شین
میم شین
آنقدر بار کن که بکِشد،
نه
آنقدر که بکُشد
·
این ضرب المثل تربیتی منشاء روستائی دارد و با تولید
کشاورزی در رابطه است:
1
آنقدر
بار کن که بکِشد،
نه
آنقدر که بکُشد
·
بر حیوان، ارابه، ماشین و یا انسان باید آنقدر بار زد که
بتواند حمل کند و نه آنقدر که زیر بار بمیرد و یا بشکند.
·
این ضرب المثل انتزاعی را می توان اما بسط و تعمیم داد و
در موارد مشخص دیگر نیز به خدمت گرفت.
·
مثلا شاگرد مدرسه و یا کارگاه را نباید آنقدر زیر فشار
قرار داد که بیمار شود.
·
چون چنین کرد و کاری نقض غرض (کونترا پرودوکتیو) خواهد
بود.
·
به معنی ضرب المثل قبلی خواهد بود:
آمد
زیر ابروشو برداره،
چشمش
را کور کرد.
2
آنقدر
بار کن که بکِشد،
نه
آنقدر که بکُشد
·
محتوای این ضرب، همان محتوای اندرز معروف شیخ شیراز است:
اندازه
نگهدار که اندازه نکو ست!
3
آنقدر
بار کن که بکِشد،
نه
آنقدر که بکُشد
·
در این ضرب المثل یکی از مقولات مهم دیالک تیک ایدئالیستی
و دیالک تیک ماتریالیستی به زبان ساده تبیین می یابد و تفهیم می شود:
·
مقوله فلسفی مهم موسوم به «حد»
·
مراجعه کنید به حد در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
4
·
«حد» به عنوان مقوله فلسفی صدها سال پس از مرگ شیخ شیراز برای
اولین بار توسط هگل مورد استفاده قرار می گیرد.
·
هگل «حد» را به معنی وحدت دیالک تیکی «کمیت» و «کیفیت» بکار
می برد:
الف
·
هر کیفیتی بطور کمی تعیین می شود.
ب
·
تغییر تعین کمی هر چیز، هر سیستم و غیره تا درجه معینی
تغییری در کیفیت آن چیز، آن سیستم و غیره نمی دهد.
ت
·
حد بیانگر درجه حداکثر و یا درجه حداقل تغییرات کمی است،
که منجر به تغییر کیفی نمی شوند.
پ
·
اما به محض این که تغییر کمی از این درجه عدول کند (یعنی
از حداکثر فراتر و یا از حداقل پایین تر رود) تغییر کیفی صورت می گیرد.
5
آنقدر
بار کن که بکِشد،
نه
آنقدر که بکُشد
·
برای توضیح روشن تر مقوله حد مثالی می زنیم:
الف
·
آب را می توان حرارت داد، آب رفته رفته گرم می شود.
·
اگر دمای آب را اندازه بگیریم، متوجه تغییر کمی آن خواهیم
شد:
·
دمای آب در فشار جو از 20 درجه به 30 و الی آخر تا 99
درجه ارتقا می یابد، ولی کیفیت آب همان می ماند که بوده است.
·
این افزایش دمای آب را می توان افزایش کمی نامید.
ب
·
اما وقتی دمای آب به صد درجه سانتیگراد رسید، تحول کیفی
در آن رخ می دهد:
·
آب مایع به آب گازی شکل، یعنی به بخار آب بدل می شود.
·
درجه 100 سانتیگراد در فشار جو، حد عینی آب است.
ت
·
این حد عینی آب سرحدی است میان اقلیم مایعیت (مایع وارگی)
و اقلیم گازیت (گاز وارگی) و یا بخاریت (بخار وارگی).
6
آنقدر
بار کن که بکِشد،
نه
آنقدر که بکُشد
·
در این ضرب المثل نیز رعایت حد عینی توصیه اکید می شود:
·
عدم رعایت حد عینی می تواند به فاجعه بیانجامد.
·
به مرگ حیوان باربر، به پنچر شدن چرخ ماشین و یا بیماری و
مرگ انسان باربر.
7
·
حریفی همین اندرز دیالک تیکی را به زبان ساده تری به
همدم خویش می داد:
آنقدر بخون که بتونی
نه
آنقدر که ببری.
·
منظور او هم از بریدن، همین عدول از حد و به زانو در آمدن
بوده است.
·
نمی توان به حریف حق نداد.
·
بهتر آن است که پس از خستگی جسمی و یا روحی و روانی اندکی
استراحت کنیم، تا بعد بهتر بتوانیم به کار ناتمام ادامه دهیم.
8
·
با توجه به محتوای این ضرب المثل می توان تعریف خود از ضرب
المثل را تکمیل کرد:
·
ضرب المثل ها می توانند بیانگر قوانین و قانونمندی های عینی
باشند و به مثابه شناخت افزار صرفنظرناپذیری به خدمت گرفته شوند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر