سرچشمه:
صفحه فیسبوک بهمن
محصص
تحلیلی از ربابه
تأملی در کامنتی از میشله
مادری که دوباره بارداراست.
کودکی که زود بزرگ شده است
تأملی در کامنتی از میشله
مادری که دوباره بارداراست.
کودکی که زود بزرگ شده است
·
اگر حریف هنرمند جسوری راجع به این
اثر بهمن محصص ابراز نظر نکرده بود، من به نوشتن حتی کلمه ای راجع بدان خطر نمی
کردم.
·
تفاوت من با حریف این است که
کمترین بهره ای از هنرآگاهی به نصیب نبرده
ام.
·
اما در عوض رو دارم و همین دارائی ام
تنها هنری است که هر رهگذری هر روزه بطور روشن و مستقیم و یا بطرز مستور و غیر
مستقیم خاطرنشان می شود.
1
مادری که دوباره بارداراست.
کودکی که زود بزرگ شده است
مادری که دوباره بارداراست.
کودکی که زود بزرگ شده است
·
در مادر بودن و آبستن بودن تندیس تردیدی
نیست.
·
تردید در رابطه میان مادر و کودک
است.
·
شاید برهنگی کودک دلیلی بر این
برداشت حریف بوده باشد.
·
چون قاعدتا زنی پسرک برهنه یتیمی
را و یا بیگانه ای را بغل نمی کند.
·
رشد جسمی سریع کودک نیز که حریف در
این تندیس کشف و اعلام کرده، قابل تردید
است.
·
چون مادر تنومندی از این نوع می
تواند متناسب با اندام خود، کودک بزرگی داشته باشد.
2
پسری که می شود از عضلات دست و کتفش به این نتیجه رسید که
زودتر از سنش مرد شده است.
به قول یکی از دوستان
مثل کودکان کار است.
پسری که می شود از عضلات دست و کتفش به این نتیجه رسید که
زودتر از سنش مرد شده است.
به قول یکی از دوستان
مثل کودکان کار است.
·
اگر مجموعه کاراکترهای بهمن محصص
را در نظر گیریم، شاید عضله مندی اکثر آنها جنبه مشترک بارزشان باشد.
3
گردن برافراشته ی مادر نشان از
نگاهبانی، حفظ و حمایت کودک خود دارد.
گردن برافراشته ی مادر نشان از
نگاهبانی، حفظ و حمایت کودک خود دارد.
·
سر مادر بطرزی فوق العاده غیرعادی
به عقب چرخیده است.
·
او احتمالا خطری را و یا خانه ای
را تحت نظر دارد که در آن سوی درختان است.
·
استنباط حریف اما بطور منطقی درست
است.
·
هر مادر و پدری بطور جبری و غریزی
حافظ و حامی فرزند خویش است.
·
ولی این حقیقت امر در این تندیس
برجسته نیست.
4
لباس زن
هم می تواند نشان از فقر او باشد
و هم بعلت کشیده شدن زیر پستان و نشان دادن شکم لخت او
و نشانه ی دیگری از مادری او باشد.
لباس زن
هم می تواند نشان از فقر او باشد
و هم بعلت کشیده شدن زیر پستان و نشان دادن شکم لخت او
و نشانه ی دیگری از مادری او باشد.
·
این استنباط حریف هم استنباطی سوبژکتیو
است و نمی تواند بطور تجربی و منطقی و مستند اثبات شود.
·
سوبژکت دیگری می تواند بگوید که
دلیل پایین رفتن لباس زن، پای کودک است.
5
·
سوبژکتیویسم معرفتی یکی از ضعف های
دست و پاگیر روشنفکریت وطنی است.
·
در سوبژکتیویسم معرفتی به جای جستجوی
محتوای نظر (شناخت) در موضوع (اوبژکت) شناخت، یا خیالبافی لگام گسیخته صورت می گیرد
و به عنوان حقیقت جا زده می شود و یا دل و روده سوبژکتی در رابطه با موضوع شناخت،
مثلا مؤلف اثر مورد بحث، بیرون ریخته می شود.
·
مثلا به خود شاعر و یا تندیس ساز
بد و بیراه گفته می شود.
6
صورت زن پرداخت نشده.
صورت زن پرداخت نشده.
·
این نظر حریف درست است.
·
ولی هنرمند در این زمینه نمی تواند
تعمدی داشته باشد.
·
چون او سر تندیس را عمدا بطرزی
غیرعادی به عقب برگردانده است تا به تبیین حقیقت امر معینی بپردازد.
·
در این صورت امکان پرداختن به صورت
تندیس اصلا وجود ندارد.
7
صورت زن پرداخت نشده.
چون اینجا
ـ به صورت عمدی ـ
مادر بودن در این زن
به زن بودن و لطیف بودن
ترجیح داده شده است.
صورت زن پرداخت نشده.
چون اینجا
ـ به صورت عمدی ـ
مادر بودن در این زن
به زن بودن و لطیف بودن
ترجیح داده شده است.
·
این فراز از کامنت حریف، حاوی
ایرادات جدی زیر است:
الف
مادر بودن در این زن
به زن بودن و لطیف بودن
ترجیح داده شده است.
مادر بودن در این زن
به زن بودن و لطیف بودن
ترجیح داده شده است.
·
فرض کنیم این تندیس صورت می داشت.
·
چه تغییر تعیین کننده ای در آن، از
این نقطه نظر پدید می آمد؟
ب
·
آیا نشان دادن شکم و پستان تندیس دال
بر مادر و زن و لطیف بودن او نیستند؟
ت
·
عامل تعیین کننده در زمینه مادریت تندیس
نه صورت او، بلکه کودک و بارداری و پستان او ست.
·
پرداختن به صورت تندیس نمی توانست کمکی
در این زمینه باشد.
8
·
بهمن محصص، احتمالا به سفارش حریف
سیاهپوست ثروتمندی همین زن و کودک را در حالات مختلف تولید کرده و در جاهای مختلف
املاک او قرار داده است.
·
چرخش حیرت انگیز سر تندیس می تواند
دال بر فاجعه ای باشد که در پشت سرش رخ داده است و یا دال بر چیز معین و مهیب دیگری
باشد.
9
مردها
ـ با هر سن و سالی ـ
در مقابل مادر خود کودکی بیش نیستند
و بچه واره می شوند.
مردها
ـ با هر سن و سالی ـ
در مقابل مادر خود کودکی بیش نیستند
و بچه واره می شوند.
الف
·
رابطه مادر ـ پدر ـ فرزند، رابطه ی
غریزی ـ اجتماعی ـ عاطفی ـ روحی ژرف غول آسائی است که اولا دوجانبه و متقابل است.
·
یعنی همانطور که دختر و یا پسر بالغ
در هر سنی در مقابل مادر ـ پدر خویش طبیعتا کودک واره می اندیشد و رفتار می کند،
هر مادر ـ پدری نیز نسبت به دختر و یا پسر خود در هر سنی مادر ـ پدر واره می اندیشد
و رفتار می کند.
·
اتفاقا همین رفتار مادر ـ پدر، کفر
فرزندان شان را بالا می آورد.
·
اگر کسی به دلنوشته های نوجوانان ـ
چه دختر و چه پسر ـ نظر اندازد، بکرات متوجه این امر می شود.
ب
·
ثانیا رابطه مادر ـ پدر ـ فرزند، جنسیت
نمی شناسد.
10
دخترها با اولین عروسک بازی خود
مادر می شوند.
دخترها با اولین عروسک بازی خود
مادر می شوند.
·
این نظر حریف هم درست و دقیق نیست.
·
دختر با اولین عروسک بازی، مادر
نمی شود.
·
بلکه ادای مادر را ـ چه مثبت و چه
منفی ـ در می آورد.
·
دختر بدین طریق و ترفند، نقشی را
تصور و تمرین می کند که باید در آینده داشته باشد.
·
پسر ها هم در زمینه های مختلف ـ چه
مثبت و چه منفی ـ ادای پدر را در می آورند و نقشی را تصور و تمرین می کنند که در آینده
باید داشته باشند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر