۱۳۹۳ مرداد ۱۲, یکشنبه

تغییر


پروفسور گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

·        تغییر، ماهیت مشترک کلیه فرم های حرکت ماده را تشکیل می دهد.
·        مفهوم تغییر انعکاس این واقعیت امر عینی است، که همه چیزها و پدیده های جهان مادی درحالت سکون و ثبات ابدی قرار ندارند، بلکه دستخوش تبدل مدام اند.

·        به قول کلاسیک های مارکسیسم، «حرکت، که در مورد ماده مورد استفاده قرار می گیرد، عبارت است از تغییر بطور کلی.»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 513 )

·        مفهوم تغییر بیانگر عام ترین و انتزاعی ترین تعین حرکت است و بدین معنا عبارت است از دگر شدن بطور کلی.

I
معیار تمیز تغییرات از یکدیگر

1
·        معیار اول عبارت است از اینکه آیا تغییر در چیزها با خواص، مشخصات و روابط  موجود سر و کار دارد؟

2
·        معیار دوم عبارت است از اینکه آیا تغییر در ساختار سیستم ها صورت می گیرد و یا در فونکسیون آنها؟
  
3
·        معیار سوم عبارت است از اینکه آیا تغییر، تغییر زمانی است و یا تغییر مکانی؟

4
·        معیار چهارم عبارت است از اینکه آیا تغییرات ضرورتا (بالضروره)  صورت می گیرند و یا تصادفا (بطور تصادفی

5
·        معیار پنجم عبارت است از اینکه آیا تغییرات، ماهوی اند و یا نمودین؟

·        در رابطه با مسئله توسعه (تکامل) باید در نظر داشت که کلیه انواع تغییر به دو دسته تقسیم بندی می شوند:

الف
·        تغییرات کیفی
 ب
·        تغییرات کمی

1
·        تغییرات کیفی و تغییرات کمی در قانون گذار از تغییرات کمی به تحولات کیفی در پیوند معینی با یکدیگر قرار دارند.

·        مراجعه کنید به  دیالک تیک کمیت و کیفیت، قانون دیالک تیکی گذار از تغییرات کمی به تحولات کیفی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

2
·        توسعه (تکامل)،  فرم خاصی از تغییر کیفی است.

3
·        هر تغییری به پیدایش کیفیتی عالی تر منجر نمی شود.
·        فقط اگر تغییر، گشتاوری در روند توسعه باشد، آنگاه در نتیجه تغییرات کمی، کیفیت های عالی تر پدید می آیند.

4
·        هر توسعه،  تغییری است و هر تغییر می تواند در فرجه زمانی کوتاه و یا بلند، گشتاوری در یک روند توسعه  گردد.

·        مراجعه کنید به اوولوسیون، توسعه، اوولوسیونیسم، انقلاب در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

5
·        تغییر مدام همه ی چیزها و پدیده ها شرط اصلی شناخت جهان خارج توسط انسان ها ست.

6
·        شناخت بشری (که به تغییرات فیزیولوژیکی سیستم عصبی درجریان کردوکار معرفتی مربوط می شود)، عمدتا یعنی شناخت تغییرات.

·        (از این رو ست که مقایسه، نقش مهمی در روند شناخت بازی می کند.
·        مقایسه ساده اما می تواند به گمراهی منجر شود.
·        مقایسه باید دیالک تیک چیزها را در نظر گیرد، دیالک تیک نمود و بود را، دیالک تیک فرم و محتوا را، دیالک تیک پیوست و گسست و الی آخر را.
·        مقایسه ای که فقط نمود و فرم و گسست و امثالهم را در نظر می گیرد، وسیله گمراهی و گمراه سازی است. مترجم)

·        مراجعه کنید به حرکت، توسعه، کیفیت و کمیت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر