تصادف به مثابه ضد
دیالک تیکی ضرورت (جبر)
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین
1
·
تصادف به قول فریدریش انگلس
«مکمل ضرورت و فرم نمودین آن است.»
2
·
تصادف خصلت عینی دارد و مستقل از شعور و خواست انسان ها
ست.
3
·
حادثه ای را تصادفی می نامند، که حاوی مشخصات زیر باشد:
الف
·
بنا بر جبر و یا ضرورت درونی ناشی از مجموعه شرایط موجود
صورت نگیرد.
ب
·
و یا حتی بتواند نه بصورتی که اتفاق افتاده، بلکه به
صورت دیگری اتفاق بیفتد.
4
·
البته این بدان معنی نیست که حوادث تصادفی نمی توانند
بطور علی (علت و معلولی) مشروط شوند.
·
مراجعه کنید به علیت در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
5
·
اصل کلی علیت شامل
حال حوادث تصادفی نیز می شود.
·
تصادف و ضرورت با یکدیگر تضادی دیالک تیکی تشکیل می دهند،
که قطب تعیین کننده آن جبر و یا ضرورت است.
6
·
تصادف مکمل ضرورت است، یعنی هر حادثه ضرور همواره بکمک
برخی جوانب و جنبه های تصادفی تکمیل می
شود.
7
·
تصادف فرم نمودین ضرورت است.
·
یعنی در پشت سر پدیده های ظاهرا تصادفی محض، همواره یک
ضرورت ژرف پنهان شده است که از کلاف سر در گم تصادفیت ها خودنمائی می کند.
8
·
وقوع تصادفات بمثابه فرم نمودین ضرورت، قانونمند است و
لذا ـ اگر هم نه به شکل حوادث منفرد ـ قابل پیش بینی است.
9
·
حد کمی تصادفیت هرحادثه ای احتمال
نامیده می شود.
·
مراجعه کنید به حد در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
10
·
احتمال وقوع هر حادثه ی تصادفی هرچه کمتر باشد، اطلاع از
وقوع آن بلحاظ معرفتی ـ نظری ارزش بمراتب بیشتری خواهد داشت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر