ویرایش و
تحلیل از
ربابه نون
آي مار قهقهه، هم زشت، هم پستي
همچنان بي رحم و سيري ناپذيري، دون
تا چه ديدي تو در اين آيينه ی سُرخم
كه چنينش خُرد بشكستي؟
همچنان بي رحم و سيري ناپذيري، دون
تا چه ديدي تو در اين آيينه ی سُرخم
كه چنينش خُرد بشكستي؟
·
محتوای این بند شعر اخوان، همان ضرب
المثل رایج در فرنگ است:
·
«قدرت
و ثروت، آدم ها را سکسی می سازد.»
1
·
اخوان هم همین دانش تجربی منفی را
به شعر کشیده است:
·
مار قهقهه در نهایت زشتی و پستی، «ذات
و درونش ما را و نمود و ظاهرش به برکت شهرت و آوازه، دیگران را کشته» و ضمنا مظهر
مطلق ظاهرسازی و تظاهر است:
اي درونت كُشته ما را
و برونت كُشته ـ با آوازه ـ عالم را
اي فقط آوازه، ديگر هيچ
اي فقط آوازه، ديگر هيچ
2
·
ثروت و قدرت و ظاهرسازی و تظاهر
است که هیتلر، موسولینی، سارکوزی، برلسکونی، بوش، بن لادن، خمینی، خامنه ای، احمدی
نژاد، روحانی، ظریف، کوسه، کروب، موسوی و غیره
را «سکسی» کرده و می کند:
الف
·
بدین طریق است که احمدی نژاد مدل
کاپشن می شود و کاپشن های مشابه کاپشنش میلیون ها بار به فروش می رسد.
ب
·
رساله ها و کتب خرافی و آثار و
اشعار سروش و خمینی و مکارم و غیره در تیراژ های میلیونی به فروش می رسند.
ت
·
در حالیکه سیاوش کسرائی و محمد
زهری را توده ای ها حتی به سختی می شناسند.
پ
·
بدون پشتوانه ی قدرت و ثروت و پست
و مقام، احدی برای این مارهای قههقه، تره حتی خرد نمی کرد.
3
از درون بينان
نيست در گيتي كه اوصاف تو نشناسد
هيچ كس.
من چرا ز اين بيشتر گويم؟
نيست در گيتي كه اوصاف تو نشناسد
هيچ كس.
من چرا ز اين بيشتر گويم؟
·
معنی تحت اللفظی:
·
از ذات شناسان در سرتاسر جهان، احدی
یافت نمی شود که تو را نشناسد.
·
روده درازی در این زمینه بیهوده
است.
·
اخوان در این بند شعر، دوباره به دیالک
تیک نمود و بود، دیالک تیک پدیده و ماهیت، دیالک تیک ظاهر و ذات چنگ می زند و
دوباره آن را به شکل دیالک تیک برون و درون بسط و تعمیم می دهد:
·
از درون بینان، ژرف نگران، رادیکال
اندیشان در مقیاس جهان حتی کسی نمی یافت که مار قهقهه را علیرغم ظاهرسازی و تظاهر
و عوامفربی و رنگ و نیرنگش نشناسد.
·
این سخن اخوان اما به چه معنی است؟
4
از درون بينان
نيست در گيتي كه اوصاف تو نشناسد
هيچ كس.
من چرا ز اين بيشتر گويم؟
نيست در گيتي كه اوصاف تو نشناسد
هيچ كس.
من چرا ز اين بيشتر گويم؟
·
این بدان معنی است که تنها ساده
لوحان و سطحی نگران، فریب مار قهقهه را می خورند و زیر علمش سینه و زنجیر و قمه و
قداره می زنند.
·
شرم مان باد که به میراث اخوان
هنوز نپرداخته ایم.
·
رئالیسم و راسیونالیسم اخوان بی
نظیر، عمیق و ستایش انگیز است.
·
اخوان از همان آغاز پیروزی مار
قهقهه با درون بینی ستایش انگیزش، به ماهیت آن اژدهای خوف انگیز و نکبت بار پی برده
و قهرمانانه موضع گرفته است.
·
اگر اشعار اخوان در آن موقع تحلیل
و منتشر می شد، می توانست بلحاظ روشنگری علمی و انقلابی، بسیار مفید افتد:
5
مهدي اخوان ثالث
ياد آن زمان كه چندي
ـ از
شور انقلابي ـ
هرگز نبود
ـ يك دم ـ
در ديده، خواب، ما را
«تا مرگ شاه خائن، نهضت ادامه دارد»
گفتيم و از مسلسل آمد جواب، ما را
برديم ماديان ر ا از بهر فحل دادن
بر عكس، آرزوها شد، مستجاب ما را
كوني و كله قندي داديم و بازگشتيم
ديگر نماند وامي، از هيچ باب ما را
گر انقلاب اين است، باري به ما بگوييد:
ما انقلاب كرديم، يا انقلاب ما را
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
6
ميهنم آيينه اي سُرخ است
(و مار قهقهه ز آن دور)
با شكافي چند.
(و مار قهقهه ز آن دور)
با شكافي چند.
·
معنی تحت اللفظی:
·
میهنم آئینه در هم شکسته خونینی
است و مار قهقهه راهش را کشیده و رفته است.
·
این بند آخر شعر پر محتوای اخوان
است:
·
مار قهقهه با مشاهده ماهیت خویش در
آئینه ماهیت نمای میهن شاعر، آئینه را خرد و خراب خونین کرده و رفته است.
·
میهن آئینه آسای شاعر در هم شکسته
و خونین مانده است.
·
این سخن اخوان نه فقط رئالیستی و راسیونالیستی،
بلکه پیش بینانه است.
·
ما بر تلی از ویرانه نشسته ایم.
·
میلیاردها دلار از ثروت ملی برای
اوتوپی های ضد ملی بر باد داده شده و بلحاظ مادی، روحی، روانی و فکری به قهقهرای
توحش سقوط کرده ایم و فاجعه هنوز ادامه دارد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر