۱۳۹۴ خرداد ۱۰, یکشنبه

دموکراسی؟ سخن از کدامین دموکراسی است؟ (11)


ولادیمیرو گیاچی
 برگردان  یدالله سلطانپور

بخش چهارم
کودتای آمریکائی و «حکومت نظامی در مقیاس جهانی»

1
کودتای آمریکائی

 ژان پل فیتوسی (1942)  
اقتصاد دان فرانسوی
تونسی اصل

1
·        ژان پل فیتوسی ـ اقتصاددان فرانسوی، رئیس مرکز بررسی مسائل اقتصادی فرانسه (او. اف. سی. ای) ـ حمله به اصطلاح «گلوبالیزاسیون» بر دموکراسی را بمثابه «عمل مشترک ایالات متحده و اتحادیه اروپا برای نابودی بدون خونریزی و صلح آمیز دموکراسی» می نامد.
·        (ژ. فیتوسی، «دموکراسی و بازار»، 2005)

2
·        او بر این باور باطل و مضحک است، که اگر «بازار» را قانع کند، که دموکراسی برایش سودمند و مفید است و «سرمایه داری تنها ببرکت دموکراسی خواهی و نه ببرکت دموکراسی ستیزی جان سالم از مهلکه بدر برده»، این روند متوقف خواهد شد.

3
·        ما به توهمات مقدس او دست نمی زنیم.
·        اما با شروع قرن، این «عمل برای نابودی بدون خونریزی و صلح آمیز دموکراسی» ابعاد  دیگری گرفته است.

4
·        فاکت های کلیدی در این باره را سال های 2000 و 2001 میلادی در اختیار جهانیان گذاشته است.

5
·        در نوآمبر سال 2000 میلادی، به حکم عالی ترین دادگاه ایالات متحده آمریکا، جلوی بازرسی و کنترل تعداد آرای داده شده در فلوریدا گرفته شد و جرج بوش به عنوان رئیس جمهور قلمداد شد، اگر چه او بازنده ی این انتخابات بود.

6
·        برای فهم قضیه باید به پیشگفته های خود مراجعه کنیم:
·        این رویداد به معنی تقدیس طرح «دموکراسی بمثابه متد و روش» صرف بود.

7

·        کولین کروچ گفت:      
·        «ظاهرا احساس مسلط مبتنی بر این بود که باید نتیجه ای ـ نتیجه صرفی ـ اعلام شود، تا اشرار، برگزیده و منتخب دوباره مردم جا زده شوند و این امر بمراتب مهمتر از تشخیص این واقعیت امر بود، که اکثریت مردم به کی رأی داده و انتخابش کرده است.»
·        (کراچ، همانجا، ص 16)

8
·        از کله حزب دموکرات ایالات متحده ـ در هر حال ـ باید این حقیقت امر گذشته باشد که در واقع، اگر هدف تضمین کارکرد مکانیسم موجود است، اگر مسئله فقط تأمین «کارآئی سیستم» است، آنگاه همان بهتر که انتخابات تقلب آمیز باشد، تا اینکه تضادهای اجتماعی شعله ور شوند و ثبات مملکت به خطر افتد و خدا نکرده توده های کوچه و خیابان بسیج شوند.

9
·        نکته اصلی و نو، اما این است که جلوگیری از شمارش مجدد آراء به معنی زیر پا گذاشتن قواعد حداقل دموکراسی است.

10
·        جیمز گالبرایت، در کنفرانس سال 2005 می گوید:
·        «آماج اصلی مبارزه در راه حقوق شهروندی باید امروز این باشد، که حق انتخابات عمومی دوباره برسمیت شناخته شود، آرای داده شده بدون دوز و کلک و تقلب شمرده شوند و بازرسی و کنترل امکان پذیر گردد.»
·        (گالبرایت، «ریوایول»   (7.6.2005

ادامه دارد.

۱ نظر: