روشنفکریت

پروفسور دکتر گئورگ کلاوس

پروفسور ورنفرید مالتوش

برگردان شین میم شین

1

·        روشنفکریت به مجموعه مولدان فکری و معنوی جامعه اطلاق می شود که از افراد زیر تشکیل می یابند:

الف

·        علما و دانشمندان

ب

·        پزشکان

ت

·        آموزگاران، استادان

پ

·        مهندسین

ث

·        اهل فن و الی آخر

2

·        روشنفکریت به قشر اجتماعی انسان هائی اطلاق می شود که حرفه شان کار فکری است.

3

·         روشنفکریت در هیچکدام از نظامات اجتماعی، طبقه ای را تشکیل نمی دهد.

·        زیرا روشنفکران جایگاه مستقلی در شیوه تولید به خود اختصاص نمی دهند و از وابستگان به طبقات و اقشار مختلف تشکیل می یابند.

4

·        قشر روشنفکر در جامعه سرمایه داری، اعضای خود را عمدتا از وابستگان به طبقه متوسط و خرده بورژوازی برمی گزیند.

5

·        بخش روشنفکری طبقه کارگر انگشت شمار و بسیار ناچیز است.

·        زیرا سرمایه داری راه دسترسی طبقه کارگر را به امکانات آموزشی دشوار می سازد.

6

·        اکثریت روشنفکران بدلیل پایگاه اجتماعی خود با بورژوازی پیوند دارند و تحت مناسبات زندگی سرمایه داری مجبور به خدمت به طبقه حاکمه اند.

7

·        توسعه علم و فن اهمیت روشنفکران را بالاتر می برد.

8

·        اما از آنجا که سرمایه داری و بویژه امپریالیسم، قادر به تضمین شرایط کار خلاق برای محافل وسیع روشنفکری نیست و با سیاست مسلح شدن به تسلیحات هسته ای و جنگ طلبی، زندگی آنها را در معرض تهدید قرار می دهد، میان قشر روشنفکر و طبقه استثمارگر تضادی شکل می گیرد که روز به روز عمیقتر می شود و شالوده عینی مهمی را برای تشکیل وحدت میان طبقه کارگر و روشنفکران پدید می آورد و سبب پیوستن بخشی از روشنفکران به طبقه کارگر می گردد.

9

·        وحدت رشدیابنده میان طبقه کارگر و قشر روشنفکر در جامعه سرمایه داری و در مرحله گذار به سوسیالیسم تحکیم می شود.

10

·        طبقه کارگر با استقرار حاکمیت سیاسی خود و با ایجاد مناسبات تولیدی سوسیالیستی جدید کلیه شالوده های عینی پیوند میان قشر روشنفکر با بورژوازی را از بین می برد.

11

·        با جذب روشنفکران سابق که تحت شرایط سرمایه داری، رشد یافته و آموزش دیده اند، به همکاری در ساختمان سوسیالیستی جامعه و با تشکیل قشر جدیدی از روشنفکران که عمدتا از وابستگان به طبقه کارگر و دهقانان زحمتکش تشکیل می یابد، سیمای قشر روشنفکر عوض می شود.

12

·        روشنفکران ـ بمثابه یک کل ـ رفته رفته به قشر اجتماعی ئی بدل می شوند که صرفا در خدمت خلق است و همراه با طبقه کارگر و طبقه دهقانان اتحادیه ای تحت رهبری حزب مارکسیستی ـ لنینیستی برای سوسیالیسم و کمونیسم کار می کند.

13

·        با شروع انقلاب فنی  رفته رفته میان اقشار عظیمی از طبقه کارگر و جمعیت زحمتکش کشور تناسب کار جسمی و فکری به نفع کار فکری تغییر می یابد.

14

·        در روندهای اوتوماتیک تولیدی که کارگر بمثابه کارگردان، ناظر، تعمیرگر و امثالهم عمل می کند، درصد کار جسمی در مجموعه کار فقط بخش ناچیزی را تشکیل می دهد.

15

·        بدین طریق تفاوت میان طبقه کارگر و روشنفکران سوسیالیستی رفته رفته از بین می رود.

16

·        این امر نه تنها در مورد کارگران، بلکه همچنین در مورد دهقانان اتحادیه ای صدق می کند.

17

·        در کشاورزی صنعتی نیز با استفاده از ماشین های بزرگ، با استفاده از متدهای علمی در دامداری و امثالهم، کار جسمی در مقایسه با کار فکری کاهش می یابد.

·        مراجعه کنید به  طبقه در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

پایان