دموکراسی می گوید:
رفیق، حرفت را خودت بزن، نانت را من می خورم!
مارکسیسم می گوید:
نانت را خودت بخور ، حرفت را من می زنم!
فاشیسم می گوید :
نانت را من می خورم ، حرفت را هم من می زنم ، تو
فقط برای من کف بزن!
اسلام حقیقی می گوید:
اسلام حقیقی می گوید:
نانت را خودت بخور ، حرفت را هم خودت بزن ، من
برای اینم که به حق برسی!
اسلام دروغین
می گوید:
تو نانت را بیاور بده به ما، ما قسمتی از آن را
جلویت می اندازیم و تو حرف بزن، اما حرفی را که ما می گوییم.
دکتر شریعتی
دکتر شریعتی
سرچشمه:
وبلاگ شب
تحلیلی از شین میم شین
مارکسیسم می گوید:
نانت را خودت بخور ، حرفت را من می زنم!
·
بعد از
تحریف دموکراسی، نوبت به تحریف مارکسیسم می رسد:
·
مارکسیسم
هم بسان دموکراسی در چارچوب دیالک تیک حرف و نان تحریف می شود:
·
دموکراسی
به مردم آزادی حرف زدن می دهد و نان شان را می بلعد.
·
مارکسیسم
به بنی بشر اجازه خوردن نان می دهد، ولی فقط خودش یکریز و بی وقفه حرف می زند و به
دیگران مجال حرف زدن نمی دهد
1
·
بدین
طریق، مارکسیسم یعنی وارونه دموکراسی.
·
فقط کافی
است که دموکراسی دکتر شریعتی را پا در هوا کنیم، تا در طرفة العینی به مارکسیسم دکتر
شریعیت تبدیل شود.
·
ترفند بدی
نیست.
·
هر مارکسیستی
را اگر پا در هوا کنند، تغییر ماهیت می دهد و به دموکراتی استحاله می یابد و برعکس.
2
·
بی دلیل
نبوده و نیست که رژیم شاه و شیخ مارکسیست ها را پا در هوا می آویخت و می آویزد.
·
بیشک و
تردید هر دو رژیم پرورده مکتب دکتر شریعتی بوده اند.
3
·
به همین
دلیل هم است که امروزه تا چشم کار می کند مارکسیستی در دیدرس نیست، ولی تا دل تان
بخواهد دموکرات هست.
·
دموکرات
سیاه، دموکرات سبز، دموکرات صورتی و حتی دموکرات سلطنتی.
·
اما
منظور از نان و حرف چیست که یکی می خورد و دیگری نمی خورد؟
الف
·
مفهوم
نان، نتیجه تجرید مایحتاج اولیه بنی بشر است:
·
خوراک و
پوشاک و مسکن و بهداشت و آموزش و پرورش و دیگر نیازهای اساسی بشری در مفهوم نان
تجرید می شوند.
·
بزعم
دکتر، دموکراسی مایحتاج اولیه را از بنی بشر دریغ می دارد و تصاحب می کند، ولی مارکسیسم،
به مایحتاج اولیه کسی دست نمی زند.
·
در این
زمینه مارکسیسم بهتر از دموکراسی است.
ب
·
مفهوم حرف،
نتیجه تجرید همه انواع حقوق و آزادی ها ست.
·
آزادی
داشتن و بیان و شنیدن عقیده و نظر، انتشار و مطالعه مطبوعات، انتخاب محل سکونت و
زندگی و کار، حق تشکیل حزب و سازمان و اتحادیه صنفی و سیاسی، حق عضویت در آنها، حق
شرکت در انتخابات پارلمانی و در اداره جامعه و غیره.
·
دموکراسی
بزعم دکتر همه این آزادی ها و حقوق را به بنی بشر ارزانی می دارد.
·
مارکسیسم
اما بنی بشر را از همه این آزادی ها و حقوق محروم می سازد.
ت
·
مارکسیسم
بدین طریق با استبداد مطلقه بمراتب بدتر از برده داری قابل مقایسه می گردد.
·
بنی بشر در
قاموس مارکسیسم مورد نظر دکتر شریعتی فرقی با جانوران و حشرات الارض ندارد.
پ
·
بزعم دکتر،
در قاموس مارکسیسم، انسان و خر یکی است:
·
هر دو حق
خور و خواب و خشم و شهوت دارند، ولی هیچکدام حق بیان عقیده و نظر، تشکیل حزب و
تشکیلات، انتشار مطبوعات، سخنرانی در ملأ عام و غیره ندارند.
ث
·
اگر مته
به خشخاش بگذاریم، در قاموس مارکسیسم دکتر شریعتی، خر بمراتب آزادتر و حق و حقوق
مندتر از بنی بشر است.
·
مارکسیسم
هرگز نمی تواند جلوی عرعر خری را، زوزه گرگی را و عوعوی سگی را بگیرد.
·
مارکسیسم
در این زمینه ول معطل است.
·
مارکسیسم
زورش فقط به بنی بشر می رسد و نه به حشرات الارض.
·
مارکسیسم
می تواند بر پوزه انسان ها پوزه بند زند، تا حرف نزنند، برگوش های شان پنبه بتپاند
تا حرف نشنوند و بر چشم های شان چشم بند زند تا قادر به مطالعه کتاب و جزوه و
مطبوعات نباشند.
·
ولی هرگز
نمی تواند بر پوزه جیرجیرکی پوزه بند زند تا سمفونی شورانگیزش را ننوازد.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر