تحلیلی
از شین میم شین
سخنت
رمز دهان گفت و کمر سر (راز) میان
وز
میان، تیغ به ما آخته ای، یعنی چه؟
·
معنی تحت اللفظی:
·
سخنت افشاگر رمز دهانت بود و کمرت افشاگر راز میانت.
·
در این میان ضمنا بر ضد ما شمشیر کشیده ای.
·
این که رسمش نمی شود.
1
سخنت
رمز دهان گفت و کمر سر میان
وز
میان، تیغ به ما آخته ای، یعنی چه؟
·
خواجه در این بیت، شیوه رفتار غیر عادی حریف مورد نظر را
تشریح می کند:
الف
سخنت
رمز دهان گفت
·
سخن حریف رمز دهانش را لو می دهد.
·
شاید منظور خواجه این باشد که گفتار
حریف افشاگر افکار او ست.
·
دهان در هر صورت به درجی دربسته
تشبیه می شود و سخن به کلید قفل آن.
·
دیالک تیک حکم و جمله، دیالک تیک
اندیشه و سخن، دیالک تیک افکار و گفتار
ب
سخنت
رمز دهان گفت و کمر سر میان
·
کمر حریف از راز درون او پرده برمی دارد.
·
مفهوم «کمر به کاری بستن» معمولا به معنی تصمیمگیری به
اجرای کاری است.
·
شاید منظور خواجه این باشد که حرکات
حریف از نیت باطنی اش پرده برمی دارد.
·
یعنی راز درون او را افشا می کند.
ت
وز
میان، تیغ به ما آخته ای
·
خواجه با این مفهوم از عام به خاص
و از مجرد به مشخص می گذرد:
·
حریف عملا خواجه و همسانان طبقاتی
او را مورد حمله قرار داده است.
·
این برای خواجه فاجعه است.
·
این بنظر خواجه بی شرمانه است.
·
چون خواجه داشتن هر اندیشه و جامه
عمل پوشاندن بدان را می تواند تحمل کند، ولی تعمیم آن به «عاشقان و یاران» سابق خویش، یعنی به متحدان طبقاتی خویش تحمل
ناپذیر است.
·
بزعم خواجه، خنجر هر چقدر هم تیز و
برا باشد، باز هم
نباید غلاف خود را ببرد.
·
حریف هر چقدر هم انقلابی باشد، باز هم باید به پرورندگان خود احترام بگذارد و
از حمله مصون دارد.
هر
کس از مهره ی مهر تو به نقشی مشغول
عاقبت
با همه کج باخته ای، یعنی چه؟
·
معنی تحت اللفظی:
·
هر مهره ای در نرد مهر تو نقشی به عهده دارند و تو در
این میان، قواعد بازی را رعایت نمی کنی و غلط بازی می کنی.
·
این که رسمش نمی شود.
1
·
خواجه در این بیت هیئت حاکمه، آن را اندام واره تصور و
تصویر می کند:
·
بدین طریق و ترفند، دستگاه و یا هیئت حاکمه به اندام و ارگانیسمی
تشبیه می شود و افراد آن به اعضا و یا
ارگان های اندام و ارگانیسم.
·
یکی بسان مغز، کار فکری می کند،
دیگری بسان دست، کار دستی.
·
بزعم خواجه این امری طبیعی است و دلیلی
ندارد که همه را حریف مورد حمله قرار دهد.
2
·
می توان گفت که خواجه دیالک تیک جزء و کل را به شکل
دیالک تیک اعضا و اندام، ارگان ها و ارگانیسم بسط و تعمیم می دهد و کار اجزای
(اعضا و یا ارگان های) مختلف را برای حفظ و توسعه کل (اندام و ارگانیسم) ضرور می
داند.
حافظا
در دل تنگت چو فرود آمد یار
خانه
از غیر نپرداخته ای، یعنی چه؟
·
معنی تحت اللفظی:
·
اگر یار از اسب پیاده شده و در خانه دلت مسکن
گزیده، پس چرا بیگانه را از خانه دلت
بیرون نینداخته ای؟
·
این که رسمش نمی شود.
1
·
خواجه در این بیت حریف را به بی وفائی به یار متهم می
کند:
·
یار به خاطر حریف از تداوم سفر صرفنظر کرده و در خانه دل
او منزل گزیده، ولی حریف بی اعتنا بدان، بیگانه را نیز در خانه دلش جا داده است.
·
این شیوه عمل برای خواجه غیرقابل
قبول است.
2
حافظا
در دل تنگت چو فرود آمد یار
خانه
از غیر نپرداخته ای، یعنی چه؟
·
خواجه در این بیت، دوئالیسم تئولوژیکی دیر آشنای خیر و
شر (هابیل و قابیل) را به شکل دوئالیسم یار و غیر، دوست و دشمن بسط و تعمیم می دهد
و نقش تعیین کننده را از آن خیر (یار، دوست) می داند.
·
ضمنا حریف را به سبب تعویض سنگر طبقاتی مورد مزمت و
سرزنش قرار می دهد.
·
احتمالا مریم فیروز و امثال ایشان نیز همین مزمت ها را
از زبان ایدئولوگ های طبقه حاکمه شنیده اند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر