۱۳۹۱ دی ۳۰, شنبه

تأملی در نظرات جواد مقدم (1)

سرچشمه:
صفحه فیس بوک
جواد مقدم
قانون علت و معلول
هر چیز به دلیلی رخ می دهد .
برای هر علتی معلولی هست و برای هر معلولی علت یا علت های بخصوصی وجود دارد.
چه از آنها اطلاع داشته باشید، چه نداشته باشید.
چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد.

تحلیلی از شین میم شین

·        جناب جواد مقدم مفاهیم معینی را تعریف کرده اند که می توان به عنوان گام فکری ـ فرهنگی مثبتی تلقی کرد.
·        ما ـ هم برای خودآموزی و هم احیانا برای هماموزی ـ مفاهیم مطروحه از سوی ایشان را مورد تأمل قرار می دهیم و از هماندیشی با همنوعان خویش شادمان خواهیم شد.
·        اولین مسئله ای که آدمی را به تأمل وامی دارد، تفاوت علت و دلیل است.

الف

·        علت به واقعیت امری در واقعیت عینی اطلاق می شود که در چارچوب پیوند علی ئی، واقعیت امر دیگری را بنام معلول ضرورتا پدید می آورد.
·        یعنی علت در دیالک تیک علت و معلول مطرح می شود.
·        همه چیزها، پدیده ها و سیستم ها در واقعیت عینی ضمن اینکه معلول علتی اند، خود به نوبه خود، علت معلولی دیگرند.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک علت و معلول در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ب

·        دلیل اما عضو اول در دیالک تیک دلیل و مدلول است.
·        دیالک تیک دلیل و مدلول برای نشان دادن روابط مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد و لذا به سبب معانی مختلفش نمی تواند بمثابه اصطلاح دقیق علمی بکار آید.
·        شوپنهاور میان چهار دسته از دلایل تفاوت قائل می شود که در چنین رابطه ای می توانند مطرح شوند:


1
·        دلیل وجودی

2
·        دلیل شدن و یا علت

3
·        دلیل شناختن

4
·        دلیل عمل و یا انگیزه

·        رابطه دلیل و مدلول که عضو اولش دلیل وجودی است، در فلسفه مارکسیستی همانند رابطه علت و معلول که حلقه اولش علت است، قبل از همه (اگرچه نه فقط) به روابط عینی ـ واقعی تعلق دارد.
·        در حالیکه روابط (3 و 4) ـ اگرچه در تحلیل نهائی بطور مادی مشروط می شوند ـ جای شان عمدتا در عالم شعور است.
·        اکنون به حکم جناب جواد مقدم نظری می افکنیم:

قانون علت و معلول
هر چیز به دلیلی رخ می دهد.

·        حق با ایشان است:
·        چیزی بدون دلیل و علت رخ نمی دهد.
·        هر رخدادی علتی دارد.


جواد مقدم 
برای هر علتی معلولی هست و برای هر معلولی علت یا علت های بخصوصی وجود دارد.

·        این حکم ایشان نیز درست است:
·        هر معلولی، علتی دارد و هر علتی معلول علتی دیگر است.

جواد مقدم  
چه از آنها اطلاع داشته باشید، چه نداشته باشید.

·        شاید این حکم ایشان از سوی خواننده مطلب جدی گرفته نشود.
·        اگرچه از اهمیت چشمگیری برخوردار است.

·        از کدام اهمیت چشمگیر؟

1

·        منظور ایشان به احتمال قوی تأکید بر عینیت قانون علت و معلول (قانون علی) است.
·         
·        منظور از عینیت قانون علی و هر چیز دیگر چیست؟   

2

·        منظور همان است که ایشان با صراحت تمام بر زبان رانده اند:
·        چه از آنها اطلاع داشته باشید، چه نداشته باشید.

·        وقوف انسان به علل پیدایش و رشد و زوال چیزها و وقوع پدیده ها نقش تعیین کننده به عهده ندارد:

·        چه انسان بداند و چه نداند، باد و باران و سیل و زلزله به علل عینی یعنی به علل مستقل از خواست و میل و هوس بنی بشر، تشکیل می شوند و رخ می دهند.
·        عینی (اوبژکتیف) ـ بر خلاف سوبژکتیف ـ به چیزی و یا رخدادی اطلاق می شود که وجودش و یا وقوعش به بود و نبود انسان ها وابسته نباشد.
·        میلیون ها سال قبل از پیدایش انسان به علل عینی، باد و باران و سیل و توفان و زلزله و آتشفشان و غیره  وجود داشته است.

 جواد مقدم  
چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد .

·        اگر منظور ایشان از مفهوم «اتفاق»، مقوله بسیار مهم فلسفی موسوم به «تصادف» باشد، نمی توان نظر ایشان را تأیید کرد.
·        تصادف وجود عینی دارد.
·        تصادف هم علتی دارد.
·        تصادف هم بسان ضرورت، عینی است.
·        تصادف هم بسان ضرورت، قانونمند است.

·        تصادف به مثابه مقوله بسار مهم فلسفی اما به چه معنی است؟

1

·        تصادف در دیالک تیک ضرورت و تصادف وجود دارد و نه به تنهائی.
·        هیچ چیز در هستی به تنهائی وجود ندارد.
·        هر چیزی در چارچوب دیالک تیک خاص خود وجود دارد.
·        هر چیزی با ضد خود در پیوند ناگسستنی وجود دارد.
·        ضرورت و تصادف هم به همین سان.

2

·        فوتبالیستی توپی را شوت می کند و توپ پس از اصابت به سر بازیکنی مسیر عوض می کند و وارد دروازه گولر می شود.
·        به عبارت دیگر، توپ تصادفا وارد دروازه می شود.
·        یعنی اگر توپ به سر بازیکن دیگر اصابت نمی کرد و مسیر عوض نمی کرد، گولر می توانست آن را بگیرد.

3

·        پس می توان گفت، تصادف فرم تحقق (وقوع، واقعیت یابی) ضرورت است.
·        تصادف فرمی است که در آن فرم، ضرورت جامه عمل می پوشد.
·        و چون ضرورت همیشه و همه جا در فرم معینی جامه عمل می پوشد، پس می توان از دیالک تیک ضرورت و تصادف سخن گفت.
·        یعنی نه تصادف بدون ضرورت معنی دارد و نه ضرورت بدون تصادف رخ می دهد.

·        فرق ضرورت با تصادف اما کجا ست؟

4
·        ضرورت را می توان پیش بینی کرد:
·        آب را بجوشانی در صد درجه سانتیگراد و در فشار جو می جوشد و به بخار بدل می شود.
·        این حقیقت امر قابل پیش بینی است.
·        جوشش آب در صد درجه سانتیگراد با فشار جو یک ضرورت (جبر) عینی است.

5

·        اما ورود توپ به دورازه پس از اصابت به سر بازیکن نه ضرورت، بلکه تصادف است.
·        هر توپی که به سر بازیکنی اصابت کند، وارد دروازه نمی شود.
·        برای ورود توپ به دروازه باید مجموعه ای از شرایط ضرور فراهم بیایند.
·        تصادف را به این دلیل نمی توان پیش بینی کرد.
·        ضرورت اما همیشه در فرم تصادف رخ می دهد.

6

·        نکته مهمی که در هر دیالک تیک باید در نظر گرفته شود، تعیین قطب تعیین کننده است.
·        در دیالک تیک ضرورت و تصادف همیشه و همه جا نقش تعیین کننده از آن ضرورت است.
·        یکی از اشتباهات خیلی ها عدم درک این حقیقت امر است.


·        مراجعه کنید به دیالک تیک ضرورت و تصادف در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

مثال

·        الله اکبر گوئی در پشت بام ها یکی از فرم های متعدد غلبه ارتجاع فوندامنتالیستی بر رژیم انقلاب سفید بود.
·        این فرم در شرایط معین موجود همراه با فرم های دیگر، مؤثر واقع شد.
·        این امر چیزی تصادفی بود و نه ضرور.
·        اگر کسی ادعا کند که با الله اکبر گوئی می توان هر رژیمی را برانداخت، ابلهی بیش نیست.
·        ابله تر از آن کسی است که همان شیوه را بر ضد خود فوندامنتالیسم به خدمت گیرد.
·        چون به زبان بی زبانی به معنی تأیید همان طاعون است و نه به معنی نفی آن.

7

·        نکته مهم دیگر در دیالک تیک علت و معلول، این است که زنجیر علی، زنجیری است که حلقه اول و آخر ندارد.

·        چرا؟
8

·        به این دلیل ساده که هیچ علتی نیست که معلول نبوده باشد (دلیل بر نبود حلقه اول، علت العلل) و هیچ معلولی نیست که علتی نباشد (دلیل بر نبود حلقه اخر، علت نهائی)

9

·        به همین دلیل، دیالک تیک علت و معلول (قانون علی) برای توضیح چیزها، پدیده ها و سیستم ها کافی نیست.
·        بلکه باید قوانین دیالک تیکی دیگر نیز به خدمت گرفته شوند.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر