۱۳۹۲ خرداد ۱۷, جمعه

سیری در گلستان سعدی (55)


سعدی شیرازی 
 ( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت چهارم
(گلستان با ب اول، ص 21 ـ 24) 
تحلیلی از شین میم شین

وزیر:
اما بنده امیدوار می باشد که به عشرت صالحان تربیت پذیرد و خوی خردمندان گیرد که هنوز طفل است و سیرت بغی و عناد آن گروه در نهاد آن مستحکم نشده.

·       معنی تحت اللفظی:
·       اما من امیدوارم که رهزن زاده در همنشینی با صالحان تربیت شود و خوی خردمندان کسب کند.
·       برای اینکه هنوز کودکی است و سیرت سرپیچی و گردنکشی و لجاجت رهزنان هنوز در ذاتش استحکام نیافته است.

·       وزیر در این حکم، چندین دیالک تیک را بسط و تعمیم می دهد که قابل توجه و دقت اند:

1

·       وزیر اولا دیالک تیک خیر و شر را به شکل دیالک تیک صالحان و مفسدان (رهزنان) و در حقیقت به شکل دیالک تیک طبقه حاکمه و توده بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن خیر (صالحان، طبقه حاکمه) می داند.

2

·       شیوه تفکر وزیر با شیوه تفکر سعدی در این زمینه تفاوت اسلوبی (متدیکی) دارد:

الف

·       سعدی اصولا به دوئالیسم خیر و شر، صالح و مفسد باور دارد.
·       یعنی میان خیر و شر دیوار دوئالیستی نفوذناپذیر می کشد.

ب

·       وزیر اما به دیالک تیک خیر و شر باور دارد و نتیجتا به تبدیل یکی به دیگری.

3

·       یا سعدی از دموکراتیسم ستایش انگیزی برخوردار است و نظرات دگراندیشان را در نهایت بی طرفی و عینیت منعکس می کند و یا خود در زمنیه دوئالیسم خیر و شر و تئوری بنیاد خیر و شر تردید دارد.

4

 اما بنده امیدوار می باشد که به عشرت صالحان تربیت پذیرد و خوی خردمندان گیرد که هنوز طفل است و سیرت بغی و عناد آن گروه در نهاد آن مستحکم نشده.

·       وزیر از سوی دیگر، دیالک تیک نمود و بود (پدیده و ماهیت، ظاهر و باطن) را به شکل دیالک تیک روی و خوی از سوئی و دیالک تیک صورت و سیرت زا سوی دیگر، بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را بدرستی از ان بود (ماهیت، باطن، خوی، سیرت) می داند.

5

·       بزعم وزیر، اگر خوی رهزن و سیرت زاده در اثر تربیت عوض شود، شیوه زندگی و رفتارش نیز عوض خواهد شد و از جبهه شر به جبهه خیر، از مفسد به صالح استحاله خواهد یافت.

6

·       این به معنی رد تئوری بنیاد خیر و شر سعدی و حافظ است.

7

·       این به معنی انکار منشاء مادر زادی و ذاتی و جبلی خیر و شر است.

8

·       این به معنی اکتسابی و اجتماعی بودن خیر و شر است.

9
اما بنده امیدوار می باشد که به عشرت صالحان تربیت پذیرد و خوی خردمندان گیرد که هنوز طفل است و سیرت بغی و عناد آن گروه در نهاد آن مستحکم نشده.

·       وزیر از سوی دیگر دیالک تیک خیر و شر را به شکل دیالک تیک خردگرائی و خردستیزی (راسیونایلسم و ایراسیونالیسم) بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن خیر (خردگرائی، راسیونالیسم) می داند.

·       این گرایش عطر اندیشه های فلسفه روشنگری، فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان و انقلابات بورژوائی را با خود دارد.

10
اما بنده امیدوار می باشد که به عشرت صالحان تربیت پذیرد و خوی خردمندان گیرد که هنوز طفل است و سیرت بغی و عناد آن گروه در نهاد آن مستحکم نشده.

·       وزیر ضمنا بر خلاف نمایندگان تئوری بنیاد خیر و شر، از تشکیل و توسعه و تکامل سیرت و ماهیت انسان ها در جامعه سخن می گوید:
·       بنظر وزیر سیرت گردنکشی و سرپیچی (طغیان و عصیان) نه منشاء مادر زادی و الهی، بلکه منشاء اجتماعی و اکتسابی دارد.
·       اگر شرایط زندگی اطفال مردم عوض شود، شیوه زندگی و رفتار و خوی و خصال آنها نیز عوض خواهد شد.

11

·       همین مسئله نشاندهنده اختلاف نظر و چالش فکری حتی در میان اقشار طبقه حاکمه در زمان سعدی است.

ادامه دارد

۱ نظر: