نظر ﯾﮏ ﺧﺎﻧﻢ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﺍﺭﺩ
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﺍﻗﺎﻣﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ
راجع به ایرانیان
ویرایش
و تحلیل از
ربابه
نون
پیشکش
به
ژاله
اصفهانی
عقاب
بی تاب قله های بلند
ﺑﻪ ﻧﻈﺮﻣﻦ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﭘﺴﺮﺍﻥ
ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
·
پایین رفتن به چاه تحلیل با طناب پوسیده
ی پسیکولوژیسم به همین جا ختم می شود:
ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺷﻤﺎ ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.
ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﭘﺴﺮﺍﻥ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ
ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.
ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ.
·
وای اگر کسی ـ به هر نیتی ـ با
توسل به این جور «تحلیل ها»، طرحی برای جماعت ایران دراندازد.
·
شاید هم بر پایه چنین تحلیل هایی
است که اجانب، عجوزه های اعجوبه عتیقه ماقبل تاریخ را از اعماق قبور عتیق بیرون
کشیده اند و بر اریکه قدرت رسانده اند.
·
تا هم ملت افسرده سیر دل بخندد و
هم از فرط افسردگی روانه تیمارستان شود.
1
ﺑﻪ ﻧﻈﺮﻣﻦ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﭘﺴﺮﺍﻥ
ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
·
خوب اگر سکنه ی این خراب آباد افسرده
اند، دلیل این افسردگی چیست؟
·
خانم آلمانی و علی الخصوص، خانم آلمانی
باید قاعدتا از ریشه های این جور افسردگی ها با خبر باشد.
·
اینکه او از قضیه بی خبر است، دال
بر آن است که از تاریخ معاصر کشور خویش بی خبر است.
·
که خود سؤال دیگری است.
2
ﺑﻪ ﻧﻈﺮﻣﻦ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﭘﺴﺮﺍﻥ
ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
·
سکنه آلمان پس از پایان جنگ جهانی امپریالیستی
دوم، دهه های متمادی همین دوره افسردگی را داشته اند.
·
رمان های بعد از جنگ نویسندگان آلمان
و حتی بیوگرافی تراژیک گروهی از نویسندگان آلمان دال بر همین دپرسیون و افسردگی
است.
·
خیلی ها پس از جنگ دست به انتحار
زده اند.
·
نه افراد عادی.
·
بلکه روشنفکران و نویسندگان آلمانی
شهیر، حتی.
3
ﺑﻪ ﻧﻈﺮﻣﻦ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﭘﺴﺮﺍﻥ
ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
·
اگر سکنه ایران دچار دپرسیون باشند،
به احتمال قوی، دلیلش در زندگی دشوار آنان تحت شرایط جنگ دایمی است.
·
سکنه این خاک فقط در جنگ طولانی بی
معنا با همسایه اش بسر نبرده است.
·
فقط صدها هزار شهید و دهها هزار
علیل در نتیجه این جنگ نکبت بار از دست نداده است.
·
تار و پود تاریخ سکنه این آب و
خاک، تراژیک است.
4
·
جنبش انقلابی مردم با کودتائی در
طشتی از خون خفه گشته است و بهترین و سلحشورترین فرزندان و فرزانگان این خاک در شکنجه گاه های وحشت بار و چوبه های تیرباران
و دار نابود گشته اند.
·
هنوز زخم های کودتای امپریالیستی ـ
ارتجاعی التیام نیافته بودند که ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی با طبل
و دهل عنگلابی روی کار آمده است و آخرین بقایای انسانی ـ انقلابی ـ علمی این آب و
خاک را به آتش کشیده و دار و ندار ملی را حراج و تار و مار کرده است.
·
چگونه می توان در جهنمدره ای از
این دست زیست و افسرده نگشت.
5
ﻭﺍﻣﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻤﺎ
ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ.
·
یکی از دلایل سوبژکتیو افسردگی
دختران و زنان و مردان و پسران این آب و خاک و غمگینی سکنه آن بطور کلی، ناتوانی آنها
از تفکر مفهومی است.
·
عجوزه های عهد عتیق، پس از جاروب
کردن آخرین نطفه های روشنگری، به انتشار وسیع خرافه های عهد عتیق کمر بسته اند.
·
آن سان که سکنه این آب و خاک مغز
زدایی شده اند.
·
در این سامان بی سامان، مانی پولاسیون
فکری رادیکال و ریشه ای صورت گرفته است.
·
حیرت انگیز است، ولی واقعیت دارد.
·
بخش اعظم مردم این خاک ابله و عقب
مانده و علیل و روانی شده اند.
6
ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ
·
اگر کسی گشت چند دقیقه ای در مثلا
فیسبوک بزند، با وضع فکری، فرهنگی و اخلاقی وخیمی مواجه می شود:
·
هر کاربری علاف و عیاش بالقوه ای
است، اگر بالفعل نشده باشد.
·
به جای کسب اندیشه و اشاعه اندیشه،
تهیه و تولید و تکثیر و توزیع عکس و عرعر صورت می گیرد و به جای هماندیشی و
هماموزی حاصلخیز و آینده ساز، عیاشی و علافی و حرافی در دستور روز قرار دارد.
·
گاهی آدم از خود می پرسد که اینهمه
زباله های فکری مخرب و منفی را چه کسانی، چگونه، کجا و با کدام انگیزه و انرژی و
نیرو تهیه و تولید و تکثیر و توزیع می کنند؟
7
ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ
·
سکنه کشوری که لحظه به لحظه بلحاظ فکری
مسموم می شود و مغز زدائی می شود، چگونه می تواند از عهده حل مسائل دشوار زندگی
برآید و دچار دپرسیون و اختلالات روحی و روانی نشود؟
·
پیش شرط خوش بینی و احساس سعادت و
شادی، شناخت شرایط است.
·
این شناخت است که آرامش بخش است و
نه حماقت و خریت و خرافه.
·
شناخت درد هم دغذغه خاطر زدا ست و
هم به جست و جو و کشف درمان منتهی می شود.
·
ملتی که در خریت و حماقت روز افزون
بسر می برد، فقط می تواند ملتی سر در گم، گیج، عصبی، روانی و بی سر و سامان باشد.
·
منبع شادی و خوشبختی، شناخت و شعور
است و نه خریت و خردستیزی.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر