۱۳۹۴ آذر ۲۶, پنجشنبه

سیری در شعری از میررا علی معجز (13)

میرزا علی معجز
(1252 ـ 1313) (1873 ـ 1934) 
رسول پیگیر هومانیسم، رنسانس و روشنگری 

ویرایش، ترجمه و تحلیل از
میمحا نجار

ملمع 
(دیوان معجز شبستری، جلد اول، صفحۀ 98)   

شکور
یعنی پاداش دهنده
از صفات خدا

تارتن
یعنی عنکبوت


·        به من تارتن حاجی گوید، به زور
·        نرفتم به مکه به حق شکور


حاجی عنکبوت، به من خرده می گیرد
که چرا 
به خاطر خدا 
به زیارت کعبه نرفته ام. 

خان
یعنی خانه

  
·        نه باغی، نه خانی، نه دکانی وار
·        نه فابریک و کندی، دگرمانی وار
·        فقط معجزین، بیر قوری جانی وار
·        ضعیف و نحیف است آن هم، چو مور

معجز
نه باغی دارد، نه خانه ای و نه مغازه ای
نه کارخانه ای دارد،  نه دهکده ای و نه آسیابی
تنها دارائی معجز
جسم خشک و خالی او ست
که آن هم
ـ بسان مور ـ
ضعیف و نحیف است.


·        منیم یوخدی پولیم ایا  تارتن
·        نه بیر دو هزاری، نه ده بیر تومن
·        اگر بر فلکّه نهی پای من
·        زنی چوب و شلاق، تا نفخ صور

بی پولم من، ای عنکبوت
نه ریالی دارم و نه تومانی
اگر ـ حتی ـ پای من بر فلک بر نهی
و تا نفخ صور چوب و شلاق زنی 

ادامه دارد. 
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر