تحلیلی از شین میم شین
غزّه
این
کینه، اگر نیست غریزی، ز کجا ست؟
آخر
نه مگر پسر عموهای هم اید؟!
·
اگر به فرض محال، کینه منشاء غریزی
داشته باشد، مگر مانع آن می شود که پسر عموها دشمن یکدیگر باشند؟
·
حتی در قرآن کریم و یا هر کس دیگر،
از نفرت و کین چرکین میان برادران تنی سخن رفته است:
1
·
اولین بروز هراس انگیز نفرت و کین
میان دو پسر حوا و آدم ـ هابیل و قابیل ـ
صورت می گیرد و به قتل یکی به دست دیگری منجر می شود.
2
·
دومین بروز نفرت و کین چرکین میان
پسران حضرت یعقوب ـ به قول خواجه شیراز، پیر کنعان ـ صورت می گیرد که به سر در
آوردن یوسف از چاه و خرید و فروش او در مکاره منجر می شود و به خون دل خوردن پدر
پیر و خانه احزان گشتن کلبه کنعان و بالاخره به خیر می گذرد.
·
شاعر کشور عه «هورا» که از این قصص
قرآن کریم نباید بی خبر باشد.
3
·
جانوران که در محرومیت شان از خرد
اندیشنده شکی نیست و تجلیگاه بی تردید غریزه اند، همیشه خدا از همدیگر تغذیه می
کنند.
·
روایت می کنند که گرگ ها ـ بهترین
سرمشق های آیت الله عظمی آرتور خان شوپنهاور برای فاشیست های ماضی و مضارع ـ به
محض حواس پرتی و کردن پشت خود به «برادر حزب اللهی» فاتحه شان هم به زبان گرگان
خوانده می شود.
·
غریزه برادر ـ خواهر نمی شناسد، چه
رسد به عموزاده و خاله زاده.
چهار
نه
بیش ز یکدیگر و نه کم باشید:
پس،
بر دلِ هم، زخم نه، مرهم باشید.
کین،
گونه ای از وُحوش تان ساخته است:
هنگام
رسیده است که آدم باشید.
· معنی تحت اللفظی:
·
فرقی بین شما نیست.
·
برابرید.
·
بنابرین، به جای زخم بر دل یکدیگر،
مرهم بر دل همدیگر باشید.
·
نفرت و کین از شما موجودات وحشی
ساخته است.
·
وقت آن رسیده که ترک توحش کنید و
آدم شوید.
1
نه
بیش ز یکدیگر و نه کم باشید:
پس،
بر دلِ هم، زخم نه، مرهم باشید.
کین،
گونه ای از وُحوش تان ساخته است:
هنگام
رسیده است که آدم باشید.
·
از همین دو بیت شعر شاعر، می توان
به بی خبری مطلق او از موشک و شیر پی برد.
·
فلسطین و اسرائیل به کنار، موشک
چگونه می تواند برابر با شیر نر تلقی شود؟
الف
·
چگونه می توان دولت اسرائیل را با «دول»
متفرقه فلسطین برابر قلمداد کرد، وقتی که اولی در آمد سالانه دومی را در یکی دو بمب
ده تنی می تپاند و بر خانه مجلل شیخ نصرالله می اندازد؟
ب
·
اسرائیل حداقل 200 بمب اتمی حاضر
به یراق دارد که حتی به مسکو نشانه رفته اند.
ت
·
به قول یکی از شیران نر، تسلیحاتی
در جهان وجود ندارد که شیرنر نداشته باشد.
·
فرق هم نمی کند که تسلیحات امحای جمعی
و کلکتیو شیمیائی باشد و یا میکروبی، ژنه تیکی باشد و یا سرین و غیره.
·
اگر کسی تردید داشت، می تواند از
موشک بپرسد.
·
چون شیر نر روی موشک ها مرتب
آزمایش می کند و بعد موشک ها به بیماری های نا شناخته گرفتار می شوند و شیر نر به
معلجه بشر دوستانه موشکان علیل و ذلیل خطر می کند و حسابی منت سرشان می نهد.
پ
·
موشک در بهترین حالت موشک هائی
دارد که از جمهوری یأجوج و مأجوج با هزار زحمت و مرارت تونلیزه کرده است و چه بسا
به جای انفجار در مقصد، در مبدأ منفجر می شوند.
ث
·
ضمنا داشتن کین غریزی کذائی و پدر
بزرگ مشترک که دلیل برابری نمی شود.
·
اگر چنین بود همه ددان و درندگان
می بایستی برابر باشند وبرادر.
2
نه
بیش ز یکدیگر و نه کم باشید:
پس،
بر دلِ هم، زخم نه، مرهم باشید.
·
علاوه بر این، برابری به دلایل
سوبژکتیف از قبیل داشتن کین غریزی کذائی و پدر بزرگ مشترک کذائی که دلیل همبستگی
نمی شود تا موشک و شیر مرهم دل همدیگر باشند.
·
ضمنا برای دلی که در صورت همبستگی
موشک و شیر، زخمی ندارد، مرهم به چه دردی می خورد؟
·
حنا به قول قدما برای عروسی است.
·
برای عروسی استحاله یافته به عزا
نه به حنا، بلکه به تابوت نیاز مبرم است.
3
·
ضمنا با صدور فرمان سوبژکتیف از
بیدرکجا که نمی توان میان موشک و شیر صلح ابدی برقرار ساخت.
·
برای برقراری (صلح که سهل است)،
مناسبات سلام و علیکین، به تشکیل شرایط عینی نیاز مبرم است.
·
اول باید پسر عمو حق تنفس به پسر
عموی خود بدهد، بعد بتواند با او سلام و علیک تلفنی کند.
4
کین،
گونه ای از وُحوش تان ساخته است
·
خدا بیگانگی با تفکر مفهومی را
نصیب (شاعر بیدرکجا که سهل است)، شمر لعین هم نکند.
·
خواننده و شنونده کلافه و سردرگم
به مصراع زیر می اندیشد
این
کینه، اگر نیست غریزی، ز کجا ست؟
·
و از خود می پرسد:
·
«بالاخره تکلیف علت و معلول چیست؟
·
موشک و شیر را کین وحشی کرده و یا
وحشی بوده اند و غریزه حیوانی مسبب و باعث و بانی تشکیل کین کذائی بوده است؟»
5
کین،
گونه ای از وُحوش تان ساخته است:
هنگام
رسیده است که آدم باشید.
·
اگر کین معلول غریزه است و اگر
موشک و شیر جزو ددان درنده اند، به چه دلیل وقت آن رسیده که ترک توحش کنند و متمدن
و با فرهنگ و آدم شوند؟
·
با تصمیم شاعری در بیدرکجا که
هنگام ترک توحش و تکامل به مقام آدمیت فرا نمی رسد.
·
آنهم در هنگامه ای که از افغانستان
تا پاکستان، از عراق تا سوریه، از لیبی تا سومالی هر خاکی کربلا ست و هر روزی
عاشورا.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر