۱۳۹۲ فروردین ۱۵, پنجشنبه

سیری در جهان بینی عمر خیام (20)

عمر خیام 
(427 ـ 510) (1048 ـ 1131)
تحلیلی از شین میم شین
تحلیل رباعی سی و یکم
دارنده چو ترکیب طبایع آرا ست
از بهر چه او، فکندش اندر کم و کاست 
گر نیک آمد، شکستن از بهر چه بود
ور نیک نیامد این صور، عیب که را ست؟

·        معنی تحت اللفظی:
·        خداوند که به ترکیب خوی ها و خصلت ها پرداخته، به چه دلیل از برخی اندک و از برخی دیگر بیش برگزیده است؟
·        اگر محصول ترکیب او خوب بوده، چرا تخریب می کند و اگر این فرم ها معیوب بوده اند، عیب در کردوکار چه کسی بوده است؟
1
دارنده چو ترکیب طبایع آرا ست

·        خیام یا جهان و مافیها را مخلوق خدا می داند و یا بدان تظاهر می کند تا اندیشه مربوطه را مورد انتقاد قرار دهد.
·        منظور خیام از طبایع به احتمال قوی «طبایع اربعه» است:
·        عناصر چهارگانه ی آب و باد و خاک و آتش.
·         
·        از همین رباعی خیام می توان به جهان بینی ماتریالیستی او پی برد:

2

·         در سیستم های ماتریالیستی فلسفه چین باستان، هند و مصر، اگر چه مفهوم ماده تصریح نشده است، اما اطمینان بی خلل به وجود عینی و مستقل از انسان چیزها و پدیده ها در طبیعت، همه جا به چشم می خورد.
·        این چیزها و پدیده ها، به نظر نمایندگان ماتریالیسم باستان، از تعداد انگشت شماری از عناصر اصلی (خاک، آب، هوا، آتش، فلز و چوب) تشکیل یافته اند.

3

·        مشخصه اصلی فلاسفه یونان باستان، در قرن ششم قبل از میلاد، عبارت است از خلاصه کردن تنوع عینی جهان در یک عنصر واحد:

الف
 
تالسِ میلتوسی (624 ـ 546 ق. م.)
فیلسوف مکتب مَلَطی
از فلاسفه طبیعت یونان باستان
دولتمدار
ریاضی دان
ستاره شناس
مهندس
بنظر ارسطو، مؤسس فلسفه و علم بطور کلی بوده است.
او و همگنانش را فلاسفه ماقبل سقراطی می نامند

·        به نظر تالس عنصر اصلی واحد عبارت است از آب.

ب
 
آناکسی منس (585 ـ 528 ق. م.)

فیلسوف مکتب مَلَطی
از فلاسفه طبیعت یونان باستان
ستاره شناس
او و همگنانش را فلاسفه ماقبل سقراطی می نامند
تالس، آناکسی مندر و آناکسی منس مؤسسین مکتب ایونی (قدیمی ترین مکتب فلسفی) محسوب می شوند.   

·        به نظر آناکسی منس عنصر اصلی واحد عبارت است از هوا

ت
 هراکلیت (550 ـ 480 ق. م.) 
فیلسوف ماقبل سقراطی یونان
افق فلسفی هراکلیت:
تجربه و دانش
شدن و فنا شدن
وحدت و تضاد
کاینات و آتش
واژه و روح
دولتشهر و حقوق مدنی
انسان و خدا
عقل و جهل
جملات قصار:
در هیچ رودی نمی توان دو بار شنا کرد
تضاد، پدر همه چیزها ست!

·        به نظر هراکلیت عنصر اصلی واحد عبارت است از آتش.

4
دارنده چو ترکیب طبایع آرا ست
از بهر چه او، فکندش اندر کم و کاست

·        سؤال خیام این است که چرا خدا همه چیزها را کامل و بی نقص و بی عیب خلق نکرده است؟
·        چرا بعضی ها ضعیف و کوچک اند و برخی قوی و بزرگ؟

·        حق هم بظاهر با اوست.
·        اگر خلقتی در کار بوده، پس چرا مورچه به این کوچکی و فیل بدان بزرگی است؟

5
گر نیک آمد، شکستن از بهر چه بود

·        اگر محصول کار خوب بوده، چرا پس از چندی آن را تخریب می کند؟
·        مثلا دلیل مرگ انسان ها چیست؟
·        اگر قرار بر این بود که خدا پس از ساختن، دوباره خرد و خراب کند، پس برای چی زحمت ساختن آن چیزها را به خود داده است؟
·        بزعم خیام، هیچ موجود خردمندی چیز بی عیب و نقصی را که  ساخته است، خراب نمی کند.

·        حتما حریقی در پاسخ پرسش خیام خواهد گفت که مخلوقات الهی ناقص بوده اند و به همین دلیل خدا هم مثل کوزه گری که کوزه کج و کوله ای ساخته باشد، دوباره می شکند.

6
ور نیک نیامد این صور، عیب که را ست؟

·        خیام در واکنش به پاسخ حریف، سؤال دندانشکن دیگری طرح می کند:
·        اگر مخلوق مورد نظر ناقص و معیوب بوده، عیب چه کسی بوده است؟

·        این بدان معنی است که خدا خود موجود ناقص و معیوب خلق کرده است، ولی هیچ موجود کاملی دست به خلق چیزهای ناقص و معیوب نمی زند.

·        بزعم خیام، خدا نمی تواند عقل و فهم و فراست و کمال کل و مطلق باشد.
 
·        این رباعی خیام نه تنها سرشته به ماتریالیسم فلسفی است، بلکه علاوه بر آن، حاوی انتقاد جدی از تئولوژی مسلط در جامعه است.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر