(320 ـ 398)
(942 ـ 1020)
تحلیلی از
شین میم شین
شاهنامه
آغاز
کتاب
بخش ششم
گفتار
در آفرینش ماه
چراغ
است مر تیره شب را بسیچ (ساز و برگ)
به
بد تا توانی تو هرگز مپیچ
·
معنی تحت اللفظی:
·
ماه در ظلمات شب،
بسان چراغ است.
·
حتی الامکان سعی
کن که از کار بد پرهیز کنی.
·
فردوسی اکنون به آفرینش
ماه می پردازد.
·
برای آشنائی با جهان
بینی حکیم طوس، به هیرارشی (سلسله مراتب) موضوعات
او نظری می افکنیم:
بخش
۱
آغاز
کتاب
بخش
۲
ستایش خرد
بخش
۳
گفتار
اندر آفرینش عالم
بخش
۴
گفتار
اندر آفرینش مردم
بخش
۵
گفتار
اندر آفرینش آفتاب
بخش
۶
در آفرینش ماه
بخش
۷
گفتار
اندر ستایش پیغمبر
بخش
۸
گفتار
اندر فراهم آوردن کتاب
بخش
۹
داستان
دقیقی شاعر
بخش
۱۰
بنیاد
نهادن کتاب
بخش
۱۱
در
داستان ابومنصور
بخش
۱۲
ستایش
سلطان محمود
·
بی دلیل نیست که
سلطان محمود، حاضر به پرداخت پشیزی دستمزد بابت زحمات سی ساله حکیم نشده و فقها تکفیرش
کرده اند و حتی جنازه حکیم را به قبرستان مسلمانان راه نداده اند.
·
حکیم با ستایش از
خرد آغاز به کار می کند.
·
بعد به آفرینش عالم
و سپس به آفرینش آدم می پردازد.
·
بعد به آفرینش عناصر
طبیعی می رسد:
·
نخست از آفتاب سخن
می گوید و بعد از ماه.
·
در نهایت به نبی
الله و ظل الله گریز می زند.
1
چراغ
است مر تیره شب را بسیچ
به
بد تا توانی تو هرگز مپیچ
·
حکیم برای ماه
نیز فونکسیونی تعیین می کند:
·
فونکسیون ماه
روشن کردن شب تیره بسان چراغ است.
·
می توان گفت که حکیم
برای عناصر طبیعی هدف و آماج تعیین می کند.
·
او به احتمال قوی،
این هدفگذاری را ناشی از خداوند خرد می داند و به احتمال بسیار ضعیف از ساختار کره
ماه.
·
دیالک تیکی ساختار
و فونکسیون
·
حکیم در هر صورت
میان تله ئولوژی و تله ئونومی سیر می کند:
الف
·
تله ئولوژی آموزش ایدئالیستی است که پدیده های تطبیق،
هدفخوانی و آماجگرائی سیستم های آلی را بطرز آنتروپومورفی (تکوین انسانی) جامه عرفان می پوشاند.
·
به هدفگذاری معنوی از قبل مقدر برای چیزها، روندها،
سیستم ها و غیره جهان مادی اعتقاد دارد و لذا ساختار و توسعه واقعیت را نه بطور علی (علت و معلولی)، بلکه
بطور غائی توضیح می دهد.
·
یعنی نتیجه مشیت ایده غیرمادی هدفگذار (مشیت الهی) می داند.
·
تله ئولوژی بطور عینی توجیه کننده جهان بینی مذهبی است.
ب
·
تله ئونومی واژه ای
یونانی است.
·
تله ئونومی به طرز توضیح علمی رفتار آماجگرا و هدفخوان
سیستم های ارگانیکی (آلی) اطلاق می شود.
·
مفهوم «تله ئونومی» از سوی پیتن
درای (رفتار و تکامل 1958 میلادی) برای نشان دادن مکانیسم های تنظیمگر
سلولی که بواسطه قانونمندی های عینی تعیین می شوند، بکار رفت.
·
این مفهوم آگاهانه انتخاب شده بود تا ضد تله ئولوژیکی
بودن خود را عیان سازد.
ت
·
توضیح تله ئولوژیکی از مکانیسم های تنظیمگر تفسیر
غیرعلمی و ایدئالیستی ارائه می داد.
پ
·
مفهوم «تله ئونومی» در سال 1961 میلادی بوسیله بسیاری از
زیست شناسان در سمپوزیوم کلد اسپرینگ هابور بطور
موفقیت آمیزی مورد استفاده قرار گرفت.
ث
·
این مفهوم نه فقط میان زیست شناسان، بلکه همچنین در ادبیات
فلسفی بسرعت رواج یافت.
·
پیوندهای تله ئونومیکی، به مجموعه ای از پیوندهای علی (علت و معلولی) اطلاق
می شود که بطور ضرور و یا در وحدت دیالک تیکی ضرورت و تصادف بصورت سیکلی (دایره
وار) با یکدیگرپیوند یافته اند و رفتار آماجگرا و هدفخوان سیستم های ارگانیکی را
مقدر می سازند.
·
مراجعه کنید
به تله ئولوژی، تله ئونومی در تارنمای
دایرة المعارف روشنگری
3
چو
سی روز گردش بپیمایدا
شود
تیره گیتی، بدو روشنا
·
معنی تحت اللفظی:
·
در اثر گردش سی
روزه ماه، جهان تیره روشن می شود.
4
پدید
آید آنگاه باریک و زرد
چو
پشت کسی کاو غم عشق خورد
·
معنی تحت اللفظی:
·
پس از سی روز، به
شکل هلال طلوع می کند.
·
شبیه پشت کسی که
غم عشق خورده باشد.
·
·
حکیم، هلال ما را
به انسان خمیده قامت تشبیه می کند.
·
ماه را هومانیزه
می کند.
·
آن سان که به
عاشق خمیده پشت از غم عشق، شباهت پیدا می کند.
·
در همین تصور و
تصویر حکیم، از ناتورالیسم او پرده برمی افتد.
·
از عشق او به
طبیعت مادر و عناصر طبیعی.
·
قضیه همیشه از
همین قرار است:
·
هومانیسم همیشه دوشادوش
ناتورالیسم می رود.
·
کمونیسم هم تجسم دیالک تیک ناتورالیسم و هومانیسم است.
·
مراجعه کنید به سوسیالیسم
به جای بربریت در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
5
چو
بیننده دیدارش (رویش) از دور دید
هم
اندر زمان، او شود ناپدید
·
معنی تحت اللفظی:
·
وقتی تماشاگر،
چشمش به هلال ماه می افتد، در دم نا پدید می شود.
·
حکیم به احتمال
قوی دلیل فرم های مختلف کره ماه در عرض سی روز (یک ماه) را نمی داند.
·
به همین دلیل این
پدیده و روند و روال ماه را استه تیزه می کند.
·
یعنی توضیح هنری از
آن می دهد و نه علمی.
·
قضیه همیشه از
همین قرار است:
·
وقتی پای خرد در
توضیح پدیده ای می لنگد، در و پنجره به روی هنر و استه تیک باز می شود.
·
هگل به همین دلیل،
پس از توسعه خرد (فلسفه)، برای هنر و استه تیک دیگر جائی در جامعه نمی بیند و
فاتحه ای بر آن می خواند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر