سرچشمه:
صفحه فیسبوک
فرضی میرزائی
بهروز
شاید هم تکرار یک حقیقت باشد که از دل پر دردی بر
می آید.
میم
·
دیگر آن
زمان ها گذشته.
·
اکنون خیلی
از چیزهای خیلی خیلی مهم و حیاتی را بدون اتلاف کلمه ای حتی به خورد خلایق می دهند:
·
عوامفریبی
امروزه بشدت تخصصی و مینیاتوریزه شده است:
·
انسان ها
بسان کالاها طبقه بندی شده اند:
·
همان طور
که رنگ مو و النگو در قفسه مغازه ها وجود دارد، به همان سان نیز دخترها و پسرهای
دستچین شده برای تبلیغ رنگ مو و النگو در ویترین بنگاه های مربوطه منتظر مشتری
نشسته اند:
·
ابزار
واره و یا دقیقتر، کالا واره گشتن بنی بشر در دهه دوم قرن 21 همین است.
·
رسد آدمی
به جائی که به جز خدا (طبقه حاکمه) نبیند.
عباس طلائی
اين مرد حقيقت را مي گويد .
كاسه ي داغ تر از آش نشويم.
میم
· خیلی ممنون از ناصح محترم.
1
· اما ناصح منظور ما را فهمیده بودند که فوری پوزه
بند آباء و اجدادی شان را از خورجین بیرون کشیدند، بر پوزه مان زدند و به صدور
نصیحت آغاز کردند؟
2
· و یا همین جوری ـ بفهمی نفهمی ـ تیری در سیاهی می
اندازند تا بلکه به چیز بدر بخوری بخورد؟
3
·
کسانی که
بی وقفه اندرز می دهند بی آنکه دلیلی بر اندرز انتزاعی خویش داشته باشند، یا ریگی
در کفش دارند و یا از مرحله بکلی پرت اند.
4
· ما که نگفتیم بالای چشم یکی از سران آنارشیسم در
مملکت رؤیاها ابروئی هم هست، تا به حضرت عباس برخورد.
5
·
ما فقط گفتیم
و غلط کردیم گفتیم که طبقه حاکمه امروزه به جای روده درازی، جهت قالب کردن مثلا رنگ مو، زیباترین دختران جهان
را لخت می کند که قوطی رنگ مو را در دست دارند و موهای شان را نشان خلایق می دهد.
·
همین و
بس
6
·
این نوعی
روشنگری است به امید دریافت فحش خواهر و مادر از هر رهگذر.
·
کجای این
حرف ما دال بر داغ تر از آش بودن بود؟
7
·
ضمنا از
حضرت عباس چه پنهان، که آدم های متمدن هر چه جلوی شان گذاشتند کوفت نمی کنند.
·
بلکه به
چند و چون اطعمه و اشربه توجه می کنند تا نه خودشان مسموم شوند و نه گرسنگان همسان
شان.
8
·
ابراز
نظر حتی ابرازات نظر از قبیل ابرازات حضرت عباس بهتر از خموشی است و موتوری برای
تفکر خوانندگان و برای بالاتر رفتن شعور است.
9
·
مادران
مرحوم ما می گفتند:
· «قبل از حرف زدن بهتر است که حرف خود را
بجویم تا یاوه تحویل خلایق ندهیم.»
·
ما که
گوش به حرف آنها نداده ایم به این روز افتاده ایم.
·
دیگران
این نصیحت مادران را بشنوند، شاید سعادتمند تر از ما گشتند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر