7 سال پس از خاموشی به
آذین
به قلم رضا
نافعی
سرچشمه:
صفحه فیس بوک
رضا نافعی
تحلیلی از شین
میم شین
رضا نافعی
احسان طبری در بیان نظر خود محتاط است.
·
واژه «محتاط» در رابطه با نحوه برخورد احسان طبری، واژه
مناسبی نیست.
·
چرا و به چه دلیل؟
دلیل اول
·
دلیل اول این برخورد خودویژه احسان طبری و دیگر رهبران
حزب توده، حزبیت (حزبی بودن) آنها ست.
1
·
اعضای هر حزب سیاسی در دیالک تیک جبر و اختیار خاصی
زندگی، کار و پیکار می کنند.
·
چرا دیالک تیک جبر و اختیار خاصی؟
2
·
برای اینکه دیالک تیک جبر و اختیار به نحو خاصی در مورد
اعضای حزب طبقه کارگر بسط و تعمیم می یابد:
الف
·
جبری (ضرورتی) که اعضای حزب ـ از بالا تا پایین ـ تحت
سیطره بلامنازعش قرار می گیرند، جبری کلکتیف است.
·
جبری مبتنی بر خرد جمعی حزب است.
·
جبری است که در اساسنامه حزب طبقه با دقت و سنجش تجربی ـ
نظری تبیین یافته است و در هر جامعه خاص بطور مشخص جامه عمل می پوشد، یعنی رعایت و
اجرا می شود.
ب
·
این جبر به همین دلیل، جبری مبتنی بر آگاهی طبقاتی است.
·
جبری است که پیشاهنگ طبقه خود پدید می آورد تا به
سازمانی قادر به ادامه حیات در شرایط دشوار پیکار طبقاتی بدل شود.
·
به همین دلیل است که این جبر کلکتیف خودساخته، عنوان انضباط
آهنین به دوش می کشد.
·
ارتش سرخ بدون چنین انضباطی هرگز نمی توانست پوزه ارتش بی
قلب، بی عاطفه، بی رحم، مکانیکی و ماشین واره ی فاشیسم را بر خاک بمالد و پرچم پیروزی
بلشویسم را بر بام رایشتاگ بکارد.
ت
·
خاصیت (خاص وارگی) دیگر این جبر و یا انضباط حزبی در
خصلت داوطلبانه آن است.
·
اعضای حزب، داوطلبانه به این جبر حزبی تن در می دهند.
·
در حالیکه کسی داوطلبانه تن به جبروت جبر طبیعی و
اجتماعی نمی دهد.
پ
·
بنابرین در حزب طبقه، دیالک تیک جبر و اختیار فوق العاده
بغرنجی بکار می افتد، دیالک تیکی با مزایا و مضرات خاص خود.
·
این دیالک تیک خاص باید مورد بررسی و احیانا تدقیق و
تصحیح قرار گیرد.
·
شالوده نظری این دیالک تیک را لنین در اثر خود تحت عنوان
«چه باید کرد؟» ریخته است.
3
احسان طبری در بیان نظر خود محتاط است.
·
احسان طبری در داربست همین دیالک تیک ابراز نظر کرده
است.
·
برخورد خاص او نه از سر محافظه کاری و احتیاط، بلکه
بدلایل تاکتیکی و استراتژیکی متبلور در این دیالک تیک بوده است.
·
او در مناظره تلویزیونی پس از پیروزی فوندامنتالیسم گفت
که نه به عنوان شخصیت، بلکه به عنوان شخصیت حقوقی، به عنوان نماینده حزب توده
ابراز نظر می کند.
·
یعنی در داربست دیالک جبر و اختیار یاد شده.
4
·
این امر می تواند تحلیل طبری و امثالهم را سلب عینیت
کند، مثله و مخدوش و معیوب سازد.
·
این امر می تواند خرد جمعی حزب را تضعیف و چه بسا حتی تخریب
کند و گشتاور آگاهی در دیالک تیک یاد شده را تار و مار سازد.
5
·
میدان مبارزه ایدئولوژیکی، میدان دفاع بی چون و چرا از
حقیقت عینی و یا تاریخی است.
·
میدان مبارزه ایدئولوژیکی را هرگز نباید با بازار خرید و
فروش گاو و گوساله عوضی گرفت و چک و چانه زد.
·
در میدان مبارزه ایدئولوژیکی باید از حقیقت عینی دفاع
شود.
·
حتی به بهای تنها ماندن.
·
حتی به بهای ایزوله شدن موقتی.
6
·
دفاع سرسختانه و آشتی ناپذیر از حقیقت عینی اما در
درازمدت به جلب اعتماد آهنین توده ها می انجامد و به تقویت و تحکیم و توسعه کمی و
کیفی حزب منجر می شود.
رضا نافعی
طبری استدلال های خود را در جامۀ تاریخ ، شناخت فرهنگ ایرانی و پاسداری از آن
بیان می دارد.
1
·
بنظر ما، طبری مثل اکثر نویسندگان وطنی، روده درازی می
کند.
·
این ضعف
جدی امروزه در همه دار و دسته های وطنی از مذهبی تا ملی، از چپ تا راست تشدید شده
است.
·
آن سان
که مطالعه هر مطلب منتشره هم به قیمت اتلاف بیهوده وقت گرانبها تمام می شود و هم خواننده
خردگرا را دچار تهوع می سازد، دلزده و بیزار می کند.
2
·
دلیل روده درازی طبری و دیگر هم وطنان، بیگانگی آنها با
تفکر مفهومی است.
·
کسی که
مفاهیم فلسفی را در سنت شیخ شیراز هضم و جذب نکرده باشد، به همین روز می افتد.
·
به جای تبیین اندیشه ای در جمله ای، به نگارش مطلبی در
صفحه ای می پردازد.
·
چنین
کردوکاری عملا کونتراپرودوکتیف است، زیانبار است، «عدمش به ز وجود» است.
·
برای تمرین
و آموزش تفکر مفهومی بدیلی وجود ندارد.
·
این کار
مشقت فوق العاده می طلبد، ولی در نهایت فوق العاده حاصلخیز است.
3
استدلال
های خود را در جامۀ تاریخ ، شناخت فرهنگ ایرانی و پاسداری از آن بیان می دارد.
·
دلیل همه این ویراژها و صغری و کبری چیدن های طبری و
غیره فقر تفکر مفهومی است.
·
ماتریالیسم طبری ماتریالیسمی مرده و بی خون است.
·
اسلوب
بررسی طبری نیز عمدتا متافیزیکی است و به سوبژکتیویسم غلیظی سرشته است.
·
همین کشف
درست رضا نافعی عزیز به دلیل همین فقر نظری و اسلوبی طبری است و عیب بزرگی است.
رضا نافعی
و سخن را با این نکته که «در خانه اگر کس است یک
حرف بس است»، به پایان می برد .
·
اتفاقا برعکس نظر رضا نافعی عزیز.
·
طبری هگل
نیست که در جمله ای کتابی را بیان کند.
·
نوشته
های طبری ارزش آموزشی و تربیتی ندارند و باید مورد تحلیل دیالک تیکی قرار گیرند.
رضا نافعی
استنباط خواننده این است که نمی خواهد موضوع را
بیشتر بشکافد و احیانا موضع خود را عریان تر سازد.
·
همین استنباط رضا نافعی خود دلیلی بر صحت استنباط ما ست:
·
خواننده
از آثار طبری توشه ای نمی گیرد، چیزی بدردبخور نمی آموزد.
·
چه بسا
وقت عزیز خود را تلف می کند.
·
بدتر از
آثار طبری، آثار نورالدین کیانوری است.
·
آثار
کیانوری فاقد کمترین ارزش آموزشی و تربیتی اند.
·
آثار جوانشیر
بمراتب بهتر از بقیه است.
·
البته
آنها نیز باید بدقت خوانده شوند و تحلیل شوند.
·
ولی از ارزش
آموزشی فوق العاده ای برخوردارند.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر