۱۳۹۲ خرداد ۷, سه‌شنبه

فنومنولوژی (3)


پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان شین میم شین

II
فنومنولوژی بمثابه جریان فلسفی بورژوائی واپسین آلمانی
ادامه


·       فنومنولوژی ـ بمثابه یک اسلوب و یا متد فلسفی ـ بنظر هاسرل، نه شناخت بمعنای واقعی کلمه، بلکه اشراق روحی و الهام است.

1

·       هاسرل الهام را آگاهانه در مقابل بخش ضرور و لاینفک هر شناخت علمی، هر شناخت مفهومی و انتزاع قرار می دهد.

·       (شناخت دیسکورسیو به گذار اسلوب مند و یا متدمند پیشرونده از مفهومی به مفهومی اطلاق می شود.
·       از این رو ما آن را شناخت و یا تفکر مفهومی ترجمه می کنیم.
·       مترجم)

2

·       ارغنون (ارگانون) اسلوب و یا متد فنومنولوژیکی عبارت است از تماشای ماهیت:
·       یعنی تبیین درونی و معنوی چیزها، بدان سان که در تماشای درونی روحی موجود اند، نه بدان سان که در خارج از شعور، یعنی بطور عینی وجود دارند.

3

·       هاسرل اگرچه اصولا توجه به مسئله واقعیت چیزها را در تماشای ماهیت لازم می داند، اما تنها بمثابه عامترین شرط آن که در حین «تماشا» باید مورد صرفنظر قرار گیرد.

4

·       قصد هاسرل از این درخواست، عبارت است از تبرئه خود از سوبژکتیویسم نئوکانتیانیستی و دادن چرخش اوبژکتیف به آموزش خود.

·       مراجعه کنید به سوبژکتیویسم، نئوکانتیانیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.

5

·       ولی او عملا سوبژکتیویسم را به اوج می برد و در پایان کار، از عینیت مورد نظر او، فقط عینیت واره ای باقی می ماند.

6

·       برای اینکه تماشای ماهیت باید با تماشای موضوع شناخت،  مستقل از هستی آن، مستقل از بود آن و نحوه و نوع پیدایش آن، یعنی فقط و فقط در چه بودن آن (در آنچه که آن چیز برای خود هست) بطور روحی صورت گیرد.

7

·       برای نیل به تماشای ماهیت باید ـ قبل از همه ـ تقلیل ایده تیکی را به یاری گرفت.

8

·       به عبارت دیگر باید تمرکز حواس را معطوف ماهیت چیز مورد نظر و معطوف اعمال روانی دریابنده این ماهیت کرد و باید جهان خارج، شعور، دانش موجود مربوط به چیز مورد نظر، اسالیب و یا متدهای علمی معروف و بطور کلی هر نوعی از ارائه دلیل را مورد صرفنظر قرار داد.

·       (ایده تیک یعنی تصور واضح و تصویرمند چیزها و اوضاع، آن سان که انگار بطور واقعی درک می شوند. مترجم)

9

·       لازم به توضیح نیست که چنین اسلوبی و یا متدی باید تز زیر را پیش شرط خود قرار دهد:
·       تزی که بنا بر آن، واقعیت عینی فاقد استقلال است و سرابی، امر معلوم و الهامیتی  بیش نیست.

10

·       از این رو ست که بنظر هاسرل، مسئله واقعیت موضوع شناخت، یعنی مسئله واقعیت عینی بطورکلی، می تواند در هر روند شناخت مورد صرفنظر قرار گیرد.

11

·       در بهترین پیشگفتار نوشته شده به فنومنولوژی هاسرل چنین فرمولبندی شده است:
·       «هدف، توصیف است، نه توضیح و نه تجزیه و تحلیل!»

·    مراجعه کنید به توصیف، توضیح، دیالک تیک آنالیز و سنتز (تجزیه و تحلیل و ترکیب) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر