دکتر
ورنر سپمن
دفاتر
مارکسیستی نوامبر 2010
برگردان
شین میم شین
18
·
اینها همه «طرف دیگر» مدال سیطره اجتماعی
تفکر ابزاری و راسیونالیته بهره وری انتزاعی اند.
19
·
بازار پر رونق با دورنمائی پدید
آمده است که در آن در آلمان فدرال سالانه 20 تا 25 میلیارد یورو مورد بهره وری
قرار می گیرد.
20
·
در این میدان کسب و کار در کنار
فالچی ها و کف بین های کاملا معمولی، عجوزه ها، ساحران، جادوگران و شفابخشان روحی
وول می خورند.
21
·
قفسه و ویترین کتابفروشی ها از
ادبیات مربوطه لبریزند و حتی به گروه های غیبگوئی، تاروت (ورق های فال بینی)،
آنتروپوزوفی (دارا بودن به معارف فراحسی)، اسپیریتوئالیسم و اخترشناسی طبقه بندی
شده اند.
22
·
بدین طریق معلوم می شود که سمتگیری
های ایزوتریکی دیگر پدیده های گروه های حاشیه ای صرف نیستند، بلکه به قول سینزر «بطور روز افزونی در زندگی روزمره ی مردم»
رخنه می کنند.
23
·
آمار و ارقام موجود، فاجعه را روشن
تر و واضح تر نشان می دهند:
الف
·
10
تا 15 در صد جمعیت آلمان را می توان جزو اسپیریتوئالیست ها قلمداد کرد که برای
عملیات ایزوتریکی آغوش بازی دارند.
ب
·
20
در صد زنان آلمان جزو این دسته اند.
ت
·
در جوار «جویندگان معنا برای
زندگی» که بلحاظ ایزوتریکی فعالند، خیل عظیمی از افرادی صف کشیده اند که بطور
منفعل نسبت به این نوع عملیات و موضعگیری ها به نظر تأیید می نگرند.
پ
·
اگر خرافات «عادی» را هم در مد نظر
داشته باشیم، 68 در صد جمعیت آلمان به سمتگیری های مبتنی بر سحر و جادو،
اخترشناسی، چیزهای ماورای حسی، اوکولیسم و
سمتگیری های فراحسی باور دارند.
·
(اوکولیسم به آموزش مربوط به قوای ماورای حسی حدسی و
غیرقابل توضیح با قوانین طبیعی اطلاق می شود. مترجم)
ث
·
کالاهای عرضه شده ی ایزوتریک بطرز
روزافزونی در ساختارهای سازمانی در فرم فرقه های مذهبی «مصرف می شود.»
ج
·
مدارس عالی مردمی (فولکس هوخ شوله)
نیز از دیرباز دوره های آشنائی با «کارهای انتقال انرژی و شعور»، «نوسان» و
«مقدمات فال بینی بکمک ورق های بازی» عرضه می کنند.
ح
·
مدیران برجسته شرکت ها و کارخانه
ها و سیاستمداران نامدار نیز به هنگام اتخاذ تصمیمات مهم از مشاورات اخترشناسان و
غیبگویان بهره مند می شوند.
24
·
آنچه که انسان ها از سر بیچارگی می
جویند، اگرچه به دارائی مذاهب تعلق دارند، ولی هسته مذاهب را تشکیل نمی دهند:
الف
·
اینجا از خودشناسی و یقین یابی،
تکیه گاه عاطفی و ذهنی در جهانی لگام گسیخته و مهارناپذیر سخن در میان است.
ب
·
انسان ها به دنبال دورنمائی برای
زندگی خویش می گردند،
·
زیرا الگوهای سمتگیری سنتی به طرز
روزافزونی بی اعتبار گشته اند و دیگر قابل استفاده نیستند.
ت
·
انسان ها از فرط بیچارگی بطرز
روزافزونی به «خود مطلوب سازی» پسیکولوژیکی (روانی) پناه می برند، تا بلکه از عهده
مطالبات عصب سوز روزمره برآیند.
·
مطالباتی که به خطر از دست دادن
سمت و شغل مربوط می شوند و از فقدان دورنمائی مطمئن برای زندگی حکایت می کنند.
پ
·
انسان ها به نیت دستیابی به این
چیزها به مذاهب نیز روی می آورند.
ث
·
مذاهب اما بیشتر اوقات، بمثابه
پاره سنگ هائی تلقی می شوند که بی پناهان برای بنای خانه روحی خویش به خدمت می
گیرند و چه بسا، همتراز با چیزهای دلبخواهی و قابل تعویض دیگرند و براحتی می
توانند بوسیله کالاهای ایزوتریکی جایگزین شوند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر