۱۳۹۲ بهمن ۱۴, دوشنبه

سیری در جهان بینی استالین (4)

 
نطق استالین بمناسبت مرگ لنین
در دومین کنگره شوراهای کل اتحاد شوروی
۲۶ ژانویه سال ۱۹۲۴ (۱)
بر گرفته از:
نشر اداره نشریات دولتی، مسکو سال ۱۹۴۶، جلد اول
(شامل دو قسمت)
تحلیلی از مسعود بهبودی    
  
سابقا اتحاد کارگران و دهقانان شکل اتحاد نظامی داشت.
زیرا این اتحاد علیه کلچاک و دنیکین متوجه بود.
 اکنون اتحاد کارگران و دهقانان باید شکل همکاری اقتصادی بین شهر و ده، بین کارگران و دهقانان را بخود بگیرد.
 زیرا این اتحاد علیه تاجر و کولاک متوجه است
 و هدف آن تأمین متقابل کلیه حوائج دهقانان و کارگران می باشد.
شما می دانید که هیچکس بقدر رفیق لنین در اجرای این وظیفه پافشاری نمی کرد.
هنگامی که رفیق لنین مارا ترک می کرد، به ما وصیت کرد که با تمام قوا اتحاد کارگران و دهقانان را مستحکم سازیم.
سوگند یاد می کنیم به تو، رفیق لنین،
که این وصیت تورا هم با شرافت انجام خواهیم داد!

·        این فراز دیگری از سخنرانی استالین است که باید مورد تجزیه و تحلیل دیالک تیکی قرار گیرد.

1
سابقا اتحاد کارگران و دهقانان شکل اتحاد نظامی داشت، 
زیرا این اتحاد علیه کلچاک و دنیکین متوجه بود.

·        استالین در این جمله ـ بی اعتنا به اینکه خود بداند و یا نداند ـ دیالک تیک فرم و محتوا را به شکل دیالک تیک همکاری نظامی و اتحاد کارگران و دهقانان بسط و تعمیم می دهد.

2
·        محتوای هر دیالک تیکی اصولا می تواند در فرم های متنوع پر شود:

مثال

·        شیر ـ به مثابه محتوا ـ می تواند در فنجان ـ به مثابه فرم (شکل) ـ پر شود.
·        آنگاه می توان گفت که دیالک تیک فرم و محتوا به شکل دیالک تیک فنجان و شیر بسط و تعمیم یافته است.
·        شیر اما می تواند در کاسه، پارچ، سطل و غیره (به مثابه فرم و یا شکل و یا قالب) هم پر شود.
·        این یکی از قوانین دیالک تیکی است که هر محتوا می تواند در فرم های مختلف و متنوع عرض اندام کند.
·        به همین سان هم، در فرم واحدی می توان محتواهای مختلف و متنوع پر کرد:

 مثال

·        در کاسه ـ به مثابه فرم ـ هم می توان آب ـ به مثابه محتوا ـ پر کرد، هم شیر، هم شیره و هم کشک.
·        آنگاه می توان گفت که دیالک تیک فرم و محتوا به اشکال زیر بسط و تعمیم یافته است:
·        به شکل دیالک تیک کاسه و آب
·        به شکل دیالک تیک کاسه و شیر
·        و الی آخر.

3

سابقا اتحاد کارگران و دهقانان شکل اتحاد نظامی داشت، 
زیرا این اتحاد علیه کلچاک و دنیکین متوجه بود.

·        بسط و تعمیم دیالک تیک فرم و محتوا در اشکال مختلف هنر بزرگی نیست و از دست هر کسی برمی آید.
·        هنر فهم و فراست لازم برای تعیین نقش تعیین کننده در این دیالک تیک و در هر دیالک تیک دیگر است.

·        چرا و به چه دلیل؟  
4
·        به این دلیل، که بدون تعیین نقش تعیین کننده در هر دیالک تیک، نمی توان دست به استدلال منطقی زد و نتیجه گیری علمی نمود.
·        در دیالک تیک فرم و محتوا، نقش تعیین کننده از آن محتوا ست.

·        چرا و به چه دلیل؟    
5

·        برای پاسخ به این پرسش باید دست به دامن شناخت تجربی شد:
·        گفتیم که دیالک تیک فرم و محتوا را می توان به شکل دیالک تیک کاسه و شیر بسط و تعمیم داد.
·        حالا بهتر است با رجوع به تجربه زنده زندگی از خود بپرسیم که در این دیالک تیک، کاسه تعیین کننده است و یا شیر؟

·        هر نوزاد شیر خواری حتی می داند که مهم خود محتوا (شیر) است و نه فرم مربوطه:
·        نوزاد اگر شیر نخورد از گشنگی و تشنگی می میرد و برایش اصلا مهم نیست که مایه حیاتبخش را از پستان مادر بنوشد و یا از ظرفی دیگر.

·        البته فراموش نباید کرد که هیچ قطبی در هیچ دیالک تیکی هیچ واره نیست.
·        فرم هم نقش معینی و چه بسا خیلی خیلی مهمی به عهده دارد.
·        تعیین کننده اما در تحلیل نهائی محتوا ست.

·        حال به فرمایش استالین نظری می افکنیم:       


6

سابقا اتحاد کارگران و دهقانان شکل اتحاد نظامی داشت، 
زیرا این اتحاد علیه کلچاک و دنیکین متوجه بود.

·        اتحاد کاگران و دهقانان (محتوا) می تواند و باید فرم های همکاری مختلف داشته باشد.
·        استالین هم از این حقیقت امر بی خبر نیست.
·        چون اینجا از شکل (فرم) همکاری نظامی صحبت می کند و در ادامه سخنرانی از فرم همکاری اقتصادی و غیره.

7

سابقا اتحاد کارگران و دهقانان شکل اتحاد نظامی داشت، 
زیرا این اتحاد علیه کلچاک و دنیکین متوجه بود.

·        اکنون باید از خود پرسید که استالین نقش تعیین کننده را در این دیالک تیک فرم و محتوا (همکاری نظامی واتحاد کارگران و دهقانان) از آن  کدام قطب می داند؟

·        از آن فرم می داند و یا از آن محتوا؟

8

سابقا اتحاد کارگران و دهقانان شکل اتحاد نظامی داشت، 
زیرا این اتحاد علیه کلچاک و دنیکین متوجه بود.

·        با اندکی دقت و فراست می توان دریافت که محتوا برای استالین به اندازه ارزنی ارج و ارزش ندارد.
·        وحدت توده های مولد و زحمتکش برای استالین کشک است.
·        تعیین کننده فرم است و نه محتوا. 

·        وحدت توده های مولد و زحمتکش برای استالین وسیله است.

·        برای استالین فرم (همکاری نظامی اینجا و همکاری اقتصادی آنجا) مهم است و نه نفس وحدت توده های مولد و زحمتکش به مثابه سازندگان جامعه و یا تاریخ.

·        وقتی از رخنه تئوری امپریالیستی نخبگان در استالینیسم سخن می رود، به همین دلایل است.

·        استالینیسم سازنده تاریخ را نه توده های مولد و زحمتکش، بلکه رهبران، شخصیت ها و غیر می داند.
·        حتی اگر هم بطور مکانیکی و الکی هندوانه زیر بغل توده های مولد و زحمتکش دهد.

9
·        اگر این گرایش در تفکر استالینیستی نه تصادفی و یکباره، بلکه ضرور و غالب باشد، می توان استالین را نماینده فرمالیسم (فرم گرائی) محسوب داشت. 

·        این به معنی وارونه کردن دیالک تیک فرم و محتوا خواهد بود. 
·        باید در روند تجزیه و تحلیل جهان بینی استالین به این مسئله هم توجه و دقت داشت.

·        در بینش استالینیستی ظاهرا وحدت توده های مولد و زحمتکش فقط اگر فرم ایجاب کند، فقط اگر سودی صوری (فرمال) داشته باشد، الزامی است و گرنه ارزش در خود (فی نفسه) ندارد.
·        به این جمله استالین باید دقت کرد.

9
زیرا این اتحاد علیه کلچاک و دنیکین متوجه بود.

·        استالین در این جمله نقش تعیین کننده را در دیالک تیک فرم و محتوا عملا در فرم می داند که به واسطه مبارزه بر ضد کلچاک و دنیکن تعیین می شود.
·        این بدان معنی است که فرم دیالک تیک یاد شده بوسیله عوامل خارجی، تصادفی، موقتی و گذرا تعیین می شود.
·        در بینش استالینیستی در هر صورت از پیوند دیالک تیکی ارگانیک توده های مولد و زحمتکش خبری نیست.
·        بینش استالینیستی دربهترین حالت بینشی دوئالیستی است:
·        در بینش دوئالیستی میان اقطاب دیالک تیکی از هر نوع دیوار نفوذ ناپذیری کشیده می شود.

10
ویلیام جیمز
مؤسس پراگماتیسم
 

سابقا اتحاد کارگران و دهقانان شکل اتحاد نظامی داشت، 
زیرا این اتحاد علیه کلچاک و دنیکین متوجه بود.

·        اگر استالین در این جمله عملا و شاید ناخودآگاه، دیالک تیک فرم و محتوا را بسط و تعمیم داده بود، با اندکی دقت می توان دریافت که او آگاهانه دیالک تیک وسیله و آماج را به شکل دیالک تیک اتحاد کارگران و دهقانان و دفع دشمن بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را بدرستی از آن آماج (دفع خطر دشمن) می داند.
·        این اما در اصل به معنی پیروی از مکتب امپریالیستی موسوم به اینسترومنتالیسم (ابزارگرائی) است که یکی از شعبات پراگماتیسم (اصالت سود) است:
·        بزعم مکتب امپریالیستی پراگماتیسم حقیقت عینی کشک است، حقیقت هر آن چیزی است که سودی در بر داشته باشد.

·        مراجعه کنید به پراگماتیسم، اینسترومنتالیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری          

·        ما در تحلیل میراث معنوی دیگر فلاسفه استالینیستی در ایران نیز به این گرایش معرفتی ـ نظری مضر و زیانبار برمی خوریم.  

ادامه دارد.

۱ نظر: