تحلیلی از ید
الله سلطان پور
ما
که راضی به همین خواب عمیقیم، چرا
چرت
مان را سرِ این فاجعه برهم زده اید؟
·
معنی تحت اللفظی:
·
ما که به خواب عمیق راضی هستیم.
·
پس چرا با اسید پاشی به زنان
اصفهان چرت مان را بر هم زده اید؟
·
فهم این بیت شعر، بظاهر کار آسانی
است.
·
ولی فقط بظاهر.
·
چون این بیت شعر، در عین سادگی، حاوی
ژرفای معنوی غریبی است که پس از تحلیل آن تا حدودی کشف می شود:
1
ما
که راضی به همین خواب عمیقیم، چرا
چرت
مان را سرِ این فاجعه برهم زده اید؟
·
در مصراع اول، «ما» ی شاعر راضی به
خواب عمیق است.
·
شاعر اما در مصراع دوم، همان «ما»
ی راضی به خواب عمیق را نه در خواب عمیق، بلکه در حالت چرت نشان می دهد، چرتی که
بر هم خورده است.
2
·
چرت به خواب واره سبک اطلاق می
شود.
·
چرت به حالتی در میانه خواب و
بیداری اطلاق می شود.
·
چرت به خواب و بیداری همزمان و
توأمان اطلاق می شود که نه خواب به معنی واقعی کلمه است و نه بیداری به معنی واقعی
کلمه.
·
خواب عمیق اما به معنی بی خبری مطلق
از روندها و روال ها ست.
·
خواب عمیق به خواب اصحاب کهف شبیه
است.
·
بغرنجی معنوی این بیت هم به همین
دلیل است:
3
ما
که راضی به همین خواب عمیقیم، چرا
چرت
مان را سرِ این فاجعه برهم زده اید؟
·
برای درک محتوای معنوی این بیت،
باید از خود پرسید:
·
چگونه کسی می تواند به خواب عمیق
راضی باشد؟
·
منظور شاعر از مفهوم «رضایت به
خواب عمیق» چیست؟
3
ما
که راضی به همین خواب عمیقیم، چرا
چرت
مان را سرِ این فاجعه برهم زده اید؟
·
بی اعتنا به اینکه خود شاعر به
محتوای معنوی عینی این بیت کاملا واقف است و یا نه، روشنگری عمیقی در این بیت
نهفته است:
·
این بیت بدان معنی است که فکر و
ذکر طبقه حاکمه، تحمیل خواب عمیق به «ما» ست و «ما» به این تحمیل طبقه حاکمه کم و بیش تن در داده است.
·
چرا از مفهوم «کم و بیش» استفاده می
کنیم؟
4
ما
که راضی به همین خواب عمیقیم، چرا
چرت
مان را سرِ این فاجعه برهم زده اید؟
·
به این دلیل که شاعر در بیت دوم،
همان «ما» ی بظاهر راضی به خواب عمیق را نه در خواب عمیق، بلکه در چرت نشان می دهد.
·
به عبارت دقیقتر، نه در چرت، حتی.
·
بلکه در حالت پرش ناگهانی از چرت
نشان می دهد.
·
یعنی در حالت بیداری تشنج آمیز و
عصبی نشان می دهد.
·
درست به همین دلیل، می توان گفت که
«ما» ی شاعردر حرف به خواب عمیق راضی شده، ولی در عمل نه در خواب عمیق، بلکه در
خواب و بیداری بسر می برد و به صدای بال پروانه ای حتی می تواند بیدار شود.
5
ما
که راضی به همین خواب عمیقیم، چرا
چرت
مان را سرِ این فاجعه برهم زده اید؟
·
برای تفهیم این دیالک تیک رضایت به
خواب عمیق و چرت می توان حریفی را تصور کرد که برای رفتن به خواب عمیق افیونی را
از شیادی دریافت می کند، ولی از آن افیون استفاده نمی کند و نتیجتا تخدیر نمی شود.
·
اگر مذهب را افیون فرض کنیم، «ما»
ی شاعر آن را در حرف می پذیرد و لا اله الا الله غلیظ هم بر زبان می راند، ولی در
ته دل به ریش شیاد می خندد.
·
به همین دلیل دیالک تیک رضایت خواب
عمیق و چرت تشکیل می شود.
·
طنز غلبه ناپذیر توده هم همینجا ست.
6
·
شاعر شاید به محتوای معنوی عینی
نهفته در این بیت، واقف نباشد.
·
منظور از محتوای معنوی عینی، واقعیت
امری است که شاعر تبیین می دارد، بی آنکه بدان واقف باشد.
·
منظور از محتوای معنوی عینی، واقعیت
امری و یا حتی حقیقت امری است که به شاعر دیکته می شود.
·
وقتی گفته می شود که شعر نه در آگاهی
مطلق شاعر، بلکه در دیالک تیک خودپوئی و آگاهی سروده می شود، منظور همین است.
·
حتی خواجه شیراز به این حقیقت امر
اقرار کرده است:
آنچه استاد ازل گفت:
«بگو!»،
می
گویم
·
استاد ازل همین واقعیت عینی و چه
بسا حتی همین حقیقت عینی سمج و سرسخت و کله شق و رو دار است که خود را به ترفندی
به شاعر تحمیل می کند:
·
انعکاس واقعیت عینی در آئینه ضمیر آدمیان
روند دیالک تیکی عینی ـ ذهنی بسیار بغرنج و ترفند آمیزی است.
7
·
آدمی چه بسا چیزهائی را می بیند و
می گذرد، بی آنکه دقیقا دیده باشد.
·
این ولی مانع انعکاس آن چیزها در آئینه
حساس و شفاف ذهن او نمی شود.
·
چه بسا دهها سال بعد، او متوجه چیزی
می شود که در ایام ماضی دیده است، بی آنکه دیده باشد.
·
قضیه شعر و فرم های هنری دیگر نیز
از همین قرار است.
·
هنرمند چیزی را که بطور خودپو در آئینه
ضمیرش منعکس شده، با ساز و برگ خاص خویش بازتولید می کند.
·
هر اثر هنری در واقع، واقعیت عینی منعکس
شده در آئینه ذهن شاعر است که پس از کار روی عکس ذهنی، بازتولید شده است.
·
هر اثر هنری تثلیث چیز مادی اول ـ
تصویر آن چیز ـ چیز مادی دوم (شعر، تندیس، ترانه و غیره) است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر