فروغ
فرخزاد
(1313
ـ 1345)
(1934
ـ 1966)
عصیان
(۱۳۳۶)
·
این شعر را برای تو می گویم
·
در یک غروب تشنه ی تابستان
·
در نیمه های این ره شوم آغاز
·
در کهنه گور این غم بی پایان
·
این آخرین ترانه ی لالایی است
·
در پای گاهواره ی خواب تو
·
باشد که بانگ وحشی این فریاد
·
پیچد در آسمان شباب تو
·
بگذار سایه ی من سرگردان
·
از سایه ی تو دور و جدا باشد
·
روزی به هم رسیم که گر باشد
·
کس بین ما نه غیر خدا باشد
·
من تکیه داده ام به دری تاریک
·
پیشانی فشرده ز دردم را
·
می سایم از امید بر این در باز
·
انگشت های نازک و سردم را
·
آن داغ ننگ خورده که می خندید
·
بر طعنه های بیهده، من بودم
·
گفتم که بانگ هستی خود باشم
·
اما دریغ و درد که زن بودم
·
چشمان بیگناه تو چون لغزد
·
بر این کتاب در هم بی آغاز
·
عصیان ریشه دار زمان ها را
·
بینی شکفته در دل هر آواز
·
اینجا ستاره ها همه خاموشند
·
اینجا فرشته ها همه گریانند
·
اینجا شکوفه های گل مریم
·
بی قدر تر ز خار بیابانند
·
·
اینجا نشسته بر سر هر راهی
·
دیو دروغ و ننگ و ریا کاری
·
در آسمان تیره نمی بینم
·
نوری ز صبح روشن بیداری
·
بگذار تا دوباره شود لبریز
·
چشمان من ز دانه شبنم ها
·
رفتم ز خود که پرده بر اندازم
·
از چهر پاک حضرت مریم ها
·
بگسسته ام ز ساحل خوشنامی
·
در سینه ام ستاره توفان است
·
پروازگاه شعله ی خشم من
·
دردا، فضای تیره زندان است
·
من تکیه داده ام به دری تاریک
·
پیشانی فشرده ز دردم را
·
می سایم از امید بر این در باز
·
انگشت های نازک و سردم را
·
با این گروه زاهد ظاهر ساز
·
دانم که این جدال نه آسان است
·
شهر من و تو، طفلک شیرینم
·
دیری است کاشیانه ی شیطان است
·
روزی رسد که چشم تو با حسرت
·
لغزد بر این ترانه ی درد آلود
·
جویی مرا درون سخن هایم
·
گویی به خود که مادر من او بود
پایان
ویرایش از
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر