۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۲, یکشنبه

سیری در جهان بینی صادق هدایت (5)

 
۳۷ ویژگی ایرانیان از دید صادق هدایت در کتاب بوف کور
دکتر احمد ب  
تحلیلی از گاف سنگزاد
ویژگی سوم
با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم.   
·       کشف این مسئله از سوی صادق هدایت در جامعه خویش و یا کشف احمد ب در بوف کور صادق هدایت ـ علیرغم نهایت اختصار و ایجاز ـ سؤال برانگیز است:
·       این مسئله به چه معنی است؟
·       نشانه چیست؟
·       ناشی از چیست؟
·       بر چه دلالت دارد؟
·       راه و راهکار غلبه بر آن از چه قرار است؟ 
1
با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم. 
·       مفهوم مرکزی این کشف را «مفت» تشکیل می دهد.
·       مفهوم «مفت» خود بیانگر فقر سوبژکت مورد نظر حضرات است، بیانگر فقر مثلا توده های مولد و «بی همه چیز» جامعه است.
·       چون برای طبقات حاکمه قیمت چیزها تعیین کننده نیست.
·       مال باد آورده ای در جیب دارند و دست و دل بازانه آن را حیف و میل می کنند و در ضمیر خام و خرفت توده به فضیلت  «دست و دل باز» آراسته می شوند.
·       خوب دلیل فقر مادی مردم جامعه چیست؟
2

·       سطح زندگی مردم هر جامعه در تحلیل نهائی در دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی تعیین می شود و در این دیالک تیک نقش تعیین کننده از آن نیروهای مولده است.
·       در جامعه عقب مانده که مایحتاج زندگی با وسایل تولید عهد عتیق تولید می شود، فقر امری طبیعی است.
·       تولید دستی در مقایسه با تولید صنعتی و کارخانه ای برآیند حقیری به دنبال می آورد.
3
·       البته مناسبات تولیدی (بویژه مناسبات مالکیت) نیز نقش معینی در سطح زندگی مردم ایفا می کند.
·       اما همانطور که اشاره شد، در دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی نقش تعیین کننده از آن نیروهای مولده است.
·       این بدان معنی است که در جامعه سرمایه داری پیشرفته در مقایسه با جامعه فئودالی و یا سرمایه داری عقب مانده سطح زندگی مردم بمراتب بالاتر و بهتر است.
·       اگرچه در حواشی متروپول های سرمایه داری نیز خیل عظیمی از مردم در ذلت بسر می برند و با طناب مفت خود را دار می زنند.
4
با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم. 
·       دار زدن خویش با طناب مفت، علاوه بر اینکه نشانه فقر مادی است، نشانه فقر معنوی نیز است.
·       در این جور جوامع، فقر مادی به حدی است که اکثریت مردم توان از آن خود کردن نعمات معنوی (فکری و فرهنگی) را ندارد.
·       در نتیجه سطح شعور جامعه نیز متناسب با سطح توسعه نیروهای مولده پایین تر از سطح شعور مردم متروپول های سرمایه داری است.
·       کسی که با گاو و خر کار می کند، طبیعی است که از علم و فن کمتر از کسی خبر دارد که با تراکتور و یا ماشین آلات مدرن کار می کند.
5
با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم. 
·       این حقیقت امر را می توان در دیالک تیک زیربنای جامعه (مناسبات تولیدی) و روبنای ایدئولوژیکی توضیح داد.
·       هر زیربنا قاعدتا روبنای متناسب با خود را، هرشیوه تولید، شعور اجتماعی متناسب با خود را هم الزامی می سازد و هم پدید می آورد.
·       وقتی اکثریت اوقات مردم صرف تولید مایحتاج اولیه زندگی شود، طبیعی است که دیگر نیروی جسمی و روحی لازم برای توسعه فکری و فرهنگی را در خود نیابند.
·       از این رو، مردم جامعه ای که به سبب فقر مادی، بهره کمتری از دانش و علم و فن و فلسفه دارند، طبیعی است که خود را با طناب مفت دار بزنند.
6

 راه و راهکار غلبه بر آن از چه قرار است؟
·       حالا که به سؤالات پنهان در این مسئله تا حدودی جواب یافتیم، می توان به راه حل ریشه ای و رادیکال آن اندیشید.
·       بدین طریق راه غلبه بر «دار زدن اکثریت مردم با طناب مفت»، نه در فرار از جامعه بیمار محتاج مبرم به پزشک و خودکشی در پاریس، بلکه کمک به توسعه نیروهای مولده جامعه از طریق برچیدن سدهای مادی و معنوی برپا شده در برابر آنها ست.
·       کمک به توسعه فکری توده و تحول بنیادی مناسبات تولیدی است.
·       روشنگری توده، بسیج توده و تسلیح توده به تئوری رهایش اجتماعی و کمک به پیروزی انقلاب اجتماعی است.
·       تا هم زیربنای جامعه تحول یابد و هم ببرکت تحول زیربنا، روبنای جامعه و در نتیجه، سطح فکری و فرهنگی توده ها دگرگون شود.
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر