سرچشمه:
صفحه فیس
بوک
جواد
مقدم
قانون عینیت یافتن ذهنیات
دنیای پیرامون شما تجلی فیزیکی دنیای درون شماست .
دنیای پیرامون شما تجلی فیزیکی دنیای درون شماست .
کار اصلی شما در زندگی این است که زندگی مورد
علاقه ی خود را در درون خود خلق کنید .
زندگی ایده آل خود را با تمام جزئیات آن مجسم
کنید و این تصویر ذهنی را تا زمانی که در دنیای پیرامون شما تحقق پیدا کند، حفظ
کنید
شین میم
شین
جواد مقدم
دنیای پیرامون شما تجلی فیزیکی دنیای درون شماست
.
·
جناب
مقدم با این ادعای خویش، دیالک تیک ماده و روح را، دیالک تیک وجود و شعور را، دیالک
تیک اوبژکتیف ـ سوبژکتیف را وارونه می کنند.
·
چرا و به
چه دلیل؟
1
·
به این
دلیل که ایشان دنیای فیزیکی را تجلی دنیای درونی انسان جا می زنند.
2
·
ذراتی از
حقیقت حتی در هر دروغی یافت می شود.
·
در این
ادعای جناب مقدم هم ذراتی از حقیقت وجود دارد.
·
انسان بسته
به کم و کیف روانی خود نسبت به پدیده های برونی و مادی واکنش نشان می دهد.
·
اگر شکم
کسی سیر وخود او راضی از زندگی باشد، فکر می کند که مور و ملخ هم سیر و راضی اند.
·
ایشان به
احتمال قوی بر اساس همین امر است که دنیای برونی را تجلی دنیای درونی قلمداد می
کنند.
3
دنیای پیرامون شما تجلی فیزیکی دنیای درون شماست
.
·
بدین
طریق، دنیای به اصطلاح ایشان فیزیکی، یعنی جهان مادی و واقعی ـ عینی، یعنی جهانی
که بی اعتنا به بود و نبود افراد انسانی وجود دارد، سلب عینیت می شود.
·
این بدان
معنی است که اگر سوبژکت (انسان) نباشد، دنیا منشاء خود را از دست می دهد و درجا
محو می شود.
4
·
این ضمنا
بدان معنی است که دنیای واقعی و عینی چیزی از جنس سایه است.
·
سایه
درون کذائی آدم ها ست.
·
با غیاب انسان،
تجلی ئی از او نخواهد بود و دنیا در طرفة العینی محو خواهد گشت
·
این به
معنی تقدم قائل شدن به روح در مقابل ماده است.
·
بزعم
جناب مقدم درون سازنده برون است.
5
·
واقعیت
این است که درست برعکس ادعای ایشان، حالات روحی و روانی انسان ها، شعور و روح انسان
ها، انعکاس وجود و وضع زیستی واقعی آنها ست.
·
کسی که در
قعر چاه متعفنی مشغول کار است، تحت تأثیر استشمام تعفن، درون متعفن دارد.
·
درون او
نتیجه وضع محیط زیست و کار او ست و نه برعکس.
6
·
اگر
شرایط زیست و کار او فرق کند، در نتیجه تغییر دنیای برونی، حالات درونی او نیز
تحول خواهد یافت.
·
این ادعا
که چاه متعفن که کسی در آن جان می کند، تجلی درون او ست، از سر تا پا نادرست و
باطل است.
جواد مقدم
کار اصلی شما در زندگی این است که زندگی مورد
علاقه ی خود را در درون خود خلق کنید.
·
در این
ادعای جناب مقدم هم ذره ای از حقیقت هست، ولی این ادعای ایشان نیز بکلی نادرست است.
·
برای
پاسخ قطعی و علمی به این مسئله باید در نظر داشت که انسان ها در چارچوب دیالک تیک
جبر و اختیار (ضرورت و آزادی) زندگی و کار می کنند.
·
ضمنا
باید توجه اکید داشت که در دیالک تیک جبر و اختیار (ضرورت و آزادی) نقش تعیین
کننده از آن جبر (ضرورت) است.
·
انسان ها
فقط به میزان شناخت جبر (ضرورت)، یعنی به میزان شناخت قوانین و قانونمندی های عینی
طبیعی و اجتماعی می توانند صاحب اختیار باشند، نسبتا آزاد باشند.
1
·
کودکی در
خانواده کارگری به دنیا می آید.
·
او زندگی
خود را از درون خویش اختراع نمی کند.
·
زندگی به
او دیکته می شود.
·
او می
بیند که مادر ـ پدرش در دیالک تیک جبر و اخیتار جان می کنند و نان بخور و نمیر در
می آورند.
·
نظام اجتماعی
ـ اقتصادی سرمایه داری حاکم او را مجبور به فروش نیروی کار به مشتری از هر نوع می
سازد و اگر مشتری پیدا نشود، یا باید از گرسنگی بمیرد و یا از طریق گدائی و یا دزدی شکم خود را سیر کند.
·
مناسبات
تولیدی سرمایه داری، بی اعتنا به درون و برون آدم ها وجود دارد.
·
کسی هم نمی
تواند ادعا کند که کارگر بدبخت همین نظام بربرمنش را از درون خود متجلی ساخته است.
·
بلکه
درست بر عکس ادعای جناب مقدم، جهان برونی رقم زننده حال و احوال درونی کارگر و
خانواده او ست.
2
کار اصلی شما در زندگی این است که زندگی مورد
علاقه ی خود را در درون خود خلق کنید.
·
کارگر
برای تغییر دنیای برونی، باید به تحول مناسبات تولیدی حاکم مبادرت ورزد.
·
اگر کسی
به او بگوید که «کار اصلی اش خلق زندگی مورد علاقه اش از درون است»، کارگر و
خانواده اش او را خودفریب و یا عوامفریب تلقی خواهند کرد.
·
چون همه
می دانند که دنیای برونی را نمی توان در درون خود خلق کرد.
3
·
تنها
هسته معقولی که در این ادعای جناب مقدم وجود دارد، این است که انسان ها پس از شناخت
قانونمندی های عینی جامعه می توانند متحد شوند و با توجه به آن قانونمندی های عینی،
جامعه را در راستای منافع طبقاتی خود تحول بخشند و نفسی به راحتی بکشند.
·
اینجا هم
تعیین کننده قانونمندی های عینی جامعه اند و نه اراده افراد انسانی.
·
انسان آن
می تواند بکند که شرایط عینی و واقعی انجام آن فراهم آمده است.
·
اگر سیب
رسیده باشد، یعنی اگر شرایط عینی فراهم آمده باشد، انسان می تواند سیب را بچیند و
بخورد.
·
او هرگز نمی
تواند سیب مورد علاقه اش را در درون خود اختراع کند و بعد بچیند.
جواد مقدم
زندگی ایده آل خود را با تمام جزئیات آن مجسم
کنید و این تصویر ذهنی را تا زمانی که در دنیای پیرامون شما تحقق پیدا کند، حفظ
کنید .
·
اندرز
خوبی است ولی به درد کسی نمی خورد.
·
حفظ کردن
تصویری ذهنی و ایدئال از زندگی خوب برای فاطی تنبان نمی شود.
·
تصور و
تصویر انسان ها از زندگی ایدئال اولا باید نه ایدئال و اوتوپی محض، بلکه دیالک
تیکی از ایدئال و رئال باشد و نقش تعیین کننده همیشه و همه جا از آن رئال باشد.
·
جامعه دیگر
و بهتر نه در عالم خیال، نه با ساز و برگ تخیلی، بلکه در عالم رئال (واقعی) با ساز
و برگ واقعی و بوسیله انسان های واقعا موجود ساخته می شود.
از هیچ
به هیچ ترفندی نمی توان چیز بدرد بخوری ساخت.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر