پروفسور دکتر الفرد کوزینگ
برگردان شین میم شین
·
متافیزیک واژه
یونانی است.
·
متافیزیک
اغلب به دو معنی زیر مورد استفاده قرار می گیرد:
الف
·
به معنی
آموزش ایدئالیستی راجع به ماهیت موجوداتی، که ظاهرا فراتر از جهان محسوس ما هستند.
ب
·
به معنی
طرز تفکر ضد دیالک تیکی.
1
·
«متافیزیک» درآغاز نامی بود
که اندرونیکوس فون رودوس به آثار ارسطو
که به علوم طبیعی مربوط نمی شدند، داده بود.
الف
·
محتوای
متافیزیک «فلسفه اولین» بود، «علمی فراتر از علوم طبیعی که توجهش معطوف موجودات می
شود.
ب
·
«علمی که فراتر از علوم
طبیعی است.»
ت
·
برای
اینکه آن نه با موجودی معین، بلکه با موجود بطور کلی و فقط تا زمانی که وجود دارد،
سر و کار دارد.
پ
·
«موضوع این علم اولین را
اما چیزهای خاص و ثابت تشکیل می دهند.»
2
·
فلسفه اولین
ظاهرا نه طبیعت را، بلکه ماهیت بنیادی طبیعت را مورد بررسی قرار می دهد و لذا «علم
الهی» است.
3
·
صفت
«متافیزیک» بعدها بمثابه مفهوم «فلسفه اولین» مورد استفاده قرار گرفت.
4
·
متافیزیک
به آموزش فلسفی مربوط به چیزهای زیر اطلاق می شود:
الف
·
به آنچه
که ماورای حسی است.
ب
·
به آنچه ظاهرا
در ورای جهان مادی وجود دارد.
ت
·
به وجود
حقیقی که بنیاد هر موجودی است.
5
· متافیزیک
هنوز هم از سوی جریانات ایدئالیستی مختلف، بویژه نئوتومیسم
به عنوان «علم اساسی فلسفی» به کار می رود.
·
·
(نئوتومیسم جریان فلسفی پرنفوذ ایدئالیستی ـ عینی
بورژوائی معاصر و جریان اصلی در فلسفه کاتولیکی نوین است.
·
نئوتومیسم
همانند نئواسکولاستیک بطور کلی در اواخر قرن
نوزدهم پا به عرصه وجود می نهد.
· نئوتومیسم
نیز همانند نئواسکولاستیک از واکنش کاتولیسیسم تقویت
یاقته در دوره ترمیم سیستم اجتماعی سرمایه داری نشئت می گیرد و بر ضد جنبش مدرنیزاسیون کاتولیکی که تحت تأثیر راسیونالیسم، فلسفه کلاسیک آلمان و رمانتیک قرار
داشت و مورد تأیید کلیسای کاتولیک نبود، وارد عمل می شود. مترجم)
·
مراجعه
کنید به نئوتومیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
6
·
این
برداشت از متافیزیک، برداشت گمانورزانه صرفی است و عمارت مفهومی آن به طرز
دگماتیکی بدانجا می رسد که هرگونه رابطه راستین با واقعیت عینی را از دست می دهد.
7
ایمانوئل کانت (1724
ـ 1804)
برجسته ترین
نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان
«نقد خرد محض» نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه
های زیر دورنمای فراگیر نوینی به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (انتقاد از
عقل عملی)
استه تیک
(انتقاد از قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ
·
کانت در اثر خود تحت عنوان «نقد خرد محض» تار و مار
کردن این متافیزیک گمانورزانه دگماتیکی را وظیفه خود قرار می دهد و با بررسی
امکانات شناخت انسانی ثابت می کند که متافیزیک نمی تواند از حد تجارب بشری فراتر
رود.
8
·
کانت اما متافیزیک از نقد گذشته را، یعنی تئوری فلسفی
را لازم می داند و «نقد خرد محض» را به عنوان «اقدامی ضرور و مقدماتی برای پی ریزی
متافیزیک اساسی» می داند.
·
(کانت، ب 36)
9
گئورگ ویلهلم
فریدریش هگل (1770 ـ 1831)
·
تحول
کامل متافیزیک گمان ورزانه توسط هگل جامه عمل می پوشد.
الف
·
هگل متافیزیک گمان وزانه را با منطق عینی جایگزین می
سازد، که در آن روح در فرم مفاهیم بطور دیالک تیکی توسعه می یابد.
ب
·
مفهوم
«متافیزیکی» اما در قاموس هگل همزمان معنی جدیدی
کسب می کند:
ت
·
هگل مفهوم «متافیزیکی» را بمثابه روش فهم در نظر می گیرد، روشی که با تعاریف یکجانبه
و مجرد عمل می کند، برخلاف خرد دیالک تیکی که
بر یکجانبه گی ها چیره می شود و به مفاهیم مشخص دست می یابد.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر