۱۳۹۲ مرداد ۶, یکشنبه

چاله ها و چالش ها (302)

نامه سرگشاده بیش از ۳۰۰۰ نفر از کارگران، تکنسین‌ ها و مهندسان پروژه‌ های نفتی ایران به حسن روحانی
ناصر آقاجری

سرچشمه:
مجله هفته
ربابه

·       نامه نگاری یکی از فرم های سنتی مبارزه ـ حداقل ـ از زمان انقلاب مشروطه است.
·       ولی با عرض حال نوشتن به نمایندگان طبقه حاکمه ارتجاعی مسئله ای حل نمی شود.

1
·       اشرافیت بنده داری، فئودالی، روحانی و بورژوائی از طبقات اجتماعی انگل و پارازیت تشکیل می یابند.
·       از این نقطه نظر فرقی با گداها، دزدها و راهزن ها ندارند.
·       یعنی بسان اقشار لومپن و گردنه گیر، گیرنده اند و نه دهنده.

2
·       البته می توان بطرق مختلف از آنها گدائی کرد و به دریافت  پشیزی دل خوش داشت، ولی نمی توان احقاق حقوق بر حق خویش کرد و مثل آدم زندگی کرد.

3
·       تحصیل سود به ازای سرمایه ی خویش، برای حضرات حکم مقدسات دارد.
4
·       گرفتن حق خویش اما در چارچوب سیستم سرمایه داری حاکم یا محال است و یا دم بریده و نیم بند و به دردنخور.
5
·       از این رو، توده و طبقه کارگر باید بدانند که راه حل رادیکال و معنامند، سرنگونی حاکمیت طبقه حاکمه و برقراری حاکمیت توده ای است.
·       بذر این اندیشه رهگشا که انعکاس بی چون و چرای حقیقت عینی است، باید در مزرع ضمیر توده زحمت افشانده شود و منشاء پیکار طبقاتی رادیکال آن گردد.

6
·       و گرنه شیوه های شبیه به گدائی و التماس و زاری وسیله تخریب مضاعف توده زحمت است:
·       هم وسیله تخریب حیثیت توده زحمت در انظار عمومی است و هم وسیله تخریب حیثیت آن در چشم خویشتن خویش است. 
7
·       توده فی نفسه غول بی سر است.
·       ولی اگر تئوری رهائی بخش در مزرع ضمیرش افشانده شود و به بار نشیند، در مدتی کوتاه به قدرت مادی بدل می شود و بسان غول مهیبی برون آمدن و مادیت یافتن می طلبد. 
 
8
·       ضمنا فرم های مبارزاتی باید خصلت روندین (پروسه ای) داشته باشند.
·       یعنی از پله نازل به پله عالی تر و فراتر بگذرند.

9
·       اگر مثلا نامه نگاری به ثمر نرسید، اعتصاب  در کارخانه معین، اعتصاب در منطقه معین، اعتصاب در سراسر کشور، تظاهرات خیابانی و الی آخر سازمان داده شود.

10
·       در این روند رزم است که توده بلحاظ نظری و عملی توسعه و تکامل می یابد و به مقام طبقه حاکمه طراز نوین ارتقا می یابد.
·       و گرنه خطر بروز  و اشاعه بیماری های دیرآشنا و ناشناخته از قبیل اکونومیسم، ترید ـ یونیونیسم، آنارکو سندیکالیسم  و غیره وجود دارد.

11


·       توده قبل از هر چیز باید با تئوری لنینی دولت آشنا شود.
·       و بداند که دولت نه یار و مددکار بی طرف توده، نه امامزاده ای ماورای طبقاتی، بلکه وسیله سرکوب آشکار و نهان توده و خادم منافع استراتژیک طبقه حاکمه  استثمارگر و ستمگر است.

12
·       توده باید تسخیر و تخریب دستگاه دولتی را در مد نظر همیشگی خویش داشته باشد و به دولت طبقه حاکمه امید نبندد.
13
·       توده باید بر اساس این آگاهی لنینی، دولت طبقه حاکمه را بشناسد و بی امان به توپ انتقاد انقلابی نظری و تجربی ـ عملی خویش بندد و زمینه عینی و ذهنی لازم را برای تشکیل دولت توده ای فراهم آورد که آغاز محو دولت بطور کلی است.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر