فصل
پنجم
ایدئالیسم
پروفسور
دکتر اندراس گدو
برگردان
شین میم شین
بخش
چهارم
پوزیتیویسم و
فلسفه حیات
به مثابه طرز
تفکر:
انکار سیستم
وارگی (سیستمیت) تفکر کلاسیک بورژوائی
قسمت سوم
اکلکتیسیسم (1)
کوزین
·
در چالش های فلسفی در رابطه با
انقلاب علمی داروین و انقلابات علمی بعدی، علمای علوم طبیعی نه فقط تحت
نفوذ وسیع ایدئالیسم علنی، فیده ئیستی و خلقتگرا (کریاسیوینستی) قرار گرفتند، بلکه
در محتوای ماتریالیستی داروینیسم در مبارزات دشوار در راه برسمیت شناسی آن، هاله
زوال و سقوط ماتریالیسم هم در هم شکست.
1
·
ماتریالیسم در خارج از مارکسیسم،
فقط به مثابه ماتریالیسم علمی ـ طبیعی (ماتریالیسم علوم طبیعی) ادامه حیات می داد.
·
مارکسیسمی که با نفوذ در جنبش کارگری
ـ سوسیالیستی و پذیرفته شدن از سوی آن، نشانگر تحولات در ترکیب کلی مسئله ماتریالیسم
ـ ایدئالیسم نیز بود.
2
·
ماتریالیسم از طیف جریانات فلسفه بورژوائی
به حاشیه رانده شد.
3
ویکتور
کوزین (1792 ـ 1867)
فیلسوف
و تئوریسین فرهنگ فرانسوی
از
دوستان هگل و شلینگ
ناشر
آثار پروکلوس و دکارت (1820) در فرانسه
اولین
معرف آثار هگل در فرانسه
از
فلاسفه بورژوائی واپسین
نماینده
اکلکتیسیسم
·
ویکتور کوزین در مرحله آغازین
انحلال فلسفه کلاسیک بورژوائی، افکار «اکلکتیسیسم فراگیر و نیرومندی» را طرحریزی
کرد.
·
(اکلکتیسیسم به شیوه عمل اکلکتیسین ها اطلاق می شود.
·
اکلکتیسیسم ـ بطور کلی ـ عبارت است از آمیختن مکانیکی
عناصر فکری مختلف با هم.
·
ما زمانی با اکلکتیسیسم فلسفی
سر و کار داریم که کسی تئوری ها، نظرات و قبل از
همه عناصر و تزهای سیستم ها و جریانات فلسفی مختلف را بدون تلاش در جهت ترکیب
خلاقانه آنها و بدون بر طرف کردن تناقضات منطقی موجود، با هم مخلوط کند و سیستم من
در آوردی «جدیدی» را بوجود آورد. مترجم)
4
·
کوزین در مقابل «دو راه حل بد»، ایدئالیسم
و سنسوئالیسم (حسگرائی) و «وحدت اضداد»، صرفنظر از نقطه نظرات ناسازگار را که به
همین دلیل همدیگر را مستثی می سازند و قبول حقایقی را اعلام کرد که در هر کدام از آنها
وجود دارند.»
·
(کوزین، «کورس فلسفه»، ص 371، بروکسل، 1840)
5
·
کوزین اما با همان ژستی که اکلکتیسیسم
خود را نسبت به آلترناتیو ایدئالیسم و ماتریالیسم اعلام می کرد، با همان ژست هم ماتریالیسم
را از صحنه بدر می راند.
6
·
از دید کوزین، ایدئالیسم، بحق ماتریالیسم
را از خود می راند، ولی اشتباه ایدئالیسم این است که خودش وجود ماده را مورد شک و
تردید قرار می دهد.
7
·
کوزین ایدئالیسم را بسان
سنسوئالیسم (حسگرائی) دگماتیسم می نامید:
·
«ایدئالیسم در خرد محض گم می شود.»
·
(کوزین، «تاریخ فلسفه در قرن 19»، ص 16، 1863)
8
·
این اکلکتیسیسم کوزین در لفافه موضع
سوم نه فقط اصل عام ایدئالیسم را قرار می داد و اعلام می کرد که «تنها موضوع فلسفه
ایده ها هستند» و «ایده ها نمایندگان خویشتن خویش اند، نماینده ی مطلقا خویشتن
خویش اند»، ضمنا از استحاله ی ایدئالیسم و زوال فلسفه کلاسیک بورژوائی پرده
برمی داشت.
·
(کوزین، «کورس فلسفه»، ص 23، بروکسل، 1840)
9
·
کوزین بر نظرات پوزیتیویسم و فلسفه
حیات و بر فرقه های بالقوه آندو تأکید می ورزید و تمایل شدید بدان داشت که طرح خود
را نخست از همین دو جریان و بر اساس همین دو جریان انتخاب و جمعبندی کند.
10
فریدریش هاینریش یاکوبی (1743 ـ 1819)
فیلسوف، حقوقدان، بازرگان و نویسنده آلمانی
·
کوزین یا بندرت به فلسفه کلاسیک
بورژوائی استناد می کرد و یا اصلا بدان استناد نمی کرد.
·
کوزین عمدتا به «مکتب اسکاتلند» و بویژه
به رید و یاکوبی استناد می کرد و بر آن بود که «یاکوبی هم بر ضد ایدئالیسم رزمیده
است و هم بر ضد امپیریسم.»
·
(کوزین، «تاریخ فلسفه در قرن 19»، ص 488،
1863)
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر