سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
زمین باطل
از مجموعه شعر با دماوند خاموش
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
زمین باطل
از مجموعه شعر با دماوند خاموش
با سپاس از
مسعود
مسعود
·
ساحلی بودم که دریایی میان بازوان استوار من شنا می کرد
·
زیر چشمم، موج هایش بال های شوق، وا می کرد
·
گاه می خندید
·
گاه می رقصید
·
نغمه می گسترد از گرداب
·
قصه می آورد از نرم و درشت آب
·
در تلاش پر تکاپویش هیاهوها به پا می کرد.
·
جان بی آرام او را همنشین و همدلی بودم
·
سرخوش و سیراب و سنگینساحلی بودم.
·
آسمان چشم تنگ٘، از شور ما آشفت
·
بر زمین، باران نفرین ریخت
·
جانِ دریا سوخت.
·
در میان بازوان من
·
خفته٘ آن آوازه خوان٘ دریا
·
بی تکان، آبی است
·
بی نفس افتاده مردابی است.
·
در کنار او
·
بی نوازش های دست مهربار او
·
من زمین باطلی هستم
·
خاک پرت افتادهٔ سر در گلی هستم
·
سر به سر، خاموش
·
ساحلی هستم.
ویرایش از
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر