رفرمیسم

پروفسور دکتر گونتر هیدن

برگردان شین میم شین

·        رفرمیسم فرم نمودین ایده ئولوژی و سیاست بورژوائی در جنبش کارگری است.

1

·        رفرمیسم این نظریه را تبلیغ می کند که طبقه کارگر بدون انقلاب نیز می تواند از سرمایه داری به سوسیالیسم برسد و از طریق رفرم ها، یعنی بدون تسخیر قدرت سیاسی توسط طبقه کارگر  و بدون بر قراری دیکتاتوری پرولتاریا می توان به سوسیالیسم دست یافت.

2

·        رفرمیست ها این توهم را دامن می زنند که طبقه کارگر می تواند در چارچوب جامعه سرمایه داری، مسائل و معضلات خود را حل کند، اگر فقط به خاطر تأمین شرایط مناسبی برای فروش نیروی کار خود مبارزه کند.

3

·        در رفرمیسم، آماج جنبش کارگری انقلابی، یعنی «مبارزه برای پایان دادن به نظام اجتماعی ئی که تهیدستان را مجبور می سازد تا خود را به ثروتمندان بفروشند»، کنار گذاشته می شود.

·        (ولادیمیر لنین، «مجموعه آثار»، جلد 5، ص 413)

4

·        مارکسیسم ـ لنینیسم مخالف رفرم نیست.

·        مارکسیسم ـ لنینیسم مبارزه به خاطر رفرم ها را در نظام سرمایه داری برسمیت می شناسد.

5

·        مارکسیسم ـ لنینیسم اما بر خلاف رفرمیست ها که مبارزه طبقه کارگر را به رفرم ها محدود می سازند، طبقه کارگر را فرامی خواند که دستاوردهای مبتنی بر بهبود موقعیت خود را مورد استفاده قرار دهد و مبارزه بر ضد بردگی کار مزدوری را سرسختانه تر ادامه دهد و رفرم ها را برای شکوفاسازی و گسترش مبارزه طبقاتی خود مورد استفاده قرار دهند.

6

·        رفرمیسم در طول تاریخ جنبش کارگری بین المللی در هیئت های متنوع زیر وارد صحنه شده است:

الف

·        اکونومیسم.

ب

·        ترید ـ یونیونیسم

ت

·        فقط مبارزه سندیکائی

پ

·        پارلمانتاریسم.

7

·        در تاریخ جنبش کارگری بین المللی، بی لیاقتی رفرمیسم در حل مسائل اساسی مبارزه طبقاتی کارگران به اثبات رسیده است.

8

·        امروزه در دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم، نظریه مبتنی بر امکان فرم ها و راه های مختلف گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم که رفرم و انقلاب را بمثابه یک وحدت دیالک تیکی در نظر می گیرد و انقلاب را گشتاور فراتر رونده تلقی می کند، غالب است.

9

·        در حالیکه برای محافل حاکمه امپریالیسم، حتی جنبش کارگری رفرمیستی خطری برای نیل به آماج های شان جلوه می کند.

10

·        از این رو ست، که در دولت های امپریالیستی بزرگ، رهبران اوپورتونیست سوسیال ـ دموکراسی را مجبور می کنند تا از  سیاست و ایده ئولوژی رفرمیستی صرفنظر کنند و با پیروی علنی و فعال از سیاست میلیتاریستی ـ امپریالیستی، خود را خفیف و خوار سازند.

11

·        این روند، بویژه در حزب سوسیال ـ دموکرات آلمان فدرال پیشرفت کرده است.

·        در این حزب رهبری دست راستی سرسپرده کامل بورژوازی بزرگ گشته و انتگراسیون طبقه کارگر و همه نیروهای دموکراتیک در سیستم سرمایه داری انحصاری ـ دولتی را هدف خود قرار داده است.

·        مراجعه کنید به رویزیونیسم، اوپورتونیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان