۱۳۹۱ دی ۲۱, پنجشنبه

سیری در حماسه داد (1)

 اثری از فرج الله میزانی (جوانشیر)
 سرچشمه: 
راه توده  

تحلیلی از شین میم شین


«موسولینی اسلام»  

حکومت پیشوائی رضاخان


 فصل اول

تحریف شاهنامه

·        شاهنامه آن نیست که دربارپهلوی عنوان می کند. 

·        فردوسی آن مرد جنگجوی، شاه پرست و نژاد پرستی نیست که مبلغین دربارپهلوی و قزاقان رضاخانی به مردم ناآگاه معرفی می کنند.
·        فردوسی اندیشمند بزرگی است که معاصرینش به حق او را «حکیم» نامیده اند.  
·        فردوسی آنچنان دشمن خود کامگی است که یک عمر در خارج ازدربارها زیست و در برابر شاهان سرفرود نیاورد.
·        فردوسی آزاداندیشی است که روحانی نمایان سیه دل، مدافع رژیم های خودکامه و خرافه پرست، جسد او را در گورستان نپذیرفتند. 

·        فردوسی مردی است که سی و پنج سال ازعمرش را برای گردآوری و تدوین شاهنامه صرف کرد تا پیامی از تاریخ پردرد و رنج و تجربه تلخ نسل های پیشین را به هم میهنانش برساند.
·        باید این پیام را شنید.
·        باید شاهنامه را باز یافت.
·        تردیدی نیست که مردم ایران هنگامی که بندهای اسارت سیاسی و اجتماعی را ازدست و پای خود بگسلند و گرد پیری، خستگی و عقب ماندگی قرون را از سر و روی خویش بزدایند، از سکوی آینده به گذشته خواهند نگریست.
·        تاریخ خود را از نو و از موضع درست علمی و طبقاتی بررسی خواهند کرد و در آن هنگام کاربزرگ بازیافت شاهنامه نیز به انجام خواهد رسید.
·        آنگاه بزرگ مردانی چون فردوسی و آثار درخشانی چون شاهنامه تولد نوینی خواهند یافت.

 1

آغاز تحریف شاهنامه

·        تحریف شاهنامه و بدل کردن آن به حربه ای در نبرد ایدئولوژیک، به شکل کنونی آن، از زمان روی کارآمدن سلسله پهلوی آغاز شد و بیش ازپنجاه سال است که ادامه دارد.
·        برای بررسی موضوع باید نظرکوتاهی به اوضاع کشور در آغازسلطنت پهلوی و نیازهای تبلیعاتی این سلسله بیاندازیم.
1
·        کوتای سوم اسفند نقطه پایانی بود بر روند انقلاب مشروطه و جنبش های ضد امپریالیستی و خلقی، که به دنبال آن و تحت تاثیرانقلاب بزرگ اکتبر درکشورما گسترش یافت. 

2
·        درآن زمان کشورما بیش ازبیست سال بود که درجوشش و تلاش مداوم انقلابی به سرمی برد. 

3
·        امپریالیسم انگلیس که واحدهای نظامی آن از۱۹۱۴ تا ۱۹۲۱ کشورما را اشغال کرده بودند، برای سرکوب جنبش انقلابی ایران، کودتای سوم اسفند را سازمان داد و رضاخان را به حکومت رساند.

4
·        پیروزی کوتای سوم اسفند از نظر فنی و نظامی به آسانی انجام گرفت. 

5
·        کافی بود فرمانده قشون اشغالگرانگلیس انگشت کوچکش را تکان دهد تا پایتخت تضعیف شده و دربار بی اعتبار و پوسیده قاجارتسلیم شود، که شد. 

6
·        اما آنچه در پیروزی کودتا دشواری ایجاد می کرد، وجود روحیات انقلابی ضد امپریالیستی و دموکراتیک در میان مردم بود.
7
·        حکومت کودتا می بایست بر افکار مردم مسلط شود و خود را مدافع خواست های انقلابی مردم معرفی کند.
8
·        از اینجا بود که حکومت کودتا خود را در آغاز ضد اشراف و هوادار توده و ضد اجنبی و حتی ضد سلطنت و هوادار جمهوری نشان داد.
9
·        رضا خان خود را قهرمان ملی جا می زد که از میان توده برخاسته، مرکزیت دولتی را مستقر کرده و شیوخ وابسته به استعمارانگلیس- نظیر خزعل - را برانداخته است.

10
·        این گونه تبلیغات، تا زمانی که رضاخان جای خود را محکم کند، سودمند بود. 

11
·        اما، در درازمدت نمی شد آن را ادامه داد:
الف
·        نمی شد متحد اشراف و فئودال ها و دشمن مردم بود و مردم را با تبلیغات دولتی علیه اشراف برانگیخت.
ب
·        نمی شد متحد انگلیس و در واقع نوکر انگلیس بود و مدام علیه آن تبلیغ کرد.

ت
·        لازم بود دراین شیوه تبلیغاتی تغییری داده و آماج های دیگری را جانشین آماج های نخستین کنند.

پ
·        در این موقع فاشیسم از راه رسید و جای خالی را در نظام ایدئولوژیک و تبلیغاتی رضاخان پر کرد و تغییرجهت تبلیغاتی را امکان پذیر ساخت.
ث
·        پیدایش و تحکیم فاشیسم در اروپا درست همزمان با پیدایش و تحکیم حکومت رضاخانی درایران است. 


ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر