۱۳۹۴ شهریور ۱۱, چهارشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (166)


جمعبندی از
مسعود بهبودی



در اینجا تحلیل درستی از استالین به عمل نیامده.

1
این «تحلیل»
شتابزده و دست و پا شکسته و قر و قاطی است.

2
ای کاش این مسائل به طرز دیگری توسط پدران ما حل می شدند
و نه با تبعید و ترور و توهین و تخریب و غیره.

3
استالین
 ولی 
علیرغم مشکلات و اشتباهات و کوته بینی ها و بی سوادی ها
انقلابی تر
از همه مخالفین رنگارنگ
 در میان همرزمان خود
بوده است. 

 من شخصن این هجویات را باور نمی کنم،
شما چتور (چطور)؟
فاطمه هاشمی
حرف هائی داریم که علنی می کنیم
 
اولا
برادر
چطور درست است و نه چتور.
طور با تور دو چیز کاملا متفاوتی اند.

ثانیا
این حرف ها را باید با توجه به وضع موجود
در کشور عه هورا
تحلیل کرد.

ثالثا
طبقه حاکمه مار هفت خط و خالی است
و برای حفظ حاکمیت طبقاتی خود
و
امتیازات رنگارنگ خود
می تواند حتی هلموت کل ها را رسوا کند 

 حریف عیرانی
گاندي خطاب به همسرش چه زيبا نوشت:

خوبِ من ، هنر در فاصله ها ست
زياد نزديک به هم مي سوزيم
و زياد دور از هم ، يخ مي زنيم .

گاندی بهتر بود
به جای فلسفه بافی
 زنش را طلاق دهد
و او را از شر خود خلاص سازد.

گاندي
 تو نبايد آن کسي باشي که من مي خواهم،
و من نبايد آن کسي باشم که تو مي خواهي.


چرا، گاندی جون؟
چرا نباید ضعیفه شوهری داشته باشد که دلخواهش باشد؟
خودت چرا نباید جانانی داشته باشی، که دلخواهت باشد؟

گاندي
 کسي که تو از من مي خواهي بسازي،
يا کمبودهايت هستند يا آرزوهايت.


این دیگر چه جفنگی است، گاندی جان؟

1
اولا ضعیفه قصد ساختن کسی از کسی ندارد.

2
ثانیا کسی از کسی کسی نمی سازد
و نمی تواند هم بسازد.

3
چون هر کس هویت خاص خود را دارد.

4
دد و دیو را شاید بتوان
بسته به 
«کمبودها و آرزو های خود»
مانی پولیزه کرد،
بنی آدم را اما هیچگاه و هیچ جا نمی توان.

5
بنی آدم در شبکه بغرنجی از مناسبات متنوع
آن می شود که می شود.

6
آدم سازی از آدم ها کاری زمانگیر و شاق و دشوار است.

گاندي
 من بايد بهترين خودم باشم براي تو.
و تو بايد بهترين خودت باشي براي من .


اینهم توهمی بیش نیست، گاندی.

1
کسی که خود را بهترین برای کسی دیگر می سازد،
عملا از فردیت و خودیت و هویت حقیقی خود
تهی می شود.

2
این به معنی مانی پولیزاسیون داوطلبانه خویشتن است.

3
این به معنی تخلیه خویشتن از خویشتن
و پر کردن خویشتن با دیکری است.

4
چنین کسی کمتر از عروسکی است که
از کاه پر کرده باشند.
چون عروسک کاهی
حداقل از کاه است.
هویت خاص خود را دارد.
اما کسی که بهترین برای دیگری است،
از خود تهی است.

گاندي
 خوبِ من ، هنرٍ عشق در پيوند تفاوت ها ست،
و معجزه اش ناديده گرفتن کمبودها 


گاندی
بیا و دست از سر ما بردار.
ما را اراذل رنگارنگ
با این جفنگ عشق کشتند.

1
تو هم مثل اینکه دو زاری ات کج و کوله است:
ظاهرا حرف یک ثانیه قبلت را
فراموش می کنی و ضد همان را به خورد ضعیفه می دهی.


2
مگر قرار نبود که ضعیفه  
بهترین برای تو 

باشد؟
بهترین برای تو یعنی چی، گاندی؟
پس حفظ تفاوت ها و کمبودها چی می شوند؟ 

 ما هم گاندی پریمی داشتیم
که از شهری به شهری می رفت و جفنگرانی می کرد:
در عر ده بیل می گفت:
ـ با گوش خود شنیدیم ـ
اخلاق اسلامی مقدم بر اقتصاد است.
یک ثانیه بعد می گفت:
ما از حق خود به تراختور اتمی
یک قدم هم عقب تر نمی رویم.

 
او هم از فرط حواس پرتی
بسان تو
خیال می کرد که تراختور،
اخلاق است.
و ضمنا اخلاق اسلامی است.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر