۱۳۹۳ تیر ۱۰, سه‌شنبه

سیری در جهان بینی به آذین (32)


معمار جان ‌ها
خسرو باقری
درباره‌ ی م. ا. به‌آذین
سرچشمه:
نوید نو
تحلیلی از شین میم شین 

به آذین
اکنون در تقریباً سراسر جهان آب آلوده است، خاک آلوده، هوا آلوده و این آلودگی دارد به جایی می‌رسد که چاره ناپذیر گردد.
آنچه به این روند مرگبار شدت می‌بخشد فزونی بیرون از حد جمعیت زمین و در نتیجه افزایش تصاعدی نیاز جهانی به آب و نفت و چوب و آهن و دیگر فلزات و همه نوع خوار بار و پوشاک است.

·        به آذین آخرین کسی است که از تئوری جمعیت مالتوس خبر نداشته باشد.
·        ولی خبر داشتن از نظری چیزی است و کشف ماهیت طبقاتی آن نظر چیز دیگری است.

·        لنین می گفت:
·        کمتر کسی از مارکسیسم، واقعا خبر دارد. (نقل به مضمون)

·        حق هم با  لنین است.

1
·        به آذین بی تردید جملات جسته و گریخته ای از مارکس و انگلس و لنین خوانده است.
·        ولی از ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی و از دیالک تیک ماتریالیستی بی خبر بوده است.

·        بویژه  دیالک تیک ـ چه دیالک تیک ایدئالیستی هگل و چه دیالک تیک ماتریالیستی مارکس و انگلس و لنین و غیره ـ با استالینیسم بیگانه است.

2
 ادوارد برنشتاین (1850 ـ 1932)
تئوریسین و سیاستمدار آلمانی
مؤسس رویزیونیسم نظری در مارکسیسم
مؤلف مقالاتی تحت عنوان «مسائل سوسیالیسم» (1896 ـ 1898) 
و «پیش شرط های سوسیالیسم و و ظایف سوسیال ـ دموکراسی» (1899)  
برنشتاین ماتریالیسم و دیالک تیک را متافیزیکی و غیرعلمی نامید و رد کرد.
وظیفه فلسفه سوسیال ـ دموکراسی باید غلبه بر ماتریالیسم دیالک تیکی باشد
 و کانتیانیسم را به جای آن بگذارد.

·        اخیرا حریفی که در طرفداری از استالینیسم از روی جسد خود و همنوعان خود می گذرد، اعلام کرده که دیالک تیک بدترین چیزی است که وجود دارد.

·        این اما نظر برنشتاین هم بوده است. 

·        برنشتاین ماتریالیسم و دیالک تیک را متافیزیکی و غیرعلمی می نامید و  وظیفه فلسفه سوسیال ـ دموکراسی را غلبه بر ماتریالیسم دیالک تیکی و جایگزینی آن با کانتیانیسم موعظه می کرد.

3
 توماس روبرت مالتوس (1766 ـ 1834)
اقتصاد دان انگلیسی
از نمایندگان اقتصاد کلاسیک انگلیس
مؤسس آموزش جمعیت موسوم به مالتوسیانیسم

·        به آذین به احتمال قوی نه از مالتوسیانیسم خبر داشته و نه از نئومالتوسیانیسم و گرنه تئوری جمعیت را اینقدر تعیین کننده قلمداد نمی کرد و می دانست که این موضع نظری یکی از ارتجاعی ترین و خطرناک ترین مواضع در جهان معاصر است.

·        مالتوسیانیسمو نئومالتوسیانیسم اما چیستند؟

4
·        مالتوسیانیسم ـ در حال حاضر ـ در کشورهای امپریالیستی در قالب نئومالتوسیانیسم ادامه حیات می دهد.
·        نئومالتوسیانیسم آموزش ضد انسانی عریان و آشکاری است و انعکاس ارتجاعی تضاد آشتی ناپذیر میان منافع سرمایه انحصاری و منافع خلق است.

الف
·        طرفداران نئومالتوسیانیسم (فوگت، کوک، گریم و دیگران) اضافه جمعیت جهان را امری اجتناب ناپذیر می دانند و قتل عام مردم را با استفاده از حتی تسلیحات کشتار جمعی حرارتی ـ هسته ای توجیه می کنند.

ب
·        نئومالتوزیانیست ها همراه با نظریه پردازان نژادپرست و تئوریسین های بیماری های ارثی به توجیه سیاست تجاوزگرانه امپریالیسم می پردازند.

ت
·         مالتوسیانیسم و نئومالتوسیانیسم از واریانت های بیولوژیسم در درک تاریخ اند.

·   مراجعه کنید به بیولوژیسم، آموزش جمعیت، تولید، مناسبات تولیدی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

5
آنچه به این روند مرگبار شدت می‌بخشد فزونی بیرون از حد جمعیت زمین 
و در نتیجه افزایش تصاعدی نیاز جهانی به آب و نفت و چوب و آهن
 و دیگر فلزات و همه نوع خوار بار و پوشاک است
و پا به ‌پای این همه باز بیکاری اجباری ده ‌ها و به ‌زودی صدها میلیونی 
ناشی از کاربرد همه ‌گونه روبوت در صنعت است.

·        به آذین پس از خروج از موضع ارتجاعی مالتوسیانیستی مبتنی بر تئوری «افزایش جمعیت جهان» بلافاصله وارد موضع ارتجاعی دیگری می شود:
·        بنظر به آذین علت بیکاری توده ای (دهها و صدها میلیونی) راسیونالیزاسیون تولید است.

·        اگر کسی به زباله های فکری «علمای» حوزه علمیه قم هم نظر کند، به همین تئوری به آذین برمی خورد.
·        محمد مجتهدی حتی دهه ها قبل از به آذین، کتابی در ذم سفر به کرات دیگر و پژوهش های کیهانی نوشته است.

·        علت بیکاری توده ای بنظر به آذین، «کاربرد همه ‌گونه روبوت در صنعت است.» 

·        این موضع نظری به آذین از ریشه ارتجاعی است.

·        مارکسیسم ـ لنینیسم نه تنها هرگز مخالف توسعه نیروهای مولده نبوده، بلکه مشوق پیگیر و رادیکال آن بوده است.


·        به این حقیقت امر، حتی سیوگانف در اثر خود راجع به «گلوبالیزاسیون» تأکید ورزیده است.

·        اولین رهنمود مارکس و انگلس در اولین سند کمونیستی به پرولتاریای پیروزمند، توسعه هر چه سریعتر نیروهای مولده و تکثیر شتابان آن بوده است.

·        مراجعه کنید به «مانیفست حزب کمونیستی»

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر