفکر است؟

4
ضمنا پروسه چه فرقی با روند دارد؟

5
حریف
یکی از مهم‌ ترین پروسه‌ هایی‌که رَوندِ سازمان‌ یابی سوسیالیستی را 
در عرصه‌ ی مبارزات کارگری به‌ کیفیت مطلوب و مؤثر می‌رساند

این جمله بندی معیوبی است.

6
این بدان می ماند که بگوییم:
یکی از سیب هائی که سیب لبنان را به کیفیت می رساند...

7
مسئله اساسی فلسفه
چه ربطی به این چیزها دارد؟

8
مسئله اساسی فلسفه
به ماتریالیسم دیالک تیکی مربوط است.
نه به ماتریالیسم تاریخی

چه گوارا
نه سمبل، بلکه شخصیت
بوده است.

1
چه گوارا
شخصیتی انقلابی و طرفدار پیشرفت اجتماعی بوده است.

2
چه گوارا
سمبل نبوده است.

3
چه گوارا
یکی از شخصیت های توده های مولد و زحمتکش بوده است.
نه کمتر و نه بیشتر.

4
چه گوارا
اما توسط هر ننه قمری ایدئالیزه شده و می شود:

5
اولین تحریف سمتگیری توده ای چه گوارا
توسط سران اگزیستانسیالیسم فرانسه
ژان پل سارتر و غیره صورت گرفت.
جنگ شکر
(و نه جنگ رهائی بخش ملی،
و نه جنگ ضد امپریالیستی،
و نه جنگ ضد استعماری)
در کوبا

6
اگزیستانسیالیسم اما آبشخور فاشیسم است.

7
ژان پل سارتر نماینده رویزیونیسم در مارکسیسم
بوده است.
لاشخور بوده است.

8
هدف اول طبقه حاکمه امپریالیستی از ایدئالیزه کردن چه گوارا و فیدل و دیگر یاران
تخریب عمارت تئوریکی مارکسیسم ـ لنینیسم بوده است.

9
هدف دیگر طبقه حاکمه
تفرقه اندازی در جنبش کارگری ـ انقلابی جهانی از سوئی
و
تفرقه اندازی میان جوامع سوسیالیستی و جنبش های رهائی بخش ملی
بوده است.

10
با پیوستن کوبا به جامعه کشورهای سوسیالیستی
تفرقه اندازی میان چه گوارای شهید و یارانش
شکل دیگری گرفت.

11
از این به بعد
چه گوارا سمبلیزه شد
تا از او آلت دستی برای ریختن آب به آسیاب ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه امپریالیستی سرهم بندی شود.

12
اکنون هر ننه قمری با انتشار جمله ای
ـ چه بسا جعلی و در هر صورت یاوه ـ
از چه گوارا
شق القمر می کند.

13
کثیف ترین اجامر امپریالیستی
(نمایندگان نیهلیسم، فاشیسم و فئودالیسم و فوندامنتالیسم)
با انتشار عکس این شخصیت از سر تا پا توده ای
به تبلیغ تئوری فاشیستی نخبگان می پردازند
ضما در سنت عادولف احمد شاملو و اجامر دیگر
خود بزرگ نمائی می فرمایند.

14
چه گوا را
چه بسا
بهانه ای است برای
خودستائی ها
خودنمائی ها
خود بزرگ بینی ها
توده ستیزی ها
نخبه گرائی ها 

15
چه گوارا
تحریف شده ترین شخصیت در تاریخ معاصر است.
یادش
به یاد باد.
سگ سرسپرده ی  
توده ی بی همه چیز، ولی مولد همه چیز
سگ سرسپرده ی  
توده ی بی نام و بی اعتنا به نام

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر