۱۳۹۲ مهر ۱۵, دوشنبه

رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (50)

 بهروز خلیق
در برنامه و اساسنامه احزاب کمونیست چنین عبارتی نوشته می شد:
"جهان بینی ما مارکسیسم ـ لنینیسم، یگانه جهان بینی علمی و انقلابی دوران ما است.
حزب ما برنامه، خط مشی سیاسی و سازمانی خود را برپایه انطباق خلاق این جهان بینی بر شرایط مشخص جامعه ما تدوین می کند".
سرچشمه :
اخبار روز
میم حجری
  
1
در برنامه و اساسنامه احزاب کمونیست چنین عبارتی نوشته می شد:
"جهان بینی ما مارکسیسم ـ لنینیسم، یگانه جهان بینی علمی و انقلابی دوران ما است.
حزب ما برنامه، خط مشی سیاسی و سازمانی خود را برپایه انطباق خلاق این جهان بینی بر شرایط مشخص جامعه ما تدوین می کند".

·        نویسنده محترم این مقاله دو جمله از برنامه حزب توده را رونویسی می کنند و بدون کمترین دغدغه خاطر به حساب همه احزاب کمونیست می گذارند.

·        این اما به چه معنی است؟ 
2

·        این بدان معنی است که بزعم ایشان، اردوگاه سوسیالیستی پادگانی است و حزب کمونیست شوروی هر چه بر زبان می راند، بقیه احزاب کمونیست مو به مو در برنامه خود تکرارش می کنند.
·        از این رو، فقط کافی است که برنامه حزب توده را ورق زنیم و هر چه دل مان خواست، از آن رونویسی کنیم و به حساب همه احزاب کمونیست جهان بگذاریم.
·        ترفند بدی نیست.

·        اما عیب و ایراد این دو جمله در برنامه حزب توده چیست؟

2
جهان بینی ما مارکسیسم ـ لنینیسم، یگانه جهان بینی علمی و انقلابی دوران ما است.

·        در اینکه مارکسیسم ـ لنینیسم،  جهان بینی حزب توده بوده، می توان تردید کرد.
·        برای تبدیل این تردید به یقین باید میراث معنوی حزب توده را مورد تحلیل دیالک تیکی قرار داد.

·        اگر جهان بینی حزب توده واقعا مارکسیسم ـ لنینیسم بوده باشد، باید ارتکاب اینهمه خطای فاحش چه بسا مکرر بعید باشد.
·        ما در حزب توده هنوز کسی نیافته ایم که مارکسیسم ـ لنینیسم را به معنی واقعی کلمه درک و هضم کرده باشد.
·        ولی همان حزب توده فلسفه فقیر بلحاظ نظری بهتر از همه شخصیت ها و سازمان های دیگر ایران بوده است و داشتن حداقل چنین حزبی در شرایط کنونی آرزوی هر طرفدار منافع طبقه کارگر و توده است.

·        اکنون بدشواری می توان حتی یک نفر از طراز سران سابق حزب توده پیدا کرد.

3

 جهان بینی ما مارکسیسم ـ لنینیسم، یگانه جهان بینی علمی و انقلابی دوران ما است.

·        این نظر حزب توده راجع به مارکسیسم ـ لنینیسم نظر فی نفسه غلطی نیست، ولی نظر نادقیقی است:
·        مارکسیسم ـ لنینیسم نه تنها جهان بینی علمی و انقلابی دوران کنونی، یعنی دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم، بلکه جهان بینی علمی و انقلابی تمامت تاریخ بشری است.

·        مارکسیسم ـ لنینیسم جهان بینی علمی و انقلابی همه دوران های تاکنونی و آتی تاریخ است.
·        مارکسیسم ـ لنینیسم جهان بینی بی بدیل و بی نظیر و بی همتائی است.

·        مارکسیسم ـ لنینیسم بهترین نعمت معنوی است که نصیب بشریت شده است و بدون کمترین تردید برای همیشه بهترین یار و مددکار بشریت شرافتمند و انقلابی خواهد بود.

·        قدر مارکسیسم ـ لنینیسم را فقط کسانی می دانند که لبی از سرچشمه های حیاتبخش آن تر کرده باشند.
·        لنین به این حقیقت امر وقوفی بی چون و چرا داشت و با صراحتی به روشنی آفتاب بر زبان می راند.
·        به قول شاعر روشنگر  آذربایجان:

قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر، گوهری!

4
حزب ما برنامه، خط مشی سیاسی و سازمانی خود را برپایه انطباق خلاق این جهان بینی بر شرایط مشخص جامعه ما تدوین می کند.

·        خوب این ادعای حزب توده به چه معنی بوده است؟

·        بنظر نویسنده این مقاله، این جمله احتمالا به معنی زیر بوده است:

«کارل مارکس ...  قوانین تاریخ، جامعه و اندیشه را کشف کرده است.
ما باید آنها را فراگرفته و در شرایط مشخص ایران به کار بندیم.»
(بهروز خلیق. بخش اول این تلحیل)  

·        اکنون سؤال این است که  مارکس کیست؟
·        مارکسیسم ـ لنینیسم چیست؟
·        چگونه می توان مشتی قانون را فراگرفت و در شرایط مشخص ایران بکار بست؟
·        و یا چگونه می توان مارکسیسم ـ لنینیسم کذائی را خلاقانه بر شرایط مشخص جامعه انطباق داد؟

5

·        مارکس  بنظر نویسنده این مقاله کاشف قوانین جامعه بشری است.
·        این بدان معنی است که بنظر ایشان، میراث مارکس از مشتی  قانون تشکیل می یابد و مارکسیسم نامیده می شود.
·        بدین طریق می توان مارکسیسم را قانون نامه محسوب داشت.

·        ولی هر کودک کودکستانی می داند که اصلا و ابدا از این خبرها نیست.
·        مارکسیسم ـ قبل از همه ـ جهان بینی است، یعنی فلسفه است، یعنی ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی و تئوری شناخت است.
·        یگانه ی سه پایه است.

·        مراجعه کنید به ماتریالیسم دیالک تیکی، ماتریالیسم تاریخی، تئوری شناخت  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

6


·        وظیفه طبقه کارگر و ـ قبل از همه ـ حزب طبقه کارگر نه ازبر کردن مشتی قانون، بلکه از آن خود کردن تئوری و متد شناخت جامعه و جهان است.

·        از آن خود کردن یعنی تمرین و آموزش نطری و عملی و درک و هضم آن و نه ازبر کردن طوطی وش مشتی جملات مرده و بدرد نخور.

7
·        انطباق خلاق هم خود مشکل دیگری است.

·        شاید به همین دلیل هم بوده که حزب توده مرتب از چاله در آمده  و به چاه افتاده است:
·        شاید منظور حزب توده هم ازبر کردن مشتی جمله بی جان از کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم و جست و جوی چیزی متناسب و دمخور با آن جملات قصار در عالم خارج بوده است.

·        بی دلیل نبوده که کیانوری برای توضیح ضد انقلاب فوندامنتالیستی به هجدهم برومر رجوع کرده بود تا آیات بدرد بخوری از آن بیابد و تمام اشتباهات خطیر خود و امثال خود را توجیه کند.

·        جهان بینی افرادی از این دست حتی ماتریالیستی نیست، چه برسد به اینکه مارکسیستی ـ لنینیستی باشد.

8

·        کسی که از ذهن شروع به حرکت می کند تا به عین برسد، کسی که از روح به راه می افتد تا به ماده برسد، کسی که از شعور به راه می افتد تا به وجود برسد، در بهترین حالت سوبژکتیویست است و در بدترین حالت ایدئالیست.

·        چنین کسی کمترین فرقی با آخوندهای یهودی و ارمنی و سنی و شیعه  ندارد.

·        همین ادعای پیشاپیش حزب توده که  «جهان بینی ما مارکسیسم ـ لنینیسم است»، نشانه روشن عدم درک مارکسیسم ـ لنینیسم است.
·        مارکسیسم ـ لنینیسم مذهب و دین نیست که با بر زبان راندن جزم «لا اله الا الله» متدین شوی.

·        مارکسیسم ـ لنینیسم علم است و باید بسان هر علم، در روند مشقت بار و عرقریزی تمرین شود و فراگرفته شود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر