۱۳۹۴ مهر ۵, یکشنبه

پای منبر هرمان هسه (4)


میرزا علی‌ اکبر طاهرزاده صابر 
(1241 ـ 1291)  
شاعر اجتماعی و انقلابی جمهوری آذربایجان  
انقلاب ۱۹۰۵ روسیه و تأثیر آن در قفقاز صابر را تحت تأثیر قرار داد
و او با آغاز به کار نشریه ملانصرالدین به جمع نویسندگان آن پیوست.
در سال‌ های ۱۹۱۱-۱۹۰۶ صابر یکی از کوشاترین همگاران مجله طنز ملانصرالدین بود.
سروده‌ های طنز صابر با نام ‌های مستعاری چون «هوپ‌هوپ»، « آغلار گوله ‌ین» («متبسم گریان)» )  و «ابونصر شیبانی» چاپ می ‌شدند.
در جریان جنبش مشروطه در ایران آثار و اشعار او در ایران خوانده می ‌شد و بر نویسندگان و روشنفکران ایران اثر زیادی داشت.
بیشتر زندگی او در فقر گذشت. در ۱۹۱۰ در باکو در مدارس نفتی درس می‌داد و در ۱۲۹۰/۱۹۱۱ از بیماری سل در باکو درگذشت.
اشعار وی در دیوان او تحت عنوان «هوپ‌هوپ ‌نامه» («هدهدنامه»)    جمع‌آوری شده‌ است.
بخش آذربایجانی هوپ‌هوپ‌ نامه توسط احمد شفائی به فارسی ترجمه شده ‌است.
آثار:
ساتیریک شعرلر (اشعار طنز) (۱۹۱۱ – ۱۹۰۶)
تازیانه لر (جوابیه‌ها)
(۱۹۱۱ – ۱۹۱۰)
بحر طویل لر (بحر طویل‌ ها)
(۱۹۰۷ – ۱۹۰۶)
مختلف شعرلر (اشعار گوناگون)
(۱۹۱۱ – ۱۹۰۲)
اوشاقلار اوچون شعرلر (اشعار کودکان)
(۱۹۱۱ – ۱۹۰۲)
ترجمه لر (برگردان ها)
(۱۹۱۰ – ۱۹۰۶)
فارسجا شعرلر (اشعار فارسی)
مکتوبلار (نامه‌ ها)
هوپ هوپ نامه

تحلیلی از
میم حا نجار

زیبائی بخشی از جادویش را از گذشته می گیرد
هرمان هسه

·        زیبائی بخشی از جادویش را از گذشته می گیرد، ولی چرا، چگونه و کجا؟

1
زیبائی بخشی از جادویش را از گذشته می گیرد

·         زیبائی مجرد و انتزاعی، وجود خارجی و عینی ندارد.
·        زیبائی، مثل هر چیز دیگر، در دیالک تیک مجرد و مشخص  از سوئی و در دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت از سوی دیگر وجود پیدا می کند:
·        زیبائی برای کلفتی در خانه اربابی با زیبائی برای کدبانوئی، زیبائی برای کارگری با زیبائی برای کارفرمائی، فقط بلحاظ انتزاعی (مجرد)    یکسان به نظر می رسد.

2
زیبائی بخشی از جادویش را از گذشته می گیرد

·         صدور احکام انتزاعی، به معنی دهن فراخ گشودن و هیچ نگفتن است، اگر به نیت عوامفریبی نباشد.

3
·        جستن بخشی از جادوی زیبائی و یا حتی کل آن در گذشته، از خلأ وخیم زندگی جوینده در زمان حال خبر می دهد.

4
·         انسان جامعه طبقاتی، در چنگ تضادهای چرکین و اندوهبار، یا باید زیبائی را در آینده بیابد، معنی کند و جامه مشخص بپوشاند و یا در گذشته جستجو کند، از صافی های متعدد بگذراند، بخش های ناخوشایند آن را عبور دهد و دور بیندازد و بخش دلپسند و مقبولش را برای خودفریبی و تسکین خاطر خراب خویش، در ذهن خود، در عالم خیال، بازتولید کند.

5
زیبائی بخشی از جادویش را از گذشته می گیرد

·        حق از این نظر و فقط از این نظر با هرمان هسه است، که طبقات اجتماعی بی فردا و بی دورنما، بخش مهمی از جادوی زیبائی را در گذشته می یابند و در نشست با دوستان خویش بیمار واره نشخوار می کنند.

6
·         علی اکبر صابر روانشناسی طبقات ارتجاعی را در ابیات زیر بر زبان می راند:

اوندا کی اولاد وطن خام ایدی
آخ نجه کیف چکمه لی ایام ایدی

ایندی جماعت اله بیل جین دیلر
جین نه دی، شیطان کیمی بی دین دیلر

چه خوش ایامی بود،
وقتی که مردم خام و خر بودند!

اکنون اما اجنه آسا شده اند،
اجنه که سهل است، ابلیس آسا شده اند.

7
زیبائی بخشی از جادویش را از گذشته می گیرد

·        نومیدی و نیهلیسم (پوچیگرایی) طبقات اجتماعی ارتجاعی، نتیجه بی دورنمائی و بی فردائی تاریخی آنها ست.

8
·        حکم هرمان هسه، اما در مورد توده مولد و زحمتکش صادق نیست:
·        چون گذشته طبقات اجتماعی تحت استثمار و ستم، رنگ و بوئی دیگر دارد.
·        گذشته این طبقات اجتماعی، نه مقبول است، نه شادی بخش و نه قابل یادآوری:

الف
·         تداعی گذشته رعایا، صدای دلخراش غل و زنجیر بردگی را به خاطر خسته آنها خطور می دهد و زخم خون چکان تازیانه را.

ب
·        گذشته پرولتاریا، سرواژ است، نظام ارباب ـ رعیتی است با وابستگی به زمین اربابان فئودال و یکسانی بی شرمانه با گاو و گاوآهن.

9
·        از این رو ست که این طبقات، تمامت جادوی زیبائی را در آینده می جویند، نه در گذشته.
·         در آینده ای که خود باید ـ به مثابه سوبژکت جامعه و تاریخ ـ در گذر از هفت خوان رستم بسازند.

10
·         این طبقات تحت استثمار و ستم، اگرچه مالک چیزی جز زنجیرهای خونین خویش نیستند، ولی توسعه قانونمند و سد ناپذیر نیروهای مولده جامعه بشری را و دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی را به مثابه یاور عینی و وفادار خویش، به همراه دارند.

11
·         خوش بینی تاریخی و امید قانونمند طبقات تحت استثمار و ستم از شفق سرخ فردا استخراج و انتزاع می شود.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر