محمد قراگوزلو
«دل تنگ تلنگرهای احمد شاملو!»
در سیزده ساله گی غروب استاد و رفیقی یگانه
«دل تنگ تلنگرهای احمد شاملو!»
در سیزده ساله گی غروب استاد و رفیقی یگانه
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com
«روشنفکر
بر قدرت است نه با قدرت!»
صریح تر
از این ها سخن گفته است:
«آن که
هدفش تنها و تنها رستگاری انسان نباشد، درد و درمان توده ها را نشناسد، روشنفکر
نیست.
دزدی است
که با چراغ آمده..»
(دکتر محمد قراگوزلو)
مسعود
بهبودی
·
ما از این نوشته ی دکتر فقط
همین نقل فول ایشان از شاملو
را مورد تحلیل قرار می دهیم که حاوی تأیید دکتر نیز است.
·
بنظر ما هم شاملو و هم دکتر
اشتباه می کنند
.
1
·
روشنفکران متعلق به یک قشر اجتماعی اند و بسان هر قشر اجتماعی
تعلقات طبقاتی مختلف، متفاوت
و چه بسا حتی متضاد با هم دارند:
الف
·
هم نیچه روشنفکر است و هم کارل مارکس.
·
اولی روشنفکر متعلق به بورژوازی واپسین (بورژوازی
امپریالیستی) است و دومی روشنفکر ارگانیک (گرامشی) پرولتاریا ست.
ب
·
هم صهبا و مصفا و آتشی روشنفکرند و هم لاهوتی و
سایه و سیاوش و کیوان.
ت
·
دسته اول روشنفکران متعلق به بورژوازی اند و دسته
دوم روشنفکران ارگانیک پرولتاریا هستند.
2
·
پس این ادعا که «روشنفکر بر قدرت است نه با
قدرت!» یعنی بر ضد قدرت حاکم و به عبارت دقیقتر بر
ضد طبقه حاکمه است، هم
بلحاظ تجربی و هم بلحاظ نظری و عقلی از ریشه نادرست است.
3
·
ادعای دوم مبنی بر اینکه «آن که هدفش تنها و تنها
رستگاری انسان نباشد، درد و درمان توده ها را نشناسد، روشنفکر نیست. دزدی است که
با چراغ آمده..» نیز از چند نظر نادرست است:
الف
·
اولا این شیوه تحلیل از مفهوم «روشنفکر» سوبژکتیویستی
(ذهنگرائی) است.
·
یعنی شاملو
و دکتر به
تعریف مفهوم روشنفکر می پردازند، بی آنکه
اعتنائی به عینیت روشنفکران، به وجود
واقعی قشر روشنفکر بکنند.
·
در نتیجه، هر دو مفهوم فلسفی روشنفکر را تحریف می
کنند.
1
·
روشنفکر هم می تواند طرفدار توده باشد، بسان مارکس و لنین و لاهوتی و کسرائی و آریان
پور
2
·
و هم می تواند ضد توده
ای باشد، بسان
نیچه و هایدگر و یاسپرس و گوبلز و خامنه
ای و غیره.
ب
·
ثانیا مرزبندی میان روشنفکر و دزد درست نیست.
1
·
چون ضد روشنفکر دزد با چراغ و یا بی چراغ نیست.
2
·
قشر اجتماعی روشنفکر از کسانی تشکیل می شود که
نان سفره خود را از طریق کار عمدتا فکری در می آورند:
·
شعرا، نویسندگان، نقاشان و بطور کلی هنرمندان،
معلمین، پزشکان، وکلا و غیره.
3
·
بنابرین، ضد دیالک تیکی روشنفکر، طبقات و اقشاری
اند که نان سفره خود و خانواده خود را از
طریق کار عمدتا جسمی (یدی) در می آورند.
·
مثلا دهقانان، کارگران، پیشه وران و غیره.
·
دیالک تیک مادی و معنوی (فکری)
ت
·
ثالثا این تئوری که شاملو و دکتر با استفاده از
مفهوم روشنفکر نمایندگی می کنند، در واقع همان تئوری نخبگان است:
1
·
تئوری فاشیستی نخبگان دیالک تیک شخصیت و توده (ماتریالیسم
تاریخی) را به شکل دوئالیسم نخبه و توده بسط و تعمیم می دهد و وارونه می سازد.
·
یعنی نقش تعیین کننده را از آن شخصیت (نخبه) جا
می زند و توده را مشتی بی شعور و دنباله رو و آلت دست و هیچکاره تلقی می کند.
2
·
آنگاه سوبژکت تاریخ نه توده، بلکه نخبه (شخصیت
های سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی، نظامی، رهبران، پیشوایان) قلمداد می شود.
3
·
شاملو و خیلی از روشنفکران غیر پرولتری دیگر همین
تئوری را نمایندگی می کنند و به جای نخبه، روشنفکر را (و یا قبلا چریک و مجاهد را)
می گذارند.
4
·
آنگاه روشنفکر ـ به مثابه نخبه ـ منجی موعود جا
زده می شود و به جای پرولتاریا نشانده می شود که رسالت تاریخی اش نفی جامعه سرمایه
داری و بنای جامعه سوسیالیستی است.
5
·
تئوری
فاشیستی نخبگان در ایران هم آگاهانه از سوی
طرفداران فاشیسم، فوندامنتالیسم و ارتجاع فئودالی ـ بورژوائی وسیعا تبلیغ شده و
هم از سوی شعرا و نویسندگان بی خبر از جهان بینی پرولتاریا.
مفید
روشنفکر همان است که دکتر
قراگوزلو و شاملو می گویند.
نیچه و غیره روشنفکر محسوب
نمی شوند.
(نقل به مضمون)
·
چیزها و
پدیده ها را بهتر است به همان سان که واقعا هستند، تعریف کنیم.
·
و گرنه
دچار مرض معرفتی سوبژکتیویسم (ذهنگرائی) می شویم.
مثال
·
مفهوم
فئودال تعریف مشخص دارد.
·
در هر
فرهنگ فلسفی می توان به تعریف استاندارد آن دست یافت.
·
اگر کسی
مفهوم فئودال را بدلخواه تعریف کند، عملا تحریف کرده است.
·
مفهوم
روشنفکر هم به همین سان.
1
·
نمی توان
گفت که میلیون ها نویسنده و شاعر و نظریه پرداز و وکیل و پزشک و مهندس و غیره ی مرتجع
و ضد توده ای به قشر اجتماعی روشنفکر تعلق ندارند، چون من چنین اراده کرده ام و
دلم نمی خواهد.
2
·
چیزهای
عینی تعریف استاندارد دارند.
3
·
ضمنا خود
شاملو یکی از نیچه ئیست ها بوده است.
·
شاملو
نخبه ستا و توده ستیز بوده است.
·
او بلحاظ
موضعگیری جهان بینانه کمترین فرقی با نیچه و امثالهم نداشته است.
4
خوزه ارتگا
گاسه (1883 ـ 1955)
فیلسوف، جامعه شناس،
نویسنده اسپانیائی
نماینده تئوری نخبگان
آثار:
تشکیل و تلاشی ملت
ایده نسل
قیام توده ها
·
او به
جای ابربشر نیچه و یا نخبه آقای خوزه اورتگا گاسه، از واژه روشنفکر، مجاهد، فدائی
استفاده می کند و در مدح و سوگ آنها شعر می سراید.
5
·
خود
شاملو حتی به جرم طرفداری از فاشیسم از سوی متفقین دستگیر شده بود.
6
·
شاملو به
هیتلر ایراد می گیرد که به جای کتب نیچه می بایستی کتب برادر ناتنی اش را یعنی
حضرت یاسپرس را در مدارس آلمان تدریس کنند.
7
·
کتب نیچه
هم تا لحظه مرگش روی میز شاملو بوده است.
·
مراجعه
کنید به «بامداد در آئینه» به قلم دکتر سالمی
8
·
هیتلر
حاضربود به توصیه شاملو عمل کند.
·
اشکال
کار اما این بود که همسر یاسپرس از بد روزگار یهودی بود.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر