سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ
وین)
خون سیاوش
(۱۳۴۱)
·
دانه های باران به شیشه ها
·
ترانه دارد
·
در اجاق من آتشی
·
به چشمان من
·
زبانه دارد
·
بسته هر دری
·
خفته هر که خانه دارد
·
مرغ هوا هم آشیانه دارد
·
شب سمج می نماید و دل
·
بهانه دارد
·
دل هوای او
·
دل هوای می
·
دل هوای بانگ عاشقانه دارد
·
آن پرستو از دیار ما
·
بار غم به د ل
·
رفت و کس ندانم، کز او
·
نشانه دارد
·
غمنشسته باغ جان من
·
جنگلی است بی شکوفه، لیک
·
بنگر ای بهار دیر رس،
·
شاخه ها جوانه دارد
·
آتش بس است و شعله ها و دود
·
طرح او فکنده در نظر
·
با خیال او، نگاه من
·
خلوتی شبانه دارد
·
پشت شیشه ها
·
باد رهگذر
·
ترانه دارد.
ویرایش از
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر