سرچشمه :
صفحه فیسبوک شیده رضائی
آموخته ام که وابسته نباید شد
نه به هیچ کس، نه به هیچ رابطه اى
واین لعنتى نشدنى ترین کارى بود که آموخته ام !
«گریز دلپذیر»
آنا گاوالدا
نه به هیچ کس، نه به هیچ رابطه اى
واین لعنتى نشدنى ترین کارى بود که آموخته ام !
«گریز دلپذیر»
آنا گاوالدا
میم حجری
·
نیاموخته ای، آنا.
·
هوای استقلال بر سر داشته ای.
·
و استقلال، ایدئالی بسیار زیبا ست.
1
·
استقلال اما به معنی فقدان مطلق پیوند
و وابستگی نیست.
2
· استقلال و یا خودمختاری ( (souveränität در دیالک تیک خودمختاری و هیرارشی تحقق می یابد.
3
·
چون چاره دیگری در دیدرس نیست.
·
چون همزیستی در خارج از این دیالک
تیک، امکان پذیر نیست.
4
·
چون در هر همبودی برقراری تقسیم
کار، الزامی است.
·
و همین تقسیم کار، پدید آورنده
سلسله مراتب و هیرارشی است.
5
·
خودمختاری اما باید ایدئالی بی چون
و چرا برای همه اعضای همبود باشد و رفته رفته رئال گردد.
·
چون فقط به شرط خودمختاری و به میزان
خودمختاری، «آدم، آدم است.» (برشت)
·
بدون خودمختاری، آدم، «تفاله ای از
آدم است.» (فروغ)
6
·
دیالک تیک زندگی اما خصلت عینی دارد
و گریزناپذیر است و ناگزیر.
·
دیکته می شود به بنی آدم.
·
برای اینکه ضرور است و اجتناب
ناپذیر.
·
چیزها و انسان ها فقط در داربست دیالک
تیک می توانند رشد کنند و توسعه یابند و به قول حکیم سرخ طوس، از «ناچیزیت» به «چیزیت»
بگذرند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر