۱۳۹۳ خرداد ۳۰, جمعه

تصادف (1)


تصادف به مثابه ضد دیالک تیکی ضرورت (جبر)
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

1

·        تصادف به قول فریدریش انگلس «مکمل ضرورت و فرم نمودین آن است.»

2
·        تصادف خصلت عینی دارد و مستقل از شعور و خواست انسان ها ست.

3
·        حادثه ای را تصادفی می نامند، که حاوی مشخصات زیر باشد:

الف
·        بنا بر جبر و یا ضرورت درونی ناشی از مجموعه شرایط موجود صورت نگیرد.

ب
·        و یا حتی بتواند نه بصورتی که اتفاق افتاده، بلکه به صورت دیگری اتفاق بیفتد.

4
·        البته این بدان معنی نیست که حوادث تصادفی نمی توانند بطور علی (علت و معلولی) مشروط شوند.

·        مراجعه کنید به علیت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

5
·        اصل کلی علیت شامل حال حوادث تصادفی نیز می شود.
·        تصادف و ضرورت با یکدیگر تضادی دیالک تیکی تشکیل می دهند، که قطب تعیین کننده آن جبر و یا ضرورت است.

6
·        تصادف مکمل ضرورت است، یعنی هر حادثه ضرور همواره بکمک برخی جوانب و جنبه های  تصادفی تکمیل می شود.

7
·        تصادف فرم نمودین ضرورت است.
·        یعنی در پشت سر پدیده های ظاهرا تصادفی محض، همواره یک ضرورت ژرف پنهان شده است که از کلاف سر در گم تصادفیت ها خودنمائی می کند.

8
·        وقوع تصادفات بمثابه فرم نمودین ضرورت، قانونمند است و لذا ـ اگر هم نه به شکل حوادث منفرد ـ قابل پیش بینی است.

9
·        حد کمی تصادفیت هرحادثه ای احتمال نامیده می شود.

·        مراجعه کنید به حد در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
 
10
·        احتمال وقوع هر حادثه ی تصادفی هرچه کمتر باشد، اطلاع از وقوع آن بلحاظ معرفتی ـ نظری ارزش بمراتب بیشتری خواهد داشت.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر