۱۳۹۴ فروردین ۲۶, چهارشنبه

دایرة المعارف بورژوائی واپ‍سین (۲۷۵)



پروفسور دکتر هانس یورگ  سندکولر
 فصل هفتم
ماتریالیسم 
برگردان شین میم شین

بخش ششم
ماتریالیسم و علوم طبیعی در قرن ۱۹  
ادامه
۳۸
·      پیوند علمتصویر معرفتی ـ تجربی ـ رئالیستی و اجتماعی ـ اگزوتریکی نوین با اقدامات عملی اجتماعی و سیاسی علمای علوم طبیعی را می توان در اثر رودولف ویرشو راجع به نقطه نظرات طب علمی در سال ۱۸۴۶ به وضوح دید:
·      طب علمی در «سه مرحله» پیشرفت بر فلسفه ای که «بی اعتنا به طبیعت بوده»، چیره گشته و «برگشت  آن فلسفه به طبیعت را از طریق انحلال آن، امکان پذیر ساخته است.»

·      (ایزوتریک در آن زمان به رشته فلسفی ئی اطلاق می شد که منحصر و محدود به خواص بود.
·      ضد ایزوتریک، اگزوتریک بوده که درش به روی عموم مردم باز بوده است. مترجم) 

۳۹
·      طب مبتنی بر علوم طبیعی با سمتگیری اجتماعی (همانطور که عنوان مجله هفتگی تحت مدیریت ویرشو و لوی بوشر نشان می دهد)، بر آن بوده که نه «رفرم طب» و نه «نهادهای دموکراتیک» (همانطور که در سال ۱۸۴۸ در مطلبی تحت عنوان «رادیکالیسم و ترانس اکسیون» (افراطیگری و معامله کلان) فرمولبندی شده)، بدون رفرم بهداشت به نفع بیماری هائی که «طبقات زحمتکش» دچارشان هستند، امکان ناپذیر نیستند.

۴۰
·      با توجه به ذلت توده ای پرولتاریا، «حیرت انگیز نیست که مهمترین طرفداران دموکراسی و سوسیالیسم را پزشکان تشکیل می دهند.»
·      «پزشکی علمی اجتماعی است»

۴۱
·      نتیجه گیری های نهایی به عمل آمده از سوی علمای علوم طبیعی ضمنا از از نزدیکی میان طرح علمی ـ تجربی (طرح علمای علوم تجربی) و سیاست مبتنی و محدود به تحول اوولوسیونی ـ رفرمیستی پرده برمی دارد:
·      «سیاست هم چیزی جز طبابت در مقیاس بزرگ نیست.» 

۴۲
·      در این توسعه علوم طبیعی از «ماتریالیسم»، بلحاظ اسلوبی و نظری (متدئولوژیکی ـ تئوریکی)، حرفی در بین نیست.

الف
·      ماتریالیسم فقط بلحاظ ایده ئولوژیکی و سیاسی مطرح می شود و اینجا نگرانی بورژوازی علاقه مند به روشنگری،  ولی متنفر از انقلاب در بین است. 

ب
·      گزارش بیست و پنجمین گردهمایی طبیعت پژوهان و پزشکان آلمانی در سال ۱۸۴۷ از رابطه ایده ئولوژی بورژوائی و بورژوائی ترقی خواه با رئالیسم علمی ـ طبیعی (رئالیسم مبتنی بر علوم طبیعی) و آنتی ماتریالیسم (ماتریالیسم ستیزی) اجتماعی و سیاسی پرده برمی دارد:
·      «علوم طبیعی به دلیل ریشه دواندن در زمین رئالیستی و به دلیل نفوذ عمیق در زندگی عملی» معتبر است و «تضمینی مطمئن بر آزادی روحی و استقلال از ماتریالیسم منافع» است.

ت
·      پس از «مشاجره بر سر ماتریالیسم»، در سال های ۵۰ قرن نوزدهم، این قضاوت ایده ئولوژیکی سبب می شود که علمای طبیعی ماتریالیست بدون چون و چرا از ماتریالیسم به مثابه پیامد ممکنه علوم طبیعی دوری جویند. 

·      مراجعه کنید به مشاجره بر سر ماتریالیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پ
·      ویرشو در سال ۱۸۶۳ در سخنرانی اش در انجمن طبیعت پژوهان، از ماتریالیسم کذائی علوم طبیعی امروزین دم می زند.

ث
·      در این جور تأملات، کمترین اعتنائی به تفاوت ماتریالیسم و ایدئالیسم در رابطه با مسائل اساسی تعیین کننده زیر نمی شود:

۱
·      در رابطه با اصل «قابل شناخت علمی بودن» واقعیت عینی 

۲
·      در رابطه با «مطمئن بودن شناخت علمی»

ج
·      هم کردوکار علمی که نشاندهنده ی پیشرفت های معرفتی و موفقیت های علوم بوده (و بکمک معیارهای تجربی تصدیق، قابل اندازه گیری بوده) و هم اطمینان علما به تشکیل علمتصویر اوپتیمیستی (خوشبینی) منجر می شود.

۴۳
·      در این زمان فقط تئوریسین های ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی بوده اند که مفهوم علم «مثبت» را در مد نظر قرار داده اند و کشف راه حل نوین برای نظریات زیر را وظیفه و تکلیف خود دانسته اند:

الف
·      راه حل نوین برای نظریه سرمشق فرانسیس بیکن 

ب
·      راه حل نوین برای نقد ایده ئولوژی دستو تریسی 

ت
·      راه حل نوین برای اثبات  شناخت کانت 

۴۴
·      همراه با هوبس باوم می توان در رابطه با عصر علم «مثبت» گفت:
·      «خودخواهی و خودخشنودی نمایندگان علم «مثبت» به مثابه خط فکری عنقریب چشمگیر بوده است.» 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر