دیالک تیک بیم و امید
سعدی شیرازی
( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت چهاردهم
(گلستان با ب اول، ص
34 ـ 38)
تحلیلی
از شین میم شین
گفتم
:
«عمل
پادشاه، ای برادر، دو طرف دارد:
امید
و بیم.
یعنی
امید نان و بیم جان.
و
خلاف رأی خردمندان است بدین امید، متعرض (تقبل، پرداختن) این بیم شدن.
·
بسط و تعمیم دیالک تیک بیم و امید به
شکل دیالک تیک نان و جان تکخال اسلوبی دیگر شیخ شیراز است:
·
دیالک تیک نان و جان یکی از فرم
های بسط و تعمیم دیالک تیک ماده و روح و یا دیالک تیک وجود و شعور و بویژه دیالک
تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی است.
·
بر پایه ی این دیالک تیک ماده و
روح مسئله اساسی فلسفه طرح می شود که یکی از شاهکلیدهای کلاسیک های مارکسیسم (مارکس
و انگلس) و معیار تعیین و تمیز جهان بینی ها ست:
الف
·
هر کس ماده را بر روح، نان را بر
جان (دانش، اندیشه) مقدم بداند، دارای جهان بینی ماتریالیستی است.
ب
·
هر کس روح را بر ماده، جان را بر
نان، مقدم بداند دارای جهان بینی ایدئالیستی است.
1
گفتم
:
«عمل
پادشاه، ای برادر، دو طرف دارد:
امید
و بیم.
·
فقط عمل پادشاه، دیالک تیکی از بیم
و امید نیست.
·
هر عملی ـ خواه و ناخواه ـ دیالک
تیکی از بیم و امید است:
·
هر عملی آبستن امید موفقیت و بیم
شکست است.
·
هر تلاش هر موجود زنده ای بر تقویت
امید و بر غلبه بر بیم مبتنی است و در چارچوب این دیالک تیک انجام می یابد.
·
کسی نیست که به کاری ـ بزرگ و یا
کوچک ـ دست زند و در خارج از این دیالک تیک عمل کند.
2
گفتم
:
«عمل
پادشاه، ای برادر، دو طرف دارد:
امید
و بیم.
·
تعیین نقش تعیین کننده در این دیالک
تیک امید و بیم نیز بر موضع طبقاتی فرد و یا طبقه مربوطه دلالت دارد:
الف
·
نمایندگان طبقه حاکمه قطب بیم را
تعیین کننده جا می زنند.
·
بر بیم و نومیدی، بر نیهلیسم و
پسیمیسم تأکید می ورزند.
·
تلاش بشری را در جهت بهسازی سطح
زندگی تخطئه می کنند.
·
پیشرفت اجتماعی را به ترفندی از
ترفندها انکار می کنند.
·
از حرکت دایره وار دم می کنند.
·
از تکرار مکررات سخن می گویند.
ب
·
نمایندگان ایده ئولوژیکی توده های
مولد و زحمتکش اما بر عکس، نقش تعیین کننده را از آن امید می دانند.
·
غلبه بر بیم را توصیه می کنند.
·
اوپتیمیسم (خوش بینی فلسفی) مبتنی
بر قانونمندی های عینی هستی طبیعی و اجتماعی را نمایندگی می کنند و تئوری های ارتجاعی
نومیدی، نیهلیسم، پسیمیسم و غیره را به چالش می کشند.
3
گفتم
:
«عمل
پادشاه، ای برادر، دو طرف دارد:
امید
و بیم.
یعنی
امید نان و بیم جان.
و
خلاف رأی خردمندان است بدین امید، متعرض (تقبل، پرداختن) این بیم شدن.
·
سعدی نمی خواهد که رفیقش خطر کند و
نان خود و اهل و عیالش را از کام اژدها بدر کشد.
·
سعدی ترجیح می دهد که رفیقش گدائی
کند و نه کار.
·
شگفت انگیز است، ولی واقعیت دارد
که شیخ خردمندی مانند سعدی، تولید نعمات مادی را انکار می کند.
·
اعجاز کار بشری را نمی شناسد.
·
اگرچه خود مولد بی چون و چرائی است.
·
اگرچه خود مولد فکری زحمتکشی است.
·
در آثار سعدی پیدا کردن جفنگ بسیار
دشوار است.
·
سطر سطر آثار سعدی به خرد سرشته به
عرق جسم و روح سرشته است.
·
سعدی به همان سان برای تشکیل
اندیشه ای عرق می ریزد که عمله و بنائی برای تشکیل خانه ای، پلی، کاروانسرائی.
·
دلیل غفلت سعدی از تولید و کار، نه
نادانی و کوری و کودنی او، بلکه تعلقات طبقاتی ـ فئودالی او ست.
·
تناقض مندی آثار سعدی به همین دلیل
است.
·
خط ایده ئولوژیکی حافظ خط ارتجاعی صریح
و روشنی است.
·
خط ایده ئولوژیکی سعدی اما سرشته
به تناقضات رنگارنگ است.
·
همین جا هم می توان به نقش تعیین
کننده وجود اجتماعی در دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی پی برد.
·
تعلقات طبقاتی بیناترین چشم ها را حتی
کور می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر