الله شادی کنندگان را دوست ندارد.
برای پشت کردن به این باور اهریمنی
برایم همین یک آیه کافی است.
جهانشاه
· جهانشاه و شرکاء عملا مشغول مبارزه سیاسی اند و
مبارزه سیاسی از هر نوع، در هر لفافه و تحت هر بهانه و دستاویز، چیزی جز مبارزه
طبقاتی نیست.
· مسئله فقط این است که جهانشاه و شرکاء در سنگر
کدامین طبقه اجتماعی و بر ضد کدام طبقات اجتماعی مبارزه می کنند.
· کشف ماهیت این مبارزه سیاسی تحت لوای دروغین اسلام ستیزی یکی از وظایف مهم روشنگری علمی و
انقلابی است.
۱
الله شادی کنندگان را دوست ندارد.
برای پشت کردن به این باور اهریمنی
برایم همین یک آیه کافی است.
· بهانه و دستاویز جهانشاه و شرکاء جهت عوامفریبی،
آیه ای از قرآن کریم است.
· اصولا از هر مذهبی و حتی از هر مسلکی می توان آیه
ای، حدیثی، روایتی، سندی، جمله ای پیدا کرد و همان را بهانه ای برای محکوم کردن آن
قرار داد.
· قرآن و هر کتاب آسمانی کذائی اما هزاران آیه تشکیل
می یابد که چه بسا ضد و نقیض اند و حتی همدیگر را بی اعتبار، رسوا و خنثی می
سازند.
· جهانشاه و شرکاء هوشمندتر از آنند که از این
حقیقت امر بی خبر باشند.
۲
الله شادی کنندگان را دوست ندارد.
برای پشت کردن به این باور اهریمنی
برایم همین یک آیه کافی است.
· بر خلاف ادعای قلدرمنشانه جهانشاهان رنگارنگ از
راست افراطی تا چپ چپنمای قلابی برای پشت کردن به هر باوری آیه واحدی و حتی مجموعه
ای از آیات کافی نیست، ولی اگر شرایط عینی ایجاب کنند، به آیه و حدیثی حتی نیازی
نیست.
· کسانی که در خانواده های مذهبی بزرگ شده اند، از
این حقیقت امر بخوبی خبر دارند.
· آنها چه بسا حتی عیاشی های ضد اخلاقی پیامبر و
امامان را برای مادر و پدر مذهبی خویش رو کرده اند، ولی این تشبثات سبب نشده که
مادر و پدرشان در حقانیت باور خویش تردید کنند.
· پشت کردن بدان پیشکش.
· این اما به چه معنی است؟
۳
الله شادی کنندگان را دوست ندارد.
برای پشت کردن به این باور اهریمنی
برایم همین یک آیه کافی است.
· این قبل از همه بدان معنی است که مردم به مذهب
احتیاج دارند.
· و وقتی کسی به چیزی احتیاج دارد، حتی اگر آن چیز
را بزور از دستش بگیری، حریص تر خواهد گشت و بیشتر به دنبال آن خواهد گشت.
· یکی از خریت های بزرگ آنارشیست ها تحت رهبری مثلا
ماخنو در روسیه هم همین بوده است.
· پیدا کردن آیه ای و یا بهانه ای برای آته ئیست
الکی، سطحی و کشکی کردن طرف مقابل.
۴
· بنی آدم که سهل است، هر حشره ای حتی به صورت مشخص
و با نیازهای مختلف و متنوع وجود دارد و می تواند وجود داشته باشد و نه به صورت
انتزاعی و عاری از هر نیاز.
· وقتی میمونی میوه شیرین آبداری را در دست میمون
دیگر می بیند، به نیت خوردن حداقل بخشی از آن میوه، بدترین جاهای میمون توانگر را
لیس می زند و شپش هایش را تا دانه آخر به دقت می جوید.
· اگر کسی برای بنی آدم ویا بنی میمون محتاج،
هزاران آیه غیرقابل تردید هم نازل کند، باز هم نمی تواند، کشش مهارناپذیر او را به
چیز مادی و یا روحی و روانی مورد نیاز از بین ببرد.
۵
الله شادی کنندگان را دوست ندارد.
برای پشت کردن به این باور اهریمنی
برایم همین یک آیه کافی است.
· بنی آدم به شعور ـ خواه شعور حقیقی و خواه شعور
کاذب ـ به همان سان محتاج است که به نان و آب و خوراک و مسکن و بهداشت و پوشاک.
· درست به همین دلیل در همان قرآن کریم می خوانیم
که هر قومی به دین شاه خویش می گرود.
· شاه مظهر و نماینده اصلی و عالی طبقه حاکمه در
جوامع ماقبل سرمایه داری و حتی سرمایه داری است و طبقه حاکمه مالک بی رقیب وسایل
تولید مایحتاج مادی مردم است.
· مردم فاقد وسایل تولید مایحتاج مادی، برای نجات
از مرگ، مجبورند که گرده جسمی به یوغ طبقه حاکمه و ضمنا گرده روحی به یوغ ایده
ئولوژیکی همان طبقه حاکمه دهند.
۶
· محتوای اصلی تز عظیم موسوم به «درک ماتریالیستی
تاریخ» همین است.
· وابستگی اقتصادی ـ خواه و ناخواه ـ به وابستگی
ایده ئولوژیکی منجر می شود.
· دیالک تیک ماده و روح.
· دیالک تیک وجود و شعور.
· دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی.
· نقش تعیین کننده در این عالی ترین دیالک تیک هستی
بطور کلی و هستی اجتماعی از آن ماده و یا وجود و یا وجود اجتماعی است.
· این بدان معنی است که حوایج مادی دست در دست با
حوایج روحی و روانی و ایده ئولوژیکی می روند.
۷
· به همین دلیل از شلاق نان سخن می رود که حاوی
ضمنی شلاق ایمان است.
· طبقه حاکمه ای که وسایل تولید مادی ملتی را غصب و
غارت کند، ضمنا ایمان قلبی او را نیز با ایمان نوین مطلوب خویش جایگزین می سازد.
· وقتی امرای امپریالیستی از «تسخیر قلب و مغز» ملل
مغلوب مثلا در ماوراء النهر سخن می گویند، منظورشان در تحلیل نهائی همین تحمیل
ایده ئولوژی مطلوب خویش است.
· بدون روح و یا شعور، که مذهب فرمی از آن است،
وجودی نمی تواند وجود داشته باشد.
· شعور کهنه را فقط به شرطی و تحت شرایطی می توان
نفی کرد که بدیل بهتری برای آن عرضه شود.
· بدیل بهتری که شرایط عینی پذیرش آن پدید آمده
باشد.
· به همین دلیل شعور وارونه در فرم مذهب را فقط از
موضع طبقه کارگر می توان به چالش منطقی کشید و با جهان بینی علمی موسوم به
مارکسیسم ـ لنینیسم جایگزین ساخت.
· نفی بی بدیل و بی آلترناتیو مذهب در غیر اینصورت ـ
حتی به قول حریفی به نام داستایفسکی ـ به فاجعه می انجامد.
ادامه دارد.
اول کتاب را بخوان بعد قضاوت کن ، این سخن را مردم به قارون گفتند که این همه شادی مغرورانه نکن که خداوند (شادی کنندگان مغرور ) را دوست نداره . بعدش تو میخواهی ایراد از الله در بیاری کوچولو 😒
پاسخحذف