جمعبندی
از
مسعود
بهبودی
1
آره.
منظور
از عام و خاص همینه.
منظور
از جزء و کل هم همینه.
منظور
از درخت و جنگل هم همینه.
می
توان در کوبانی توقف کرد و از ماهیت توطئه
های بمراتب فجیع تر غافل ماند.
چرا
کوبانی و نه لیبی؟
چرا
کوبانی و نه افغانستان و یا سومالی و یا عراق و چچستان و اوکراین و الی اخر؟
کجا
بودند بعضی ها وقتی که بی کمترین دلیل عراق اشغال می شد،
لیبی
بمباران می شد و قذافی بسان چگوارا ترور می شد؟
کسی
که به جای دفاع از عام در خاص درجا می زند،
یا
عوام واره است و یا عوامفریب.
حقیقت
به صورت حقیقت کامل و تام و تمام حقیقت است
و
نه به صورت نیمبند و مثله و مخدوش
حقیقت
ضمنا عینی است و نه ذهنی
تا
طبقه حاکمه بسته به منافع کوتاهمدت و درازمدتش تعیینش کند
و
بشریت بشکن بزند و به سازش گاهی لری برقصد و گه کردی.
2
می
توان در منفرد و خاص غرق شد و عام را فراموش کرد.
می
توان در جزء گرد و خاک بپا کرد و کل را فراموش کرد.
می
توان واله درختی شد و جنگل را از یاد برد.
شهرهای
لیبی و سوریه و غیره سال ها ست که بدون کمترین دلیلی
با
خاک یکسان می شوند و میلیون ها کودک و زن و پیر و جوان آواره گشته اند.
در
فیس آباد و رسانه ای امپریالیستی قذافی و اسد و غیره ملعون تلقی می شوند و
عنگلابیون لیبییائی و سوری و غیره چه
گوارا جا زده می شوند
و
برای شان حتی از عربستان سعودی و اردن و غیره جیگرهای 13 ساله
برای جهاد نکاح ارسال می شوند.
حالا
همان ها
هم
داعش را می نوازند و با چگوارا مقایسه می کنند
و
هزاران فاشیست اروپائی را برای اجرای نقش های حتی انتحاری
روانه
داعشستان می کنند
و
هم ضمنا موذیانه شرایط فکری و پسیکولوژیکی و لوژیستیکی لازم را
برای
مداخله بشردوستان امپریالیستی از در عقب فراهم می آورند.
کسی
مخالف طرفداری از کوبانی و غیره نیست.
هدف
پرهیز از خریت و نهایتا طعمه لاشخوریت گشتن است.
3
بریده ای از «داستان یک شهر» از احمد محمود
سرهنگ مبشری است که برای همه پیام می فرستد.
فقط یک
کلمه.
- سکوت
صدای نگهبان تو راهرو می پیچد.
- ئی سر و صدا چیه؟
- ... نقطه خط خط ...
- چه خبرتونه!
- ... خط نقطه نقطه...
تیک تیک قطع می شود.
- ئی سر و صدا چیه؟
- ... نقطه خط خط ...
- چه خبرتونه!
- ... خط نقطه نقطه...
تیک تیک قطع می شود.
مهندس سیف پاسخ را می گیرد.
- درود!
- درود!
4
زمان و مکان هر دو ظرفند
و
مظروفی به نام ماده و یا واقعیت عینی دارند.
زمان چه ربطی به این چیزها دارد؟
5
فکر نیست.
شعور است.
فکر و یا اندیشه با شعور فرق دارد.
اندیشه یکی از عناصری است که در مقوله شعور
تجرید یافته است.
رابطه اندیشه با شعور مثل رابطه سرو است با
درخت.
درخت شامل صنوبر و سپیدار و نارون و غیره هم
می شود.
شعور هم به همین سان.
شعور
(bewusstsein )
شامل اشعار و قصص و حکایات و ضرب المثل ها و
عواطف و احساسات و شناخت عاطفی و تجربی و نظری و اوتوپی و خیالات و خرافات و مذاهب
و غیره هم می شود.
شعور حاکم در هر جامعه
شعور طبقه حاکمه ی آن جامعه است.
و توده چون با شعور خودش بیگانه است، خیال می
کند که
شعور خودش است.
.
شعور و یا روح عالی ترین مقوله فلسفی است
و قرینه دیالک تیکی ماده و یا وجود است:
دیالک تیک وجود و شعور
دیالک تیک ماده و روح
دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی
6
این تئوری دیگری است.
احتمالا با جهانتصویر رایج در آن زمان در
رابطه است.
با سیستم فلکی جهان
فلک در فلک.
فلک الافلاک
فلک دایره وار است و با پرگار در پیوند است.
خود پرگار می تواند خدا باشد
که به قول شما در مرکز افلاک قرار دارد.
7
کشور رها شده در عصر لولهنگ را چه به صنایع
هسته ای.
ثروت صدها هزارساله ملتی فلک زده بر باد می
رود
و
خطر آن هست که خود ملت هم به همراه آن بر
باد رود.
به داد ملت ایران مگر خدا برسد.
8
یک طرف این معادله درست است:
افزایش فقر.
طرف
دیگر این معادله اما قابل بحث است.
چون میلیونرها بلحاظ کیفی رشد می کنند و نه
بلحاظ کمی.
چه بسا کمیت آنها کاهش می یابد و میزان ثروت
آنها افزایش
9
اسکار وایلد
امروزه مردم قیمت هر چیزی (هر کالائی را) می
دانند
ولی از ارزش هیچ چیزی خبر ندارند.
10
کسانی که شکنجه می دهند و بازجوئی می کنند،
قبلا تربیت می شوند
و یقین
دارند که خادم حق و حقیقت اند.
فریب ظاهر آدم ها را فقط ساده لوحان می
خورند.
اینها را (و ساواکی ها را) طبقه حاکمه مسخ می کند و به خدمت می گیرد.
جرمی ایرن
فیلم هراس انگیزی تحت عنوان کافکا بازی کرده
است
که دیدنش برای درک این مسئله بسیار مفید است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر