پروفسور
دکتر هورست هولتسر
فصل هشتم
علوم
اجتماعی / جامعه شناسی
برگردان
شین میم شین
فصل
هشتم
بخش
سوم
کاپیتالیسم
به مثابه نقطه پایانی تاریخ بشریت
هربرت
اسپنسر
پیشکش
به
آصف
رزم دیده
(۱۳۱۷ـ
۱۳۶۷)
در
اردبیل به دنیا آمد.
در اوین به دار آویخته شد.
هربرت اسپنسر (1820 ـ 1903)
از فلاسفه بورژوائی واپسین
جامعه شناس انگلیسی
مؤسس تئوری اوولوسیون
از پیشقراولان
سوسیال ـ داروینیسم
·
هربرت اسپنسر در همان سال به دنیا
آمده بود که فریدریش انگلس.
1
·
دایرة المعارفی خود آموخته از علوم
طبیعی و فلسفه بود.
·
معلم خصوصی، مهندس راه آهن و پس از
به نصیب بردن ارثیه ای، نویسنده ی علمی.
2
جورج الیوت (ماری آن اونس)
(1819 ـ 1880)
نویسنده، مترجم، ژورنالیست انگلیسی
·
از دوستان جورج الیوت (ماری ان
اونس) و سنت میل.
·
(کلرمن، «هربرت اسپنسر» در «کلاسیک های تفکر
سوسیولوژیکی»، ص 159)
3
·
اسپنسر در انگلستان ـ به مثابه مهد
توسعه «کلاسیک» کاپیتالیسم و طبقه بورژوازی ـ به دنیا می آید.
4
·
توسعه کاپیتالیسم در انگلستان در
قرن 15 بویژه با اقتصاد پشم، که مدیون مراتع و چراگاه های گوسفند بوده، با «غصب بی
رحمانه اراضی مولدین روستائی و دهقانان» شروع می شود.
·
(همانجا)
5
·
این غصب اراضی روستائیان در قرون
بعد توسط اشرافیت روستا و واحدهای به اصطلاح پیشاهنگ مزدور بورژوازی نوخاسته، به
طرز بی رحمانه ای ادامه می یابد.
·
این غصب بی رحمانه اراضی روستائیان،
لشکری از «پرولتاریای بی همه چیز» را راهی «پادگان های» کار روستاها و بویژه شهرها
می سازد.
·
(همانجا)
6
·
پس از انقلاب شکوهمند (1688)،
«سودجویان زمیندار و سرمایه دار» زمام امور را به دست می گیرند.
·
بدین طریق، «آزاد سازی» سیل
کارگران مزدبگیر آتی شدت می یابد.
·
ببرکت استثمار کلیسائی، استعماری،
بانکی و مالیاتی، سرمایه هنگفتی برای سرمایه گذاری تشکیل می شود.
·
(همانجا، ص 751)
7
·
در نتیجه، گسترش غول آسای
مانوفاکتور ها و صنایع بزرگ صورت می گیرد.
8
·
در اواسط قرن 19 وقتی که سیطره
اقتصادی و سیاسی در دست باندهای زیر متمرکز می شود، گسترش غول آسای مانوفاکتور ها
و صنایع بزرگ به نقطه اوج تعیین کننده ای می رسد:
الف
·
در دست به اصطلاح «تجار آزاد»
(جانیان و غاصبان بی قید و بند با کشتی های بی نام و بی نشان)
ب
·
«مردان منچستر»
ت
·
«کارخانه داران»
·
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 8، ص 342)
9
·
این باندهای جانی و غاصب، پس از غلبه
و قبل از همه با لغو «قانون غله» (1846)، به شالوده «جمهوری بورژوازی» بدل می
شوند.
·
(همانجا، ص 343، 336)
10
·
این «جمهوری بورژوازی» که بنظر
مارکس و انگلس، با مناسبات اجتماعی حاکم در انگلستان، دقیقا یکسان است، «حرکت سرمایه ی قبل از همه، رها گشته از قید و
بند های سیاسی، ملی و مذهبی» را تضمین می کند.
·
(همانجا، ص 342)
11
·
سرمایه ای که از شروع انباشت اولیه،
«از فرق سر تا نوک انگشتان پاهایش، از همه منافذش (سوراخ ـ سنبه هایش) وجودش، چرک
و خون و کثافت بیرون می زند» به همه چیز پیرامون خود حمله می برد.
·
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 23، ص 788)
12
·
مارکس و انگلس به همین دلیل در
همین «جمهوری بورژوازی»، «میدان نبرد تعیین کننده میان سرمایه داران صنعتی و
کارگران صنعتی» را می بینند.
·
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 8، ص 209، جلد 1، ص 570)
13
·
کارگران صنعتی برای مقابله با
سرمایه، به مثابه «دشمن نیرومندتر گشته خویش»، جنبش چارتیستی را، سندیکاهای کارگری
را و اولین بین الملل انجمن های کارگری را سازمان می دهند و مبارزه سیاسی خود را ـ
قبل از همه ـ در زمینه های زیر متمرکز می سازند:
الف
·
حق انتخابات عمومی
ب
·
10 و یا 8 ساعت کار در روز.»
·
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 8، ص 344، جلد 23، ص 315،
·
آبندروت، «تاریخ اجتماعی جنبش
کارگری اروپا»، ص 34، 51)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر