۱۳۹۱ بهمن ۱۹, پنجشنبه

که بوده همین بی گناهی، گناهت

 
امید و یأس 
(24/7/1391)

 رضا افضلی 
شاعر، مترجم، پژوهشگر و استاد دانشگاه 
سرچشمه

·        گر امّیدِ روشن نتابد به راهت
·        بَرَد یأس ها بر لبِ پرتگاهت

·        امیدت ز دل گرزند پَر، به آنی
·        کَشَد ظلمت غم به روزِسیاه ات

·        فرو می رود دست و پایت به شِن ها
·        شود نا امیدی اگر سَّدِ راهت

·        شود روزِ روشن چو شب های مظلم
·        نبیند بجز تیرگی را نگاهت

·        بَرَد گرکه دوران، امید از دلِ تو
·        نمانَد به سینه، مگر دود آهت

·        تو با آرزو، شاهِ بی تاج و تختی،
·        که جز شادمانی نباشد سپاهت

·        امیدت اگر گنج خود را گشاید
·        نهد از ستاره، درخشان کلاه ات

·        تو آن یوسف بی گناهی، که دونان
·        به حیلت فکندند درعمق چاه ات

·        یکی ز این همه نا برادر نگوید
·        که «بوده همین بی گناهی، گناهت»

·        نه اختر دمد بر سر چاه ژرفت
·        نه بَدر افکند گاهگاهی نگاهت

·        امیدَت تهمتن شود تا که آید،
·        برآرد زچاه و نِشانَد به گاهت
پایان
 حمیده
خیلی قشنگه، ولی چی شده که از خط ریز دیدن وذره بینی تحلیل کردن آمدید تو خط رویایی دیدن ؟

میم 
  خیلی ممنون حمیده عزیز.
نه، از جست و جوی حقیقت عینی کسی صرفنظر کرده نکرده است.
مقوله امید اما قابل تحلیل است:
امید در ادبیات فئودالی ـ بنده داری، امیدی منفعل و تماشاگر است و ماهیتا شبیه انتظار است.
شبیه دست روی دست گذاشتن و نشستن است.
امید در فلسفه روشنگری، اما ـ از دیرباز ـ امیدی رزمنده، رهجو، رهگشا و کوشا ست.
و گرنه رهروان راه پرسنگلاخ روشنگری دیری است که خطه اوتوپی و رؤیا را پشت سر نهاده اند و وارد عالم علم شده اند. مارکسیسم ـ لنینیسم همین است:
گذار از اوتوپی به علم.
عمر حمیده دراز باد که هماندیش همیشگی ما ست.

حمیده
  پس من در مرحله بین فلسفه فئودالی و فلسفه روشنگری گیر کرده ام.

میم
  گرفتار ماندن فکری در دوره های ماقبل فلسفه روشنگری متأسفانه درد بزرگ زمانه ما ست و بی دلیل نیست.
دلیلش این است که هم مرتجعین سابق به اشاعه افکار منحط خود ادامه می دهند و هم طرفداران سابق روشنگری (بورژوازی) همان افکار دشمن سابق خود را تبلیغ می کند.
میان اسامه بن لادن و جورج بن جورج دیگر فرقی نیست.

کمتر فیلمی، رمانی، قصه ای، شعری، بحثی می توان دید که به افکار ماقبل روشنگری آلوده نباشد و این عمدی است و نه تصادفی.

هدف این است که حقیقت عینی پرده پوشی شود و رهائی نهائی بشریت به تعویق افتد.
ولی امیدواران را از این شعبده، باکی نیست.
زنده باشید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر